حجت الاسلام منصوریان: خداوند مالک امام حسین (ع) است
وارث: جلسۀ هفتگی هیئت منتظران حضرت ولی عصر عجل الله تعالی با سخنرانی حجت الاسلام منصوریان و مداحی حاج مجید کاشانی و حاج علی نجفی برگزار شد.
پیرمردی که مشهور به عنوان بصری بود به محضر امام صادق علیهالسلام رسید او هشتاد سال عبادت کرده بود به امام صادق علیهالسلام گفت: آمده ام از علمی که در سینه شما است آموزش ببینم. امام صادق علیهالسلام فرمودند: این علم آموزش دادنی نیست این علم مانند نوری است که خدا در قلب هر کس که بخواهد قرار می دهد (یعنی تویی که آمده ای و از من علم می خواهی ؛ تو جز آن هر کس ها نیستی) پرسید: این کسانی که خدا علم را در سینه آنها می گذارد چه کسانی هستند؟ امام صادق علیهالسلام فرمودند: این افراد بندگان خدا هستند. پیرمرد پرسید: بندگی خدا چیست؟ این همه نماز خواندیم چه کم داشتیم و این همه عبادت کردیم چه چیزی کم بوده است؟
ما بنده خدا هستیم یا بنده خودمان هستیم؟ هیئت می آییم اما برای چه کسی؟ فلسفه خلقت چیست خدا من و شما را با چه چیزی خلق کرده است؟ خلق کرده است که به تعبیر ما به ذاتش نزدیک شویم :" وما خلقت جن و انس الا لیعبدون" خدا ما را خلق کرده است که لذت ببریم. چرا از نماز هایمان لذت نمی بریم. امام حسین علیهالسلام یک شب زمان گرفت تا نماز بخواند اما من امام حسینی نماز را دوست ندارم، نماز می خوانم اما انگار چون باری بر دوشم است.
عنوان بصری گفت: ما بندگی خدا نکردیم ؟ پس چه کاره هستیم؟
امام صادق علیهالسلام فرمودند: بندگی خدا سه رکن و سه وجه دارد
این سه ضلع را کنار هم قرار دهیم بندۀ خدا می شویم.
*اولاً: بندهۀخدا کسی است که در هر آنچه در اختیار اوست ذره ای احساس مالکیت ندارد.
بنده هر چیزی را که احساس مالکی بر آن دارد از آن هر طور که دل اش می خواهد استفاده می کند. اما همه چیز دست شما امانت است. امام می فرمایند هر چیزی که دست شما است امانت است خودت هم امانت هستی . اما ما از هر آنچه در اختیار داریم همان طور که دوست داریم استفاده می کنیم.
حضرت زینب علیهالسلام در اوج دلبستگی مالک امام حسین علیهالسلام نبودند. اما آیا ما مالک امام حسین علیهالسلام هستیم یا نیستیم؟ پس از شهادت امام حسین علیه السلام، جدایی حضرت زینب سلاماللهعلیه از امام حسین علیهالسلام یعنی من زینب نیز مالک نیستم و خدا مالک امام حسین علیهالسلام است. باید از این امانت به طور صحیح استفاده کنم. تا اینجا باید گریه می کردم از اینجا به بعد باید خطبه بخوانم. اما من هر طور که دلم بخواهد از این محبت استفاده می کنم. این روضه که برای امام حسین علیهالسلام می خوانیم برای چیست؟ می خوانیم که تنها روضه خوانده باشیم یا می خوانیم که به مالکیت خودمان بیافزاییم. نام امام حسین علیهالسلام ما را اشتباه نبرد. امام حسین علیهالسلام مالک خودش هم نیست. حضرت زینب سلاماللهعلیها در گودی قتلگاه صورت بر زمین گذاشتند و فرمودند: "الهی رضا برضائک " یعنی من مالک خودم هم نیستم . کسی که این حس را داشته باشد. اگر بخواهد یک قدم بر دارد می گوید من که مالک اش نیستم اگر بخواهد یک نگاه بکند. می گوید این امانت است.
ما آمده ایم به هیئت که چه شویم؟ آمده ایم آنچه که خودمان می خواهیم شویم یا آمده ایم آنی که مولی می خواهد شویم اگر آمده ایم آن چیزی که مولی می خواهد بشویم باید بنده تر شویم یعنی حرف گوش کن تر شویم.
