نگاهی اجمالی بر زندگی و شخصیت والای حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
ولادت
ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی(ع) سال 173 هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان«عبدالله» و مادر ایشان«فاطمه» دختر «عقبه بن قیس» بودند. نسبت ایشان با چهار واسطه به امام حسن(ع) میرسد. بههمین علت به نام حسنی شهرت یافتند. زندگی امامزاده عبدالعظیم حسنی(ع) از حیث تولد، تعداد امامانی که این بزرگوار آنها را درک کرده و نیز تاریخ دقیق وفاتشان به طور مشخص و معین در منابع ذکر نشده است. در کتاب«عمده الطالب» نام برادران حضرت عبدالعظیم(ع) «احمدبن عبدالله»، «حسن بن عبدالله» و «محمدبن عبدالله» ذکر شده است(1).
درک محضر سه امام معصوم
این بزرگوار محضر امام موسی کاظم(ع)، امام هادی(ع) و امام محمدتقی(ع) را درک و از امام رضا(ع)، امام هادی(ع) و امام محمدتقی(ع) روایات و احادیث بسیاری نقل کردهاند. این بزرگوار در نظر ائمه معصومین و علمای شیعه به عنوان فردی دانشمند، راوی حدیث، مورد اعتماد(ثقه)، آگاه در مسایل دینی، آشنا به احکام قرآنی، دارای اعتقادات نیکو و صفای باطن شناخته میشدند. مولف کتاب«روح و ریحان» نوشته است:«حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حضور سه امام از ائمه معصومین(ع) یعنی امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) را درک کرد و هرگز و به طور تحقیق خدمت حضرت علی بن موسیالرضا(ع) شرفیاب نشد و برخی از روایاتی که ایشان از حضرت رضا(ع) نقل کردهاند بهواسطه اصحاب است. همچنین شیخ طوسی(ره)، عبدالعظیم حسنی را در کتاب«رجال» خویش در زمره اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) ذکر میکند(1).
سرشارترین و حسّاسترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم(ع)، دوران امام هادی(ع) بوده است. گرچه امام هادی(ع) بخشی از عمر خویش را در یک منطقه حفاظت شده نظامی و تحت نظر، در«سامرا» گذراند و در آن دوران، امکان ارتباط شیعیان با آن حضرت، کمتر و با مشکلاتی همراه بود، امّا عبدالعظیم حسنی(ع) در همان زمان هم به محضر امام هادی(ع) میرسید و از ایشان رهنمود میگرفت(2).
منزلت بزرگ نزد ائمه معصومین(ع)
در مکتوبات دینی آمده است که امام هادی(ع) اشخاصی که برای سوالات و مشکلات خود به آن حضرت مراجعه می کردند را نزد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) فرستاده و میفرمودند: «از وی راهنمایی بخواهید». سخن عبدالعظیم حسنی(ع) در نظر مردم به منزله سخن امام(ع) به حساب میآمد(1).
میرصادق سیدنژاد، مولف و محقق حوزه دین درباره منزلت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) نوشته است:«حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در دانش و تقوا به منزلتی رسیدند که همواره مورد احترام و اعتماد امام معصوم(ع) زمان خویش بود. نقل شده است که شخصی به نام اَبا حَمّاد رازی با تحمّل زحمتهای فراوان خود را به سامرّا میرساند تا از امام علی النقی(ع) مسایلی را بپرسد. امام هادی(ع) پس از پاسخ گفتن به پرسشهای حمّاد فرمودند:«ای اباحمّاد، هرگاه با مشکلی از مشکلات دینی یا پرسشی از مسایل اسلامی روبه رو شدی آن مشکل و سوال خود را با عبدالعظیم حسنی در میان بگذار و از او بخواه تا پاسخ سوالات تو را بیان نماید و ضمنا سلام مرا هم به او برسان»(3).
همچنین شیخ صدوق(ره) در کتاب«کمالالدین» مینویسد: «وقتی که حضرت عبدالعظیم(ع) خدمت امام هادی(ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود:«تو از دوستان حقیقی ما هستی»»(4).
