اگر خدا رزاق است چرا برخی کودکان از گرسنگی میمیرند؟
در متون دینی ما وارد شده است که خداوند متعال روزی دهنده است و این مطلب به صراحت با اسم و صفت "رازق" در منابع ما بیان شده است؛ با این وجود اگر پروردگار روزی دهنده است چرا عده ای از بندگان گرسنه می مانند یا حتی مشاهده می کنیم در برخی از کشورها انسان هایی از شدت گرسنگی دچار بیماری یا مرگ می شوند؟ این مطلب چگونه با رزاقیت خداوند سنخیت پیدا می کند؟
برای روشن شدن این موضوع باید به چند نکته اشاره شود؛ مطلب اول آن که خدا رزاق است همان طور که شافی و هادی است اما چرا عده ای بیمارند و عده ای از در اثر بیماری از دنیا می روند؟ لذا تمام بحث هایی که در خصوص رزق می شود، اینجا هم می توان به آن پرداخت.
دوم آنکه رزق تنها مادی نیست و رزق معنوی هم رزق است. لذا در روایات وارد شده فردی خدمت امام صادق (ع) اظهار فقر کرد و امام (ع) به او فرمودند: تو سرمایه بسیاری داری و خودت نمی دانی و اشاره کردند به سرمایه معنوی و فرمودند تو وقتی بر راه هدایتی هستی و گمراه نیستی این سرمایه بزرگی است که در اختیار داری.
نباید فراموش کرد دنیا محل گذر است نه ماندن. سختی و آسانی آن به سرعت می گذرد و همه فراموش می شود؛ لذت ها، مریضی ها، شادی ها و غم ها از بین می رود. آن چه می ماند آن مساله سرمایه بزرگ و هدایت است. گاه به فردی می گوییم فقیر که هیچ بهره مالی ندارد، اگر این فرد مثلا در گروه تکفیری ها فعالیت می کرد و ثروت دنیا را در اختیار داشت، باز هم غنی خوانده می شد یا به لحاظ فقر معنوی که داشت، فقیر محسوب می شد؟!
لذا رزق تنها امور مادی نیست و در مادیت هم تنها کمیّت نیست.
سوم دقت کنید خدا رزاق است یعنی رزق را می دهد این که آیا من آن را می گیرم یا خیر نکته دیگری است. مثلا من به کسی می گویم تشنه ام در حالی که لیوان دستم است و آن فرد لیوان را پر از آب می کند. در اینجا من می توانم بخورم یا می توانم این آب را بریزم. اما اگر این آب ریخته شد، چه کسی مقصر است؟ قطعا من خودم مقصرم. بحث خیلی ساده است یعنی اسراف گاه باعث از دست دادن رزق و روزی می شود.
چهارم تفاوت بین مردم اعم از چاقی و لاغری، شهری و غیرشهری، کوتاهی و بلندی قد، کندی و زرنگی و ... وجود دارد و این جزو سنت های خلقت است و این موارد نیز جزو رزق های الهی است. در واقع تفاوت لازمه خلقت است و علت آن این است که که خدا مردم را در انجام وظیفه شان امتحان کند. اما نکته مهم این است خدا امتحانی که می گیرد یکسان نیست حتی از یک انسان در دو حالت مختلف امتحان یکسان نمی گیرد. مثلا در شب قدر عبادت بیشتری می طلبد تا در شب های عادی یا آن که پول بیشتری دارد انفاق بیشتری را از او می طلبد لذا این ظلم نیست، چون امتحان ها یکسان نیست.
پنجم خدا اختیار را از انسان ها نگرفته و نمی گیرد لذا دست ستمگران را هم نمی بندد برای این که آن هم به اختیار خود ستم کرده و اراده خود را در دنیا عملی کند اگر خدا می خواست اختیار آدم ها را سلب کند، سلب اختیار از شمر و ابن ملجم و قاتلان اسراییلی می شد.
گاه باب رزق را خدا نمی بندد و ظالم می بندد. در روایات وارد شده کسی آمد خدمت امام صادق (ع) و گفت مگر آیه نداریم که تؤتی الملک من تشاء... امام (ع) فرمودند: بلی. گفت: پس سلطنت بنی امیه چیست؟ امام (ع) فرمودند: اگر کسی لباس تو را بدزدد این لباس را خدا به او داده یا دزدیده؟
به عبارت دیگر هر کس هر چه در اختیار داشت دلیل نمی شود که خدا به او داده است. لذا خدا از قدرت خلع نشده و همیشه "لایمکن الفرار من حکومتک" است، اما همان خدا اختیار به انسان ها داده است.
ششم اگر ما به دلایلی خودمان رزقمان را محدود کنیم مانند اسراف، تنبلی، گناه، نادانی و ... مقصر خود هستیم. ما وظیفه داریم راه های حلال بهتری را همواره برای کسب رزق پیدا کنیم، اگر پیدا نکردیم خدا مقصر نیست.
هفتم در هر صورت وقتی رزق محدود شد علت خاص آن کدام یک از اینهاست آیا امتحان خداست یا ظلم یک ظالم یا گناه خود ما این را نمی دانیم. علت کار خاص هر کس را امام زمان (عج) می داند که لوح تقدیر ما را می داند و در شب قدر به ایشان عرضه می شود. او می داند هر کسی هر مورد خاصی چه مقدار خدا روزی به او مادی و معنوی داده و چه مقدار خود، راه را بست یا ظالمی بسته که باید او هم بابت ظلم خود جواب پس دهد.
هشتم آن که اگر ظالمی گناه کرد، قضای خدا هست اما رضای خدا همیشه نیست؛ قضای خدا یعنی همان سلطه و حکومت خدا که همیشه دایر است و از بین نمی رود اما هیچ گاه قضای خدا رضای او نیست مانند بچه ای که گرسنه می ماند و این مورد پسند او نیست.
آیا ممکن است دلیل دیگری بر این مطلب یافت یعنی این عدم وصول رزق به بندگان علل دیگری داشته باشد؟
بر فرض این عدم رزق و گرسنگی آن بچه هیچ دلیل دیگری ندارد، غیر از خواست خدا، یعنی بدترین حالت را فرض بگیریم، ما چون یقین داریم که خدا ظلم نمی کند، این گرسنگی دنیای موقت را ذخیره می کند برای روز قیامت و حیات دائمی و روزی که بیشتر از فرد دارا به او دهد. به عنوان مثال بین مدارس ایران، مدارس مناطق محروم یا شهرستان ها کمتر از نظر درسی پیشرفت می کنند، این با مدارس شهرها اصلا قابل مقایسه نیست. در این صورت برای ایام کنکور امتیازی برای شهرستانی ها در نظر می گیرند. این برای بشری است که می خواهد مقداری به عدالت عمل کند اما یقین داریم خدا ظلم نمی کند اینجا هم جای ماندن نیست، اگر بر فرض به اینجا رسید که این اراده خداست که این آدم رزق او کمتر شود، مطمئنا جای دیگر جبران می کند.
/م118