حجت الاسلام احمدی: کافر در قیامت آرزو می کند که کاش امامم علی (ع) بود+ گزارش تصویری

پیامبر صل الله علیه و آله می فرمایند: هرکسی بعد از من با علی بن ابی طالب علیه السلام مخالفت کند کافر است و کفرش هم محرض است. و هرکس کینه و بغض علی بن ابی طالب به قلب داشته باشد منافق است. آیه ای که داد جامعه ایمانی را بلند کرد و برای دادرسی به محضر علی بن ابی طالب آمدند:این آیه است: «وَ یَقُولُ الْکافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً.» "در قیامت، کافر آرزو می‌کند؛ ای کاش جزء گروه تراب بودم." یعنی خاکی بودیم که اماممان ابوتراب علی بن ابی طالب بود. ابوتراب یعنی صاحب خاک، پدر خاک. مردم به در خانۀ علی بن ابی طالب رفتند و گفتند یا علی ما فهمیدیم منظور این آیه شمایید، داد ما اینجاست که چه کنیم که از کافران نباشیم. مومن به خدا و رسول خدا و دین شما باشیم. نمی خواهیم در مقام کفر بمیریم. حضرت فرمودند پس می خواهید حلاوت ایمان را بچشید. پس چشمانتان را باز کنید. اولین قدمتان این است که قلبتان روزه بگیرد. روزه انسان را می سازد که به مراتب بهتر از روزه زبان است.

چهار منزلگاه قلب

 اول سینه. دوم دل. سوم پرده دل. چهارم جان و خرد دل، و شیطان وقتی بخواهد به قلب حمله کند به ترتیب به این ها یورش می برد. سینۀ مومن خانۀ خدا و دین مبین اسلام است. کعبه خانۀ من نیست. آن یک نمادی است که همه به آن سو سجده کنند. فقه ما فقه الابدان نیست، فقه ما فقه الارواح است. این نه این جسم است که به سوی خانۀ خدا خم و راست می شود.. قبل از کعبه قبله گاه ما مسجد الاقصی بود. این کالبد ما نیست که خم و راست می شود، این روح ماست. انسان روح است نه جسم. سینه جایگاه دین مبین اسلام است. دل جایگاه ایمان است. پردۀ دل جایگاه دیدن و شناخت است. تکذیب میک نید؟ چه چیز را تکذیب می کنید؟ اینکه پیغمبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در یک شب معراج تمام صدو بیست و چهار هزار پیغمبر را دید؟ با تمام قصص آنها آشنا شد؟ با همه مباحثه و مصافحه کرد؟ پیغمبر در آن شب بهشت و جهنم و میزان را دید؟ قرآن یک شبه به قرآن نازل شد؟ منافقین این زمان و منافقان آن زمان تکذیب کردند که آیه نازل شده باشد. هرگز دروغ نگفت آنچه را که با پردۀ دلش یا همان فؤاد دید. پس امام زمانی که حضور دارند اما ظهور ندارند را با فؤاد می توان دید. اما چهارمین منزلگاه و اعماق قلب، جان و خرد قلب است. اینکه روی زبان جاری می شود تجلی قلب است. فکر نکن کسی به لسان به اصل ذکر می رسد. به ذکر کثیر لسان نیست. یه بار بگو ولی از هویدای دلت بگو. ابلیس حمله می کند اولین منزلگاه سینه است می گیرد و خدا به بیرون می رود. دومین منزلگاه دل است و اگر بگیرد ایمان به بیرون می رود. سومین منزلگاه فؤاد است و اگر بگیرد کور دل می شویم. معرفت بیرون می رود. و اگر چهارمین و آخرین منزلگاه قلبش را ببازد دیگر اعضا و جوارح فرد مهر می خورد و از محالات است که ایمان بیاورد. حضرت علی علیه السلام فرمودند: پس می خواهید مزۀ ایمان را بچشید؟ اگر میخواهید مومن از دنیا بروید گوش هایتان را باز کنید و این قلبتان را روزه بدهید. ما سه نوع دشمن داریم. اصغر اعداء، اوسط اعداء، اکبر اعداء. اصغر اعداء: کوچکترین دشمن های ما دنیا و زینت های دنیایی است. یک عده فریب این دنیا را می خورند. با کوچکترین دشمن شکست می خورند. دنیا سه تا چاه است و شش لذت درونش است.

 سه چاه

حلق:شکم، جلق: شهوت و دلق: شهرت. هجده هزار عالم داریم یکی از این ها نامش دنیا است. دنی یعنی فرومایه. عالم برزخ. عالم آخرت و ... اوسط اعداء نفس عماره است. گرگی که درون انسان خوابیده است، اگر توانستیم مقابلش هم پیروز شویم و به زمین زدیم اکبر اعداء می آید به نام ابلیس. این خانۀ قلب را آلوده نکن. این خانۀ خداست. عبارت دوم امیر المومنین علیه السلام این است که : حالا اگر به زبانت روزه بدهی خیلی بهتر است از اینکه به شکمت روزه بدهی.