زیارت عبدالعظیم حسنی(ع) همانند زیارت حضرت امام حسین(ع)
امام هادی(ع) در جای دیگر به شخصی از اهالی ری فرمودند: «اگر قبر عبدالعظیم(ع) را که در نزد شماست زیارت میکردی مانند کسی بودی که امام حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده است»(1).
همچنین در نقل دیگری آمده است که مردی از اهل ری، خدمت امام هادی(ع) رسید. امام از او پرسید:«کجا بودی؟ گفت: به زیارت سیّدالشهدا(ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنی، گویا حسین بن علی(ع) را زیارت کردهای»(8).
این موضوع که زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) همچون زیارت کربلا ارزشمند است، دلیل و نشانه مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت(ع) است، چراکه وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بوده و فروغ احادیت و کلمات نورانی ائمه اطهار(ع) را در شهرهای مختلف میگستراند، لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود(2).
عبدالعظیم حسنی(ع) در نگاه علمای اسلام
حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، در میان فرزندان ائمه(ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام بهنوبه خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش کردهاند؛ که بیان برخی از آنها موجب معرفت بیشتر به آن حضرت میگردد:
شیخ صدوق(ره) مینویسد:«حضرت عبدالعظیم(ع) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا(ص) و مردم بوده است»(5).
صاحب بن عباد که یکی از علمای اهل تسنن و وزیر فخرالدوله بوده است، میگوید:«عبدالعظیم حسنی(ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانتداری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته، هیچکس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه(ع) مینمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی(ع) کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است»(6).
نجاشی نیز در کتاب«رجال» خود درباره شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع)، میگوید:«عبدالعظیم(ع) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد. وی در آن زیرزمین، که مخفیگاه او بود، روزها را روزه میداشت و شبها را به نماز مشغول میشد»(7).
شخصیت بزرگ علمی
یکی از ابعاد مهم در شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع) مقام و منزلت علمی، دانش و خدمات علمی ایشان بود. آن بزگوار علاوه بر نقل احادیث از ائمه(ع) معاصر خویش، کتابهایی نیز تالیف نموده است که این دو اثر از آن جمله اند. نخست«خطبههای امیرالمومنین(ع)»، این اثر مشتمل بر چند خطبه امام علی(ع) و دوم«کتاب یوم و لیله» که درباره وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانه روز است. متاسفانه اصل این اثر مانند بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی در طول تاریخ از بین رفت. با این وجود توضیحات علمای تاریخ و سیره بهخوبی گویای این حقیقتاند که حضرت عبدالعظیم(ع) علاوه بر تلاش برای آموزش عقاید سالم، مراقبت بر عبادات و اعمال فردی و دفاع از حریم اهلبیت(ع)، با هدف ارشاد، تعلیم و تربیت صحیح دینی مردم، آثاری را تألیف کردند که هریک در نوع خود بسیار مفید و موثر بودهاند.
مهاجرت به شهر ری
علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم(ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو کرد.
خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر اسلام(ص) و شیعیان ائمه(ع) بسیار سختگیری میکردند. یکی از خشنترین و بد رفتارترین این خلفا«متوکل» بود که در دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار حضرت امام حسین(ع) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری مینمود. امام هادی(ع) با پنج نفر از خلفای عباسی از جمله متوکّل همعصر بود. متوکّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی(ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیتها و ارتباطات آن امام همام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانه امام ریخته و با گستاخی تمام، به تفتیش خانه آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم(ع)، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، درباره پیروان آنان و شخصیتهای رده بعدی، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود(2).
از آنجا که حضرت عبدالعظیم(ع) بعضا به خدمت امام هادی(ع) در سامرا میرسید و از محضرش استفاده مینمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی(ع) گزارش نموده و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا عبدالعظیم حسنی(ع) برای مصون ماندن از خطر خلیفه عباسی، خود را از چشم مأموران پنهان میکرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد میکرد و این وضع ادامه داشت تا اینکه حضرت عبدالعظیم(ع) به شهر«ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود(9).
