شنبه های قرآنی/ سورهای هفت برابر ارزشمندتر از کل قرآن
وارث: آغازگر هر کلام و کتابی
میان مردم جهان مرسوم است که ابتدا هر کار مهم و پر ارزش؛ آن را به نام بزرگی از بزرگان آغاز می کنند و نخستین کلنگ را به نام کسی که مورد علاقه شان است می زنند.یعنی؛ آن کار را با نام آن شخصیت ارتباط می دهند. در قرآن نیز سوره حمد آغازگر قرآن کریم است و برای پاینده بودن این برنامه و جاودان ماندن این کتاب را به موجود جاودان و همیشگی ارتباط می دهیم تا فنا در ذات ایشان راه نیابد. پیام اصلی و آغازین این آیه، شکر و سپاس پروردگار جهانیان است.
در فضیلت این سوره از پیامبر اکرم صل الله علیه وآله روایت شده است که ایشان فرمودند: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود.(1)
امام صادق علیه السلام فرمودند: سورهٔ «حمد» سوره ای است که ابتدایش «حمد» خدا و وسطش «اخلاص» و آخرش دعا است.
در روایتی از قول ایشان آمده است: اگر سوره حمد را در یک کفهٔ میزان و باقی سوره های قرآن را در کفهٔ دیگر قرار دهند، سوره «حمد» هفت برابر سنگین تر است.(2)
چرا این سوره هفت برابر ارزشمندتر از کل قرآن است؟
دلیل این بزرگی و اهمیت سوره حمد میتواند از آنرو باشد که در حقیقت این سوره چکیده و عصاره تمام محتویات قرآن است؛ چرا که این سوره با تعظیم خدای رحمان و رحیم آغاز میشود و با ستایش و برشماری صفات جمال و جلال خدای سبحان و حصر عبادت و استعانت در او تداوم مییابد، و با مسئله هدایت از ساحت کبریاییاش پایان میگیرد.
به بیان دیگر؛ این سوره با تمام اختصاری که دارد در حقیقت مشتمل بر عصاره معارف گسترده قرآن کریم است؛ به دلیل آنکه خطوط کلی و اصول سهگانه معارف دینی؛ یعنی مبدأشناسی، معادشناسی و رسالتشناسی را که مایه هدایت انسان به سعادت و آخرت است، به وی نشان میدهد.(3)
البته بدان معنا نیست که ما نباید سورههای دیگر را بخوانیم که اگر اینگونه بود، دیگر نیازی به نزول سورههای دیگر نبود. آنچه در ارتباط با خواندن قرآن باید مورد توجه قرار گیرد این است که ما نباید به خواندن قرآن به عنوان یک کار تجاری نگاه کنیم و دنبال این باشیم که کدام سوره از همه ثواب بیشتری دارد و تنها با خواندن همیشگی آن سوره از برکت سورههای دیگر محروم بمانیم.
از خواص و فضیلت خواندن این سوره:
امام صادق علیه السلام فرمودند : اگر سوره حمد هفتاد بار بر مرده ای خوانده شود و روحش بازگردد، جای تعجب نیست.
امام باقر علیه السلام فرمودند: خوانده نشود سوره حمد بر بیماری مگر اینکه تسکینی پیدا می شود.
آثار و برکات
دربارهٔ تشویق به شفاجویی از سوره «حمد» روایات زیادی وارد شده است که برخی از این روایات عمومی بوده و به استفاده از این سوره برای همه دردها سفارش شده و در برخی از آنها به درمان بیماری و درد خاصی ترغیب شده است.
در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: قرائت سوره حمد موجب شفای همه بیماری ها به جز مرگ است(4)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: سوره حمد بر هیچ دردی خوانده نشد مگر اینکه دردش آرام می گیرد(5)
امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس که بیماری به او برسد و هفت بار سوره حمد را بر خود بخواند، آن بیماری و درد از او برطرف می شود و اگر چنین نشد آن را هفتاد بار بخواند و من ضمانت می کنم که عافیت می یابد(6)
برای برخی بیماری ها و دردهای خاص نیز به استفاده و شفا جویی به سوره حمد سفارش شده است.
1) درد چشم:
در روایتی آمده است که: هر کس هنگام رؤیت هلال در نخستین شب ماه قمری هفت بار سوره حمد را قرائت کند از بیماری ها و درد چشم در آن ماه در امان می ماند(7)
2) رفع مسمومیت
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم نقل شده است : «سوره حمد مایه شفای مسمومیت است»
از این سوره می توان به دو گونه در این موارد استفاده کرد؛ یکی اینکه سوره حمد را بر آبی خوانده و به بیمار بنوشانند و دوم اینکه سوره حمد را نوشته و پس از شستن از آب به دست آمده به بیمار مسموم بدهند(8)
3)دفع چشم زخم
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: قرائت سوره حمد موجب جلوگیری از اثر چشم جنّ و انس می شود.(9)
4)ایجاد برکت
در کلامی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم آمده است:
هرکس، هنگامی که وارد خانه خود می شود، سوره حمد و توحید را قرائت نماید خداوند فقر را از خانه او دور کرده و برکت زندگی او را به حدّی زیاد می کند که به همسایگا نش نیز می رسد.
از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده است: «هرکس سوره حمد را قرائت کند، به لطف و عنایت الهی، درهای خیر دنیا و آخرت به روی او گشوده خواهد شد.»(10)
پی نوشت:
1. تفسیر قرآن بشیر ؛ دکتر محمد بیستونی
2.تفسیر تسنیم
3.جوادی آملی، عبد الله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج 1، ص 258، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ سوم، 1381ش.
4. قرآن و درمان بیماری ها جسمی و روحی ص61
5. همان.
6.همان
7.همان،ص 64
8.همان،
9.همان، ص65
10.همان،ص 67
/م.س215