 لزوم روزۀ اعضا و جوارح 

پیرزن و پیرمردی در ماه مبارک رمضان داشتند در جایی یواشکی نهار می خوردند چند تا جوان رفتند و داد و بیداد کردند که برای چه روزه می خورید؟ هرچه پیرزن و پیرمرد گفتند ما دیگر فرتوت شدیم و نمی توانیم روزه بگیریم. این جوان ها فحش دادند،لگد زدند و بی احترامی کردند این پیرزن و پیرمرد گفتند این چه روزه ای است که شما می گیرید که فقط شکم هایتان روزه است؟

چشیدن طعم ایمان

اینجا امیرالمومنین صدایشان بالا رفت و فرمودند: محکم بایستید در انجام دادن وظایفی که خدا برایتان مشخص کرده است. «اطاعت کنید از خدا و پیامبرش و باطل نکنید آن را» با یک قلم روی اعمالتان خط بطلان نکشید. شیطان به این بلا مبتلا شد و پانصد هزار تعبد را به یک نه گفتن باخت. محکم بایستید و کم نگذراید و  از خباثت ها و گناهان پرهیز کنید. بعد مزه ایمان را می چشید. بعد می شوید خاک. من می شوم ابوتراب. شما می شوید مومن و من امیرالمومنین. من امیرالمومنین هستم نه امیر فاسقین. من امیر مومنانم نه امیر گناهکاران. اگر این کار را کردید مزۀ ایمان را میچشید.

حدیثی از امام صادق(ع) در رابطه با قیامت

امام صادق علیه السسلام حدیثی دارند که ایشان نقل می کنند از امام باقر و امام باقر هم از امام سجاد و امام سجاد از امام حسین. امام حسین از امام علی ابن ابی طالب و حضرت امیر از پیغمبر و پیغمبر از قول خداوند. به چنین حدیثی می گویند سلسلةالذهب. هیچ نا اهلی این میان نیست. قال الله تبارک و تعالی: وقتی منادی ندا می دهد قد قامت القیامه که از آدم ابوالبشر تا آخرین انسان یکجا سر از خاک برمی دارند آن هم برهنه و عریان به مانند خروج از رحم مادر از قبر خارج می شوند و همه دارند به دست خداوند نگاه می کنند و با خود می گویند کجا در بروم خدایا؟ بین دو دست خدا صف به صف ایستادیم همه می خواهند ببینند خدا می خواهد چکار کند؟ خدا چه می کند؟ یک ظرف بلورین را به جبرئیل می دهد و در این ظرف بلورین فقط یک قطره اشکی است که برای امام حسین ریخته شده است. می چکد داخل ظرف بلورین. خداوند می فرمایند من فروشنده ام. جبرئیل ببر مبایعه کن. یک قطره اشک را خداوند می خواهد قیمت بگذارد. فروشنده معلوم. خریدار معلوم و جنس مورد معامله هم معلوم. جبرئیل عرض می کند: خدایا عوام که نمی توانند این را بخرند به سراغ انبیا میروم. به سراغ آدم ابوالبشر می رود. حضرت آدم می گوید همۀ بار رسالتم را می دهم این را بخرم. خداوند میفرماید تو قدرت خرید این را نداری. وصی آدم هابیل می فرماید خدایا شهادتم و بار رسالتم و تمام اعمالم را می دهم. خداوند می فرمایند نه هابیل توهم توان خرید نداری. وصی هابیل شیث. از شیث هم همینطور به بعدی و بعدی تا به ابراهیم خلیل الله میرسد. ابراهیم که در هفت جای قرآن خداوند به وی نمرۀ بیست می دهد، وقتی میگوید همۀ اعمالم را می دهم خدا می فرماید نمی فروشم. به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله می رسد و می فرمایند حبیبم میخری؟ این یک قطره از اشک عزاداران پسرت حسین است. می فرمایند خدایا همۀ رسالت من در بند ولایت علی بن ابی طالب است. یعنی مودبانه می گویند خریدار واقعی علی بن ابی طالب علیه‌السلام است. خدا به امیرالمومنین می فرمایند علی جان می خری؟ مولا می فرمایند همۀ ولایت من در بند ولایت صدیقۀ کبری فاطمۀ زهراست، تا نام فاطمه سلام‌الله‌علیها برده می شود خداوند می فرمایند انبیا و اولیا و ملائک کنار بروند همۀ خوبان کنار روند من و حبیبه ام می خواهیم تنها باشیم. فاطمه جان این یک قطره از اشک عزاداران پسرت حسین است می خری؟ حضرت می فرمایند خریدارم، ثواب آن یک ضربت سیلی که در کوچ به من زدند می دهم.