حضرت عبدالعظیم(ع) بهصورت یک مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محله«ساربان» در کوی «سکهالحوالی» به منزل یکی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه بهسر میبرد و مردم از حضورش بیخبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را میشناخته و از حضورش در آن محله مطلع بودند که آنان هم میکوشیدند که این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نکند. امّا با گذشت زمان، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم(ع) را میشناختند و به خانهاش رفت و آمد میکردند تا از علوم و روایاتش بهره گیرند و عطر خاندان عصمت(ع) را از او ببویند(2).
رحلت
روزهای پایانی عمر پربرکت حضرت عبدالعظیم(ع) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت(ع) در آستانه محرومیت از وجود پر خیر و برکت این سیّد کریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی(ع) علاوه بر رنجی که از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان میبرد، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عباسیان، برایش جانکاه بود. او با ذکر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش میبخشید و بار غربت و بیماری را بردوش میکشید.
بنابر قول مشهور، خورشید فروزان ری، حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در پانزدهم شوال 252هجری، غروب کرد(10) و در پی آن شعله دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگی سیاه پوش شدند و بر در خانه آن حضرت صدا به گریه و شیون بلند کردند و پس از آنکه پیکر مطهّر حضرت عبدالعظیم(ع) در میان خیل عظیم مردم تشییع شهر، در آن شهر به خاک سپرده شد(2).
امروزه قرنهاست که حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم(ع)، با جلوهای ملکوتی و معنوی که داشته، کهربای جانهای مشتاق و دلهای پاک بوده و همواره قلوب اهل معرفت، کبوتروار برگرد حرمش طواف مینمایند.
فرازی از زیارتنامه حضرت عبدالعظیم(ع)
«سلام بر تو ای بنده شایسته و وارسته خدا، سلام بر تو ای اباالقاسم، فرزند امام مجتبی(ع)، سلام بر تو ای که در زیارت تو امید پاداش زیارت سیدالشهداء(ع) هست، سلام بر تو. خداوند میان ما و شما در بهشت، آشنایی برقرار کند و ما را در گروه شما محشور گرداند و از حوض کوثر جدّتان پیامبر(ص) بهدست علیبنابیطالب(ع) سیراب سازد... از خداوند میخواهم که در راه شما به ما شادی و گشایش دهد و ما و شما را در جوار جدّتان محمد(ص) گردآورد و معرفت شما را از ما نگیرد...».
«با دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن در برابر خدا به شما تقرّب میجوییم. ای سرور من، برای ورود به بهشت شفیع من باش، چرا که تو نزد خداوند مقام بلندی داری. خدایا، از تو میخواهم سرانجامم را به سعادت ختم سازی و ایمان و ولایتی را که دارم از من نگیری... خدایا به کرم، عزّت، عافیت و رحمتت قسم دعایم را مستجاب و زیارتمان را قبول کن و بر محمّد(ص) خاندانش درود فرست»(11).
یکی از نکات بسیار مهمی که مقام والای عبدالعظیم حسنی(ع) ذکر شده است، برابری ثواب زیارت این بزرگوار با ثواب زیارت حضرت امام حسین(ع) میباشد. در توضیح این امر باید گفت این دستور در زمره دستوراتی تعبدی از سوی معصومین(ع) است که ما نمیتوانیم پی به دلیل واقعی آن ببریم چرا که بسیاری از دستورات امامان ناشی از آگاهی آنان نسبت به علوم غیبی و وقایع ماورائی است. بنابراین ما پس از اینکه پذیرفتهایم امامان معصوم(ع) ما ناسنجیده سخن نمیگویند و از خطا و اشتباه مصونند، به این نتیجه میرسیم که بدون شک این سخن هم بیدلیل نبوده است، هرچند ما نتوانیم علت آن را کشف کنیم.
