حجت الاسلام پناهیان: قدم اول دین توحید و قدم دوم آن سیاست است/ در مقابل طاغوت، نه تنها سیاسی، بلکه سیاسیِ انقلابی باشیم
وارث: جلسه هفتگی هیئت شهدای گمنام با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مداحی حاج میثم مطیعی در حسینیه شهدای قهرود برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام پناهیان را می خوانید:
هر چیزی که امر خدا به آن تعلق بگیرد، منبع نور خواهد شد، قداست خواهد یافت و معنویت خواهد آفرید.
اگر امر خدا به نماز یا کار کردن یا ازدواج یا هر موضوع دیگری تعلق بگیرد آن امر، محل نورانی شدن انسان و معنویت یافتن انسان خواهد شد. امر خدا به هرچیزی تعلق بگیرد، اگر افراد با نیت اجرای خدا آن امر را انجام بدهند، معنوی خواهند شد و به سوی قرب الهی پرواز خواهند کرد.
در مقابل طاغوت، نه تنها سیاسی، بلکه سیاسیِ انقلابی باشیم، نه سیاسیِ غیرانقلابی
موضوع قدرت و سیاست محل امر الهی قرار گرفته است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید ما هر پیغمبری را مبعوث کردیم، به او گفتیم که مردم بگو: « وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ »1 در هر امتی پیامبری را قرار دادیم که آن پیامبر به آنها بگوید ان اعبدوالله و اجتنبوا الطاغوت. خداوند را بندگی کنید و از طاغوت اجتناب کنید. یعنی از قدرت هایی که از جانب خدا قدرت را پیدا نکردند، اطاعت نکنید. یعنی نه تنها سیاسی شوید، بلکه انقلابی شوید.
عنصر انقلابی در عرصه سیاست اوضاع را به نفع حق بر هم می زند. البته جایی که مصلحت باشد و البته این برهم زدن را هم عاقلانه انجام دهد ولی بنای بر مبارزه دارد. عنصر سیاسی اگر کار به جای باریک بکشد، ممکن است جهاد نکند و عافیت گرایی خودش را بر همگرایی خودش غلبه دهد.
بعد از عبادت الهی اجتناب از طاغوت دستور خداست و در آیات دیگر قرآن هم شبیه این مضمون را می بینیم.
قرآن می فرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا»2 پیامبر من به اهل کتاب بگو کسانی که از انبیاء گذشتگان دریافتند و بر این روال دارند ادامه می دهند و نمی خواهند حرف شما را به عنوان آخرین پیامبر بپذیرند به آنها بگو در مشترکات خود باهم متحد شوید. غیر از خدا را بندگی نکنیم وشرک نورزیم.
« وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ» هیچ کسی را به فرمانروایی خود قبول نکنیم جز کسی که خدا دستور داده است.
بهترین کسی که کلمه ارباب توضیح داده است، علامه عسگری هستند؛ دو جلد اول از کتابشان را به تفسیر، در نقش ائمه علیهم السلام در احیای دین به تحقیق پیرامون کلمه رب و ربوبیت و ارباب در قرآن کریم اختصاص داده اند و موضوع ولایت را از همان ناحیه اثبات کرده اند و می گویند وجه ربوبی پروردگار آنجا مثل خدا فرمان می دهد وگرنه سر وجود مقدس اله یا خالقیت یا رحمانیت پروردگار کسی دعوا ندارد. دعوا از ربوبیت خدا شروع می شود و این ربوبیت یعنی مدیریت و فرماندهی و اداره کردن به کسی که این مدیریت را داشته باشد، اربابا من دون الله گفته می شود.
«فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُون». اگر آنها پشت کردند و قبول نکردند شاهد باشیم که ما مسلمان هستیم و دیگر به شما کاری نداریم.
پس می فرماید: خدا را عبادت کنیم و کسی را به عنوان فرمانروا برای خود انتخاب نکنیم.
«اربابا من دون الله» به معنای این نیست که کسی را غیر از خدا، رب به معنای خالق و خدایی که می خواهیم او را بپرستیم، قرار دهیم. «اربابا من دون الله» ترجمۀ دیگری از طاغوت است.
ذهنیت مردم اینگونه نیست که بعد از توحید مهم ترین دستور خدا انقلابی بودن مقابل فرمانروایان غیرالهی است.
قدم اول دین توحید و قدم دومش سیاست است.
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ . این آغاز ماجراست. عبادت الهی و اجتناب از طاغوت. اولین کاری که پیامبر گرامی اسلام کردند این بود: «قولوا لااله الا الله تفلحوا». وقتی هنوز بسیاری از احکام شرعی نیامده بود، جنگ با طاغوت وجود داشت.
لزوم سرنگونی طاغوت بزرگ
ما الان در مملکت خودمان الحمدالله طاغوت را سرنگون کردیم، ولی طاغوت جهانی سلطۀ بر جهان دارد. هنوز آن را سرنگون نکرده ایم. او دارد اذیت می کند، محاصره اقتصادی می کند، اخیراً هم بیش از گذشته دنبال نفوذ و ضربه است. ما نیز همان طور که در نظام ستمشاهی در مبارزه بودیم، هنوز باید در مبارزه باشیم.
ما فقط طاغوت مرحله اول را از بین بردیم. مرحله دوم آن بالای سر ماست چون در این جهان است. بارها ما را تهدید کرده اند، ما هنوز تحت طاغوت هستیم.
