حجت الاسلام سلحشور: دین تعطیلی ندارد!

عالمی همانند شیخ مفید در کلاس های تدریسش هم شیعه بودند و هم سنی، در آن زمان شیعه جرئت صحبت کردن نداشت. حضرت خضر علیه‌السلام را فقط حضرت موسی علیه‌السلام می دید و در داستان گرفتن جان کودک به دست خضر نبی علیه‌السلام فقط حضرت موسی علیه‌السلام او را دید در واقع کودک به چشم مردم با مرگ طبیعی از دنیا رفت و این داستان تفاوت های زیادی دارد با این موضوع که حضرت خضر علیه‌السلام در عام جان کودکی را بگیرد.

ما قائل به مومن نبودن مخالفین هستیم البته کسانی که جاهل فاسق نباشند و دین به آنها رسیده باشد، شاید خیلی ها می گویند در زمان حال جاهل فاسق نداریم! خیلی از این ها می توانند جست و جو کنند و حق را پیدا کنند؛ در زمان ما به مراتب جهل بیشتر از زمان گذشته است اگر در گذشته رسانه نبود حالا رسانه به ما درست و غلط را آموزش می دهد اگر اینگونه نبود چطور عده ای شیطان پرست می شوند؟! و چطور عده ای بدیهیات را قبول نمی کنند؟! تسلط و تاثیر دشمن به واسطه رسانه بر ما خیلی شدت دارد. ما قائل به کفر باطنی مخالفین هستیم چون بدعت گذاشتند، چون باعث انحراف شدند و بر خلاف دستور پیامبر صلي‌الله عليه وآله انجام دادند اما واجب القتل نمی دانیم.

ما چه کسانی را واجب القتل می دانیم؟ کسانی که بدعت گذار باشند یعنی عده ای را منحرف کنند همانند بهایی ها، اما آیا نسبت به بهایی ها هم ما کشتاری داریم؟! خیر. اصلا اینگونه نیست حتی ما از بهایی ها جزیه می گیریم با این حال بر سر ما می کوبند که شما همه افراد را واجب القتل میدانید. اصلا چنین چیزی نیست که شیعیان به خاطر اینکه مذاهبی مخالفشان است آنها را به قتل برسانند.

مرز آزادی در اسلام کجاست؟ انسان آزاد خلق شده است و اختیار دارد راه حق را انتخاب کند و اختیار دارد را باطل را بپیماید. " لا اکراه فی الدین " دو معنی دارد اول اینکه دین توفیق و کسبش اکراهی نیست.

خیلی ها در محضر امام حسین علیه‌السلام زندگی می کردند که دوست و رفیق او شدند و عده ای هم با او مخالفت کردند و عمر رنگ شدند. پس قبول کردن دین به صورت قلبی اکراهی ندارد و شما نمی توانید به کسی اجبار کنید وقتی تمایلی ندارد.

خداوند متعال می فرمایند: هرکه را بخواهم هدایت می کنم. معنای دیگرش این است که با اجبار دین را القا نکنید. بحث تشریع و ظاهر است که اگر شخصی خواست قبول می کند و اگر نه نمی پذیرد فقط ما تلاش می کنیم و امر به معروف و نهی از منکر می کنیم.

همان طور که شما دینتان را نشر می دهید کفار هم چنین می کنند، ما می گوییم شما حق انتشار بدی و بدعت گذاری ندارید خودت بد باش. نباید جامعه را به فساد بکشید، گناه علنی فسق می شود.

هدف کسانی که می خواهند بد باشند چیست؟ این است که از دنیایش لذت ببرد که آنها آخرت را اصلا قبول ندارد و یا قبول دارند و جهنم را می پسندند. کسی که دنیا و لذت هایش را قبول دارد چه هدف هایی می تواند داشته باشد؟ تنها هدفش لذت از دنیاست. کسی که می خواهد خوب باشد هدفش رضایت خداست و به آخرت ایمان دارد که خوب بودن او در این دنیا باعث رسیدنش به آخرت می شود.

ما می گوییم تو خود بد باش ولی با نشر بدی هایت برای من مزاحمت ایجاد می کنی. خوب ها برای خوب بودنشان احتیاج به جامعه ای خوب دارند ولی بدها نیازی ندارند. اگر این دو گروه اینگونه عمل کنند هیچ وقت مشکلی پیش نمی آید ولی اگر آنهایی که خواستند از حق تحدی کنند و معصیت کنند و گناهانشان را اشاعه دهند برای  خوب ها مزاحمت ایجاد می کنند.

ما با آزادی مخالف نیستیم و می گوییم در این جامعه آزادی باید حد داشته باشد یعنی بساط برای خوب ها فراهم باشد بد ها هم می توانند بد باشند. بندگی یعنی محدودیت. دین در چهارچوب قانون قرار دارد. به طور مثال شهوت دارید طبق قانونش و لباس می خواهید بپوشید طبق قانونش، چیزی می  خورید و غیره که دین برای هر عملی قانون دارد. در دین تعطیلی نداریم. دین بندگی است و بندگی محدودیت دارد.

در ادامه این مراسم؛ ذاکرین اهل بیت علیه السلام حاج سید محمد جوادی و حاج عباس طهماسب پور به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.

/ب.ط211