حجت الاسلام کرمی: اگر صاف و صادق جلو بیاییم، زود گره کارمان باز می شود!
وارث: مراسم گرامیداشت طلبه شهید علی خلیلی و پاسداشت فریضه امر به معروف و نهی از منکر در آستان مقدس امام زادگان عبدالله و زید علیه السلام برگزار شد.
این مراسم با سخنرانی حجت الاسلام شیخ مصطفی کرمی و مداحی حاج احد قدمی و کربلایی حسن حسین خانی همراه بود.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام کرمی را می خوانید:
فاصلۀ پیامبر (صل الله علیه و آله) با خدا به اندازۀ دو سر کمان است، نزدیک ترین حالت عبد به خداوند است. به پیامبر از جانب خداوند خطاب آمد که ای حبیب من از معنویات و مطلوبات هرچه که اراده کنی برآورده می شود، پیامبر به خدا عرضه داشت: خدابا از دنیا چیزی نمی خواهم اما دلم می خواهد در روز قیامت پای ترازوی سنجش اعمال برایم آبروداری کنی و حساب بندگانت از امت من را جایی در خفا و مستتر رسیدگی کنی. دلم نمی خواهد آبرویشان پیش سایر امت ها برود.
از جانب خدا خطاب آمد: اگر نگرانی ات این است که به تو می گویم در روز قیامت جایی به حسابشان رسیدگی بکنم که توهم که پیغمبرشان هستی از حسابشان آگاه نشوی.
به قول سهراب سپهری؛ خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود. ای کاش می شد درون آدم ها را دید. طرف تمام وجودش پر از سیاهی است اما ظاهر خود را خوب نشان می دهد.
در بنی اسرائیل قحطی عظیمی پیش آمد، قوم پیش حضرت موسی آمدند و گفتند: ای موسی تو از مقربین درگاه خداوند هستی کاری بکن این مشکل تمام شود. حضرت موسی گفت: همۀ ما مرتکب خطا شده ایم و همۀ مان هم باید برویم و نماز استسقاء بخوانیم و تضرع کنیم تا گره از مشکلمان باز شود.
موسی (علیه السلام) همه را بسیج کرد و برد تا به سبک دین خودشان نماز استثغاء به جا بیاورند، موسی به قومش گفت بچه های شیرخواره را از مادر جدا کنند، پیرمرد و پیرزن همه یکصدا با حالت بکاء و تضرع پیش خدا دعا کنیم.
همین که قوم خواستند شروع به دعا بکنند، از جانب خدا به موسی وحی رسید: ای موسی! به این قوم بگوم خودشان را خسته نکنند، اگر تا روز رستاخیز هم ناله بزنند گره از مشکل اینها باز نمی کنم.
چرا؟ گناهانی می کنیم که نمیگذارند دعایمان بالا برود، این گناهان چیست؟ خبرچینی، دو به هم زنی.
خدا به موسی گفت: موسی یک نفر در این جمع خبر چین است تا وقتی نفسش با نفس بقیه قاطی شده است نمی گذارد دعای دیگران بالا بیاید.
موسی که نمی دانست شخص کیست رو به قوم گفت: ای شخصی که خبرچینی می کنی و همه را گرفتار کرده ای از بین جمعیت برو. اون شخص با خودش گفت که موسی من را می گوید، اما اگر الان بروم فردا در بنی اسرائیل کسی به من جنس نمی فروشد، جواب سلامم را هم نمی دهند. یک آن سرش را پائین انداخت و از خدا درخواست توبه کرد، همان موقع لکه های سیاه ابر آسمان بنی اسرائیل را پوشاند و بارانی آمد که همه می گفتند در عمر خود چنین بارانی ندیده ایم.
خدا ما را معطل نمی کند، اگر صاف و صادق جلو بیاییم زود گره کارمان باز می شود. ما هر شیشه خورده ای هم داشته ایم اما هروقت درب خانۀ حسین (علیه السلام) آمده ایم صاف و صادق بودیم.
خدایا اگر از اول عمرمان هرچه به تو گفته ایم دروغ بوده است اما این یک جمله را که به حضرت زهرا (سلام الله علیها) گفته ایم که ما حسینت را دوست داریم راست بوده است. درب این خانه هرچه گفته ایم راست بوده است. اگر صاف و صادق جلو برویم گرۀ کارمان باز می شود.
ما همۀ امیدمان فقط به گریه هائی است که برای اباعبدالله الحسین (علیه السلام) انجام داده ایم.
در ادامه این مراسم؛ حاج احد قدمی و کربلایی حسن حسین خانی به مداحی و روضه خوانی پرداختند.
/م.ق106