امام خمینی (ره) و تجدید حیات بابهای مهجور فقه شیعه
وارث: بحثی از کتاب «شیعهشناسی معاصر اهل سنت جلد 2» به قلم کامیار صداقت ثمرحسینی به موضوع امام خمینی (ره) و تجدید حیات بابهای مهجور فقه شیعه اختصاص دارد که در ادامه میخوانیم:
حضرت امام خمینی (ره) شخصیت مهم دیگر شیعی است که بارزترین نقش را در رهبری و هدایت صحیح انقلاب اسلامی داشت. امام خمینی به تجربه ناکام مشروطیت و روی کار آمدن رضاخان توجه داشت و آشنایی عمیقی با اندیشههای شهید شیخ فضل الله نوری، میرزا حسین نائینی و شهید سید حسن مدرس داشت و اگر علامه امینی به تأسیس شیوهای نو در فقه تاریخ و اعتقادات استدلالی پرداخت.
همچنین علامه طباطبایی باب نوینی را در تفسیر قرآن و علوم و معارف قرآنی گشود، امام خمینی با تأکید بر فقه سنتی جواهر به تجدید حیات بابهایی مهجور از فقه شیعه، درباره حکومت و اجتماع مبادرت کرد.
چنانکه در وصیتنامه سیاسی الهی خود نوشتهاند: «لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزههای فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی منحرف شوند..» امام خمینی.1379
گاه تألیف یک اثر میتواند سطح عمومی معارف را ارتقا دهد، چنانکه دیگر نتوان آن را نادیده گرفت. پس از نگارش الغدیر و المیزان و گشوده شدن باب ولایت فقیه، فضای مباحث و تحقیقات در آن حوزهها به نحو چشمگیری ارتقا یافت و غالب علما و مدارس شیعه تحت تأثیر عظمت کار این سه عالم بزرگ قرار گرفتند. آثار آنان موجب شد تا سطح معارف حوزههای علمیه، به نسبت قبل ارتقا یابد.
در اینجا خاطر نشان میشود که هر سه عالم مورد بحث شخصیت علمی جامعی داشتند اما در یک یا دو زمینه علمی در انقلاب اسلامی مطرح شدند. برای مثال در صورتی که به شعارهای انقلاب اسلامی ایران رجوع کنیم امام خمینی به عنوان یک فقیه و مرجع تقلید مورد توجه عامه انقلابیون است و نه بعنوان یک فیلسوف.
*بیداری اسلامی در جهان عرب
با توجه به آنچه در باب انقلاب اسلامی ایران وجود دارد، ارتباط این انقلاب با جهان اسلام، به واسطه ماهیت تقریبی آن است و بدون آن هیچ امکانی برای ارتباط با جهان اسلام ندارد. از همین رو دشمنان انقلاب اسلامی ایران کوشش میکنند تا مسیر شیعه و اهل سنت از تقریب مذاهب را از هم جدا کنند و یا در غیر این صورت توان فعالیتهای تقریبی را به حداقل ممکن برسانند. مراد از تقریب را سید شهابالدین حسینی در کتاب «الوحدة الاسلامیة فی الاحادیث المشترکة بین السنة و الشیعة» به خوبی نگاشته است.
بنابراین از زمان پیروزی انقلاب اسلامی این گونه بیداری اسلامی در میان همه مسلمانان تقویت شد. از سوی دیگر هر کشور و ملتی از ملل اسلامی بنا بر شرایط خاص خود، نیازمند ارائه الگویی بومی و منطبق با نیازهای خود است.