در ثانی شاید این سخن دارای ابعاد اجتماعی و سیاسی باشد. بهطورکلی میتوان این گونه معادل سازیها را به دو دسته تقسیم نمود: 1) گاهی معصومین(ع) چنین ثوابی را برای زیارت شخصی بیان میکنند تا به مردم مقام و منزلت او را بفهمانند، حتی درمورد برخی از افراد زنده در زمان حضور معصومین(ع) نیز چنین تعبیراتی را مشاهده میکنیم که ناظر به همین مطلب است(نظیر جملات پیامبر اکرم(ص) در مورد سلمان و ابوذر). 2) گاهی هم اینگونه تعبیرات را بیان میدارند چرا که در خود آن عمل مانند زیارت، منفعت و بهره و ثوابی نهفته است. مثال بارز این مطلب، تاکیدات فراوان ائمه معصومین(ع) درباره زیارت امام حسین(ع) است چرا که امام حسین(ع) شخصیتی شناخته شده است که مقام و منزلت او بر هیچ کسی پوشیده نیست و این فرمایشات به سبب فوائدی است که در زیارت آن حضرت نصیب مؤمنین میگردد(12).
در پایان جهت آشنایی هرچه بهتر خوانندگان محترم با ابعاد شخصیتی حضرت عبدالعطیم حسنی(ع) تعدادی از منابعی که در مورد این شخصیت بزرگوار به رشته تحریر درآمده است، معرفی میگردد که امید است مورد استفاده قرار گیرند.
کتابشناسی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
درباره فضایل و زندگی نامه حضرت عبدالعظیم(ع) مکتوباتی به ویژه در سالهای اخیر به رشته تحریر درآمدهاند که برخی از آنها عبارتند از:
- زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)/ دارالحدیث / 1384
- مهمان ری: حضرت عبدالعظیم(ع) /طاهر خوش، حکیمه شریفی (تصویرگر)/ شوق/ 1389
- زیارتنامه حضرت عبدالعظیم(ع)/ علیرضا حسین پور (تهیه و تنظیم) / آهسته/ 1385
- شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهر ری، مجموعه مقالات چاپ شده/ علی اکبر زمانی نژاد، هادی ربانی/ دارالحدیث/ 1382
- جنات النعیم فی احوال سیدنا الشریف عبدالعظیم(ع)/ علی اکبر زمانی نژاد، محمداسماعیل کزازی اراکی فدایی/ دار الحدیث/ 1382
- ماخذشناسی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهر ری/ ابوالفضل حافظیان بابلی، سیدمحمدحسین حکیم / دارالحدیث / 1382
- نگین ری: آشنایی با شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع)/ جواد محدثی/ دار الحدیث / 1385
- شرح حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) / لطف الله صافی گلپایگانی / دلیل ما/ 1387
- شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهر ری، مجموعه گفتارهای پراکنده پیرامون حضرت -عبدالعظیم(ع)/ علی اکبر زمانی نژاد، ابوالفضل حافظیان بابلی / دار الحدیث / 1382
- حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، آفتاب ری/ محمدباقر پورامینی/ بشیر اندیشه/ 1385
- مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) / جمعی از فضلا و نویسندگان / دار الحدیث/ 1382
- مسند حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)/ علیرضا هزار، عزیزالله عطاردی قوچانی/ دار الحدیث / 1382
یادداشت از: تقی قاسمی خادمی، فعال و پژوهشگر قرآنی
منابع:
1. شهابی که در ری درخشید؛ کتابشناسی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، برگرفته از سایت www.ibna.ir
2. خیمه، آذر 1382، شماره 9، خورشید ری/ نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع).
3. اختران فروزان ری، ص 37.
4. 3- کمالالدین، ج 2، ص 51.
5. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80.
6. امامزادگان ری، جلد 1، ص 74.
7. رجال نجاشی، ص 247.
8. کامل الزیارات، ص 324.
9. روح و ریحان، ص 248.
10. امامزادگان ری، ج 1، ص 120.
11. زیارت نامه حضرت عبدالعظیم(ع).
12. برگرفته از پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
/1102101305