در محضر کریم اهل بیت (ع)
از آن حضرت سؤال شد : كرم چيست ؟ فرمود : بخشش پيش از خواهش و اطعام در قحطى .سؤال شد بخل چيست ؟ فرمود : آنچه در كف دارى شرف بدانى ، و آنچه انفاق كنى تلف شمارى.
(تحف العقول ، ص 227)
............................................
به امام مجتبى - عليه السلام - عرض شد : اى پسر پيامبر خدا در چه حالى هستى ؟
فرمود : خدايى دارم كه بر من مسلط است ، و آتش جهنم در پيش روى من است ، و مرگ مرا مىخواند ، و حساب آخرت مرا احاطه كرده است ، و در قيد و بند اعمالم هستم ، نمىتوانم آنچه را كه دوست دارم به دست آورم و آنچه را دوست ندارم از خود دور كنم چون انجام امور به دست ديگرى است .
اگر بخواهد ، مرا عذاب مىكند و اگر بخواهد ، مرا مىبخشد . پس كدام فقير و محتاجى است كه محتاج تر از من باشد ؟
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
............................................
قدر نعمتهاى پروردگار تا موقعى كه پابرجاست مجهول و ناشناخته است ، و زمانى شناخته مىشود كه از دست رفته باشد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
............................................
دوازده چيز از آداب غذا خوردن بوده و بر هر مسلمانى لازم است كه از آنها اطلاع داشته باشد ، چهار چيز آن واجب ، و چهار چيز ديگر سنت ، و چهار مورد باقىمانده از ادب و اخلاق است . اما چهار امر لازم : شناسايى منعم ، خشنود بودن به آنچه روزى گرديده ، نام خدا را بر زبان جارى كردن و شكرگزارى در برابر نعمتى كه عطا شده است .
و چهار امرى كه سنت است : وضو گرفتن پيش از شروع به غذا ، نشستن بر طرف چپ ، غذا خوردن با سه انگشت و ليسيدن انگشتان مىباشد . و چهار امرى كه از آداب و اخلاق است : خوردن از غذاهاى جلوى خودش ، كوچك برداشتن لقمه ، خوب جويدن غذا و كم نگاه كردن به صورت ديگران مىباشد .
(من لا يحضره الفقيه ، ج 3 ، ص 227 ، ح 38)
............................................
هيچ حقى كه باطلى در آن نباشد مانند مرگ نديدم كه شبيهتر باشد به باطلى كه حقى در آن نيست .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج 18 ، ص 311)
............................................
ا تجربه كرديم و تجربه كنندگان نيز تجربه كردند ، ولى چيزى مفيدتر از وجود صبر و پرضررتر از نبود صبر نديديم . با صبر همه امور اصلاح مىشود و چيزى جاى آن را نمىگيرد.
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج 1 ، ص 319)
............................................
دست نيافتن به نيازمنديها بهتر از درخواست آن از نااهلان است .
(تاريخ يعقوبى ، ج 2 ، ص 215)
............................................
اى پسر آدم از اعمال حرام دورى كن تا شخص عابدى باشى ، و به آنچه خداوند روزى تو كرده خوشنود و راضى باش تا بىنياز باشى ، و حق همسايگى را در باره همسايهات مراعات كن تا مسلمان باشى ، و آنچنان با مردم رفتار كن كه دوست دارى با تو رفتار شود تا شخص عادلى باشى .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 112)
............................................
مردى از امام حسن ( ع ) درخواست راهنمايى كرد . امام ( ع ) به او فرمودند :
مرا ستايش نكن كه نسبت به خودم از شما آشناترم ، و دروغگو هم نشمار كه نظر دروغگو بىارزش است ، و نزد من غيبت هيچ كس را نكن .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 109)
............................................
كسى كه بندگى خدا كند ، خداوند همه چيز را بنده او مىكند .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 2 ، ص 108)
............................................
اى كسانى كه اهل خوشگذرانى و لذات دنيا هستيد ، بدانيد كه اين لذات باقى ماندنى نيست ، و مغرور شدن به سايهاى كه زوال پذير است ، حماقت است .
(اعلام الدين ، ص 241)
............................................
وقتى يكى از شما دوستش را ملاقات مىكند ، بايد جاى نور در پيشانى او را ببوسد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 110)
............................................
از پدرم شنيدم كه پيامبر خدا فرموده است : هر كس در قضاى حاجت برادر دينى خود كوشش كند ، مانند اين است كه نه هزار سال خدا را عبادت كرده باشد در حالى كه روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد .
(الفقيه ، ج 2 ، ص 189)
............................................
اگر به خاطر نيازى مجبور شدى با مردى دوست و همنشين شوى ، پس با كسى دوست شو كه وقتى با او همنشينى مىكنى ، موجب زينت تو باشد و هنگامى كه به او خدمتى كردى ، از تو حمايت كند و هنگامى كه از او در خواست كمك كردى ، تو را يارى كند و اگر سخنى گفتى ، سخن تو را تصديق كند و اگر حمله كردى ، هجوم تو را قوت بخشد و اگر چيزى طلب كردى ، تو را يارى كند و اگر نقصى از تو آشكار شد ، آن را بپوشاند و اگر نيكى از تو ديد ، آن را به حساب آورد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 139)
............................................
اى پسر آدم ، از زمانى كه از مادر زاييده شدى مشغول نابود كردن عمر خود بودهاى ، پس از باقىمانده عمر خود براى آينده ( عالم آخرت ) ذخيره كن ، به درستى كه مؤمن از اين دنيا زاد و توشه برمىگيرد و كافر خوشگذارنى مىكند .
و بعد اين آيه را تلاوت فرمودند : " و زاد و توشه برگيريد ، به درستى كه بهترين توشه تقوى است ".
(كشف الغمه ، ج 1 ، ص 572)
............................................
ظالمى شبيهتر از حسود به مظلوم نديدهام .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
............................................