پای منبر ولی/ بانوی صبر و استقامت در پنج روایت

کد خبر: 49331
مناسبت‌های منسوب به بزرگان دینی در تقویم ما، فرصتی ایجاد می‏کند تا عالمان و تحلیلگران تاریخی به تبیین ابعاد گوناگون شخصیت این بزرگان تاریخ پرداخته، الگوهای عظیم دینی را در معرض دید و شناخت علاقه‌مندان به این اسوه‏های الهی قرار دهند.

وارث : در بین کسانی که با سرگذشت و صفات عقیله‎ بنی هاشم، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) آشنایی‏ای هر چند مختصر دارند، جای تردید نیست که آن حضرت یکی از زنان اسطوره‎ای تاریخ ماست؛ اما گاه این عظمت شأن و بزرگی شخصیت، مانع از تلاش برای نزدیک شدن به آنان و الگوگیری از آن بزرگواران می‎شود.
در این مقال برآنیم با مروری سریع بر بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظله‎العالی) در خصوص آن اسوه‎ بزرگ تاریخ اسلام، امکان تبعیت از آن حضرت را بررسی کنیم.
در آغاز سخن، به بررسی علت عظمت و بزرگی آن کوکب کهکشان اهل بیت (علیها سلام) در کلام معظم له می‎پردازیم:



چرا حضرت زینب (سلام الله علیها) را این قدر بزرگ می‏ شماریم؟


«ولادت حضرت زینب کبرى‌(علیهاسلام) ایجاب مى‌کند ما دایره‌ بحث را، بخصوص در شرایط کنونى بشریت، وسیع‌تر قرار بدهیم. زینب کبرى یک زن بزرگ است. عظمتى که این زن بزرگ در چشم ملت‌هاى اسلامى دارد، از چیست؟ نمى‌شود گفت به خاطر این است که دختر على‌بن‌ابى‌طالب(علیه‌السّلام)، یا خواهر حسین‌بن‌على و حسن‌بن‌على(علیهماالسّلام) است. نسبت‌ها هرگز نمى‌توانند چنین عظمتى را خلق کنند. همه‌ ائمه‌ ما، دختران و مادران و خواهرانى داشتند؛ اما کو یک نفر مثل زینب کبرى‌؟» (1)
ایشان در تبیین عظمت مقامی که آن بزرگوار بدان دست یافته، می‎فرمایند: «زينب به جايى رسيد كه فقط والاترين انسان‌هاى تاريخ بشريت يعنى «پيامبران» مى‏توانند به آنجا برسند.»(2)  


گوشه‏ ای از ابعاد وجودی حضرت زینب (سلام الله علیها)


در لابه‌لای بیانات مفصّل حضرت آیت الله خامنه‏ای درباره این شخصیت کم‎نظیر تاریخ، پنج بُعد مورد توجه خاص قرار گرفته است؛ به نحوی که می‎توان از منظر معظم له، این ابعاد را علت عظمت قدر آن بانوی مکرمه دانست؛


1. علم و معرفت

«زن مسلمان، از هر طرف‏كه ملاحظه كند، زينب كبرى را شاخص مى‏بيند. زينب كبرى از لحاظ علمى، يك عالمه‏ معروف به علم در جامعه‏اسلامىِ آن روز بود.» (3)
«زينب زنى نبود كه از علم و معرفت بى‏بهره باشد؛ بالاترين علم‌ها و برترين و صافي‏ترين معرفت‏ها در دست او بود. همان «سكينه كبرايى» كه شما اسمش را در كربلا شنيده‏ايد، دختر امام و برادرزاده و شاگرد زينب است. كسانى كه اهل تحقيق و كتابند، نگاه كنند او يكى از مشعل‌هاى معرفت عربى در همه‏ تاريخ اسلام تا امروز است. كسانى كه حتّى زينب و پدر زينب و پدر سكينه را قبول نداشتند و ندارند، اعتراف مى‏كنند كه سكينه (عليها سلام) يك مشعل معرفت و دانش است.» (4)
«شخصيت زينب‏ كبرى منحصر در بُعد غمگسارى و پرستارىِ آن بزرگوار نيست. زينب‏ كبرى (سلام‏الله‏عليها) يك نمونه‏ كامل از زن مسلمان است؛ يعنى الگويى كه اسلام براى تربيت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنيا قرار داده است. زينب‏ كبرى داراى شخصيت چند بُعدى است؛ «دانا و خبير و داراى معرفت والا» و يك انسان برجسته است كه هركس با آن بزرگوار مواجه مى‏شود، در مقابل عظمتِ دانايى و روحى و معرفت او احساس خضوع مى‏كند. شايد مهم‏ترين بُعدى كه شخصيت زن اسلامى مى‏تواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد ـ تأثيرى كه از اسلام پذيرفته ـ اين بُعد است. شخصيت زن اسلامى به بركت ايمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهى، آن‏چنان سعه و عظمتى پيدا مى‏كند كه حوادث بزرگ در مقابل او، حقير و ناچيز مى‏شود. در زندگى زينب‏ كبرى، اين بُعد از همه بارزتر و برجسته‏تر است.» (5)


