دودمه/ شب ششم محرم
بیایید ای جوانان ، گلاب آرید و قرآن ، رود ابن الحسن(ع) قاسم به میدان
حسن(ع) جان کن تماشا ، تمام هستی ات را ، کفن پوشیده اندر راه جانان
پسر شیر به تاراج سپاه آمده است ، قرص ماه آمده است
با نیابت ز حسن(ع) یاری شاه آمده است ، قرص ماه آمده است
ای شکسته زیر سم اسبها آیینه ات ، قاسمم ای قاسمم
تا حرم آمد صدای استخوان سینه ات ، قاسمم ای قاسمم
ای شده در باور تو مرگ احلی من عسل ، قاسمم ای قاسمم
سوی میدان میروی حی علی خیر العمل ، قاسمم ای قاسمم
تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا ، ای عمو جانم بیا
تیر باران شد تنم همچون امام مجتبی(ع) ، ای عمو جانم بیا
پسر ارشد شیر جمل انداز منم
آمدم گردن یل های عرب را بزنم
عمـو بـرجان قـاسـم کن عنـایت به قربان وفایت
شکسته استخوان گشتم فدایت به قربان وفایت
ای عمو بنگر تنم اندازه ی سقا شده قاسمت رعنا شده
بندبندم زیر نعل اسب، ازهم وا شده قاسمت رعنا شده
داماد حسین یا که گل یاسمنی تو عزیز حسنی تو
از چیست عزیزم که مشبک بدنی تو عزیز حسنی تو