می پرسند شما که می گویید اول طاغوت باید از بین برود، بعد همه چیز درست شود، حتی دین و معنویت و مسائل حرام و حلال خوری مردم و مسائل دیگر، الان که در مملکت ما طاغوت حاکم نیست، ولایت حاکم است، پس چرا خیلی از مشکلات هنوز حل نشده است؟
جواب: چون ما باید طاغوت دوم را نیز سرنگون کنیم. تا طاغوت دوم سرنگون نشود، یقین داشته باشید که آن طاغوت بین ما پایگاه دارد و برای اینکه بتوانیم آن را سرنگون کنیم، باید خیلی انقلابی باشیم.
اگر همۀ ما انقلابی باشیم، طاغوت بزرگ تسلیم ما می شود و فقط برای بقای خودش با ما مذاکره خواهد کرد ولی ما زیاد انقلابی نیستیم، یعنی زیاد «واجتنبوا الطاغوت» را رعایت نمی کنیم.
آمریکا یک جنایتکار بزرگ است
برخی از نخبگان و خواص هستند که به آمریکا به عنوان طاغوت نگاه نمی کنند، به عنوان یک کشور بزرگ پیشرفته نگاه می کنند. آلزایمر می گیرند و جنایت های آمریکا را فراموش می کنند و دچار انواع و اقسام ناشنوایی و نابینایی می شوند و جنایت های فعلی او را فراموش می کنند و دچار کوتاهی عقل می شوند و چنایت های بعدی آن را نمی توانند پیش بینی کنند. آمریکا یک کشور پیشرفته بزرگ نیست، یک جنایتکار بزرگ است.
سرعت رشد علمی در ایران شانزده برابر کشورهای جهان بوده است. یعنی شانزده برابر آمریکا و کانادا هم بوده است. اولین بار یک سیاست مدار کانادایی این آمار را بر اساس مطالعات جهانی اعلام کرد. ما در شرایطی این وضعیت را پیدا کردیم که یک روستا از کشورهای همسایه غارت نکردیم. کلی محاصره هم بودیم. آمریکا چرا نتوانست همچین سرعتی داشته باشد در حالی که کل کشور را غارت می کند؟ چون مدیریت آمریکا ضعیف است. مدیریت کلام آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ضعیف است. در همین سی و پنج سال ثابت شده است. اگر ده درصد محاصره ای که ما در این سی و پنج سال شدیم را آمریکا می شد، تا الان نابود شده بود.
چرا خداوند متعال در قرآن کریم فرمانروایان غیرمنسوب از جانب خود را طاغوت می داند؟
طاغوت یعنی طغیانگر. خداوند متعال به هرکسی که غیر از امر او قدرت یافته باشد، طاغوت می گوید. عرصه قدرت و سیاست انقدر حساس و مهم است که جز کسانی که از جانب خدا منسوب نشده باشند، نمی توانند در این جایگاه درست عمل کنند و قطعا طغیان خواهند کرد.
یا فرعون می شود، یا فرعونچه! بعضی از فراعنه هستند فرعونچه هستند، میدان ندارند که بیشتر شنا کنند وگرنه شناگر ماهری هستند.
مامون تا لحظه ای که قدرتش را تحکیم نبخشیده بود، تا توانست از فضل، که به ذوالریاستین مشهور بود، استفاده کرد. وزیر فوق العاده زیرکی بود. رابطه مامون و فضل را اگر ببینید، می گویید که فضل مامون را به اینجا رساند. همه هستی اش را برای مامون گذاشت. مامون لحظه ای که احساس کرد می خواهد دل عده ای را به دست آورد و پای منفعتش وسط نیست، خیلی راحت او را تکه تکه کرد.
مامون تا وقتی که قدرتی نداشت حتی به امام رضا علیه السلام احترام می گذاشت، همچین که قدرت پیدا کرد دیگر این کار را انجام نداد. با این که قبل از آن پیش امام رضا علیه السلام زانو می زد و به ایشان می گفت سیدی.
او از لحاظ سیاسی خیلی وارد بود! وقتی زهر را برای حضرت گذاشت، آقا فرمود من می دانم این چیست، نمی خورم. مامون فرمود اگر نخورید این غلام های مست شمشیر به دست شما را تکه تکه می کنند. کسی که تا دیروز به امام می گفت سیدی. طواغیت همچین کسانی هستند. مامون فرعونچه ای بود که فرعون شد.
کسی که از جانب خدا و با سازوکار دینی و الهی قدرت نیابد، حتما طغیان می کند.
امام رضا علیه السلام خیلی به قدرت نزدیک شدند، به حدی که مشهور شده بود دشمنان امام رضا علیه السلام به مامون می گفتند، تو کسی را ولیعهد کرده ای که مردم او را می پرستند.
پس چرا امام رضا علیه السلام قدرت را از دست مامون نگرفتند؟
شخصی به نام هاشم نماینده خاص امام رضا علیه السلام در مدینه بود. انسان عجیبی بود. عالم بود و مشهور بود که انسان عاقلی است. امام رضا ایشان را جانشین خود در مدینه قرار دادند و به مرو آمدند. بعد از مدت کوتاهی معلوم شد او توسط آدم های مامون خریده شده. اطلاعات دستگاه امام رضا را به مامون می داد. شاید این اتفاق به این سادگی برای دیگر امامان ما پیش نیامد. قدرت که پدید بیاید نوچه ها فاسد می شوند.
/1102101306
پی نوشت:
1. سوره نحل آیه 36
2. سوره آل عمران آیه 61