اگر از روضه لذت می بری، ببین برای چه کسی لذت می بری و مالکاش کیست؟
کسی که این طور بنگرد کسی که این شکل نگاه کند می گوید:" انت المالک وانا المملوک وهل یرحم مملوک الا المالک " تنها تو می توانی به من رحم کنی. اکنون تنها خدا می تواند به من رحم کند من در نفسم تنها از خدا می ترسم.
در شب های عملیات چه می شد که یک عده می رفتند و یک عده بازمی گشتند؟ یک عده میرفتند و یک عده میماندند آنها که میماندند با رنج ماندند و یک آخ هم نگفتند. چرا که آن افراد مالک خودشان نبودند و عبد بودند و ماندند چرا که باید می ماندند. شهید یعنی کسی که از تمام وجودش می گذرد و کسی می تواند این کار را بکند که آن خودش را مالک خودش نمی داند.
اصلا تردید نکنید نام امام حسین علیهالسلام اثر دارد. من احساس بکنم نزدیکتر شدم شما دوست و رفیقی دارید، زمانی که از نظر عاطفی نزدیک می شوید قلبتان احساس مجاورت و کشش بیشتر نمی کند؟ گرمای محبت و حلاوت عواطف را احساس نمی کنید؟ ضعف در این جا است که من هر کاری که دلم بخواهد انجام میدهم و رویش تنها یک روکش می کشم.
*دوماً بندۀ واقعی خدا کسی است که دنبال انجام وظیفه اش است و نتیجه را به خدا واگذار می کند. یعنی نتیجه برایش مهم نیست و انجام وظیفه و تکلیف برایش مهم است . اما من که به خودم نگاه می کنم مهم تر از انجام وظیفه برایم انجام تکلیف است.
به تعبیر امام صادق علیهالسلام کسی که دنبال تکلیف اش باشد و نتیجه را به خدا واگذار کند بنده خدا می شود. تمام اهل بیت علیهالسلام به تکلیف شان عمل می کردند و نتیجه را به خدا واگذار می کردند.
ما مانند کسی می مانیم که درس نمی خواند و نتیجه ای نمی بیند. منی که خطوط قرمز خدا را رعایت نمی کنم خطوط قرمز امام حسین علیهالسلام را نیز رعایت نمی کنم. خوب خطوط قرمز را رعایت نکرده ام . بیش از نود و پنج درصد از مریدان امام علی علیهالسلام تا به حال یک صفحه نهج البلاغه نخوانده اند. امام علی علیهالسلام خط قرمز هایی دارد که نباید تنها نامشان را یدک کشید.
تمام شهدا کربلا این چنین بودند که از خود می پرسیدند: تکلیف ما چیست؟ تکلیف ما این است که امروز پرپر بشویم، خوب پر پر بشویم.
در بین همۀ شهدای کربلا، یکی از شهدایی که عمل به تکلیف در او خیلی بارز و ظاهری است و شهادت اش تکلیف شهادت را نشان می دهد، حضرت قمر بنی هاشم علیهالسلام است.
امام حسین علیهالسلام به ایشان فرمودند: برو آب بیاور ( مثل اینکه ما اکنون یک نفر داشته باشیم که تمام فنون نظامی عصر ما را بداند و نزد رهبر برود و ایشان به او بگوید که یک خاکریز بزن ) حضرت ابوالفضل علیهالسلام هم اطاعت کردند و چون به دنبال انجام تکلیفشان بود و با تمام وجودشان رفتند و آب بیاورند.
امام حسین علیهالسلام یاران تکلیفی می خواستند آنها که به نتیجه بها می دادند رفتند. این مشک آب کار خواستی در خیمه ها نمی تواند کند. چرا که شدت تشنگی زیاد است. اما چرا امام حسین علیهالسلام سردار سرلشگراش را برای یک مشک آب خرج می کند؟
می خواهد بگوید، امام معصوم علیهالسلام علمدار می خواهد و علمکش نمی خواهد. حرف گوش کنی می خواهد که با تمام توانایی نظامی زمانی که به او گفتند برو آب بیاور چشم می گوید. امام حسین علیهالسلام می خواستند بگویند به کسانی که تصویر کربلا را می بینند نگاه کنید حرف گوش داد به او بر نخورد هیچ ، بلکه با عشق حرف گوش داد و این بندگی است.
در ادامۀ این مراسم ذا کران اهل بیت علیهم السلام، حاج مجید کاشانی و حاج علی نجفی به روضه خوانی پرداختند.