2. بصیرت و قدرت تحلیل اجتماع

یکی دیگر از ابعاد فرزانگی و فرهیختگی علمی عقیله العرب زینب کبری (سلام الله علیها) قدرت تحلیل وقایع جامعه و بصیرت کم‎نظیر حضرت در درک حقایق اجتماع خود است. موضوعی که امروزه کتاب‌های متعددی در خصوص جامعه‏شناسی جامعه عرب آن روز به رشته تحریر درآمده است. معظم له در تحلیل این عرصه از معرفت حضرت می‎فرمایند:
«خطبه‏ فراموش‏نشدنى زينب كبرى در بازار كوفه، يك حرف زدن معمولى نيست؛ اظهار نظر معمولى يك شخصيت بزرگ نيست؛ يك تحليل عظيم از وضع جامعه‏ اسلامى در آن دوره است كه با زيباترين كلمات و با عميق‏ترين و غنى‏ترين مفاهيم در آن شرایط بيان شده است. قوّت شخصيت را ببينيد؛ چقدر اين شخصيت قوى است. دو روز قبل در يك بيابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با اين همه عزيزان و جوانان و فرزندان و اين‏ها از بين برده‏اند، اين جمع چندده‏نفره‏ زنان و كودكان را اسير كرده‏اند، آورده‏اند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمده‏اند دارند تماشا مى‏كنند، بعضى هلهله مى‏كنند، بعضى هم گريه مى‏كنند؛ در يك چنين شرایط بحرانى، ناگهان اين خورشيد عظمت طلوع مى‏كند؛ همان لحنى را به كار مى‏برد كه پدرش امير المؤمنين(علیه السلام)  بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار مى‏برد؛ همان جور حرف مى‏زند؛ با همان جور كلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «يا اهل الكوفه، يا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعه‏گرها؛ اى كسانى كه تظاهر كرديد! شايد خودتان باور هم كرديد كه دنباله‏رو اسلام و اهل بيت هستيد؛ اما در امتحان اين‏جور كم آورديد؛ در فتنه اين‏جور كورى نشان داديد... شما رفتارتان، زبانتان با دلتان يكسان نبود. به خودتان مغرور شديد، خيال كرديد ايمان داريد، خيال كرديد همچنان انقلابى هستيد، خيال كرديد همچنان پيرو اميرالمؤمنين هستيد؛ در حالى كه واقع قضيه اين نبود. نتوانستيد از عهده‏ مقابله‏ با فتنه بربيائيد، نتوانستيد خودتان را نجات دهيد... مثل آن كسى شُديد كه پشم را مى‏ريسد، به نخ تبديل مى‏كند، بعد نخ‌ها را دوباره باز مى‏كند، تبديل مى‏كند به همان پشم يا پنبه‏ نريسيده. با بى‏بصيرتى، با نشناختن فضا، با تشخيص ندادن حق‏ و باطل‏كرده‏هاى خودتان را، گذشته‏‏ خودتان را باطل كرديد. ظاهر، ظاهر ايمان، دهان پر از ادعاى انقلابى‏گرى؛ اما باطن، باطن پوك، باطن بى‏مقاومت در مقابل بادهاى مخالف. اين، آسيب‏شناسى است.    
با اين بيان قوى، با اين كلمات رسا، آن هم در آن شرایط دشوار، اين‏گونه صحبت مى‏كرد. اين‏جور نبود كه يك عده مستمع جلوى حضرت زينب (علیهاسلام) نشسته باشند، گوش فراداده باشند، او هم مثل يك خطيبى براى اين‏ها خطبه بخواند؛ نه، يك عده دشمن، نيزه‏داران دشمن دور و برشان را گرفته‏اند؛ يك عده هم مردم مختلف الحال حضور داشتند؛ همان هایى كه مسلم را به دست ابن زياد دادند، همان هایى كه به امام حسين(علیه السلام) نامه نوشتند و تخلف كردند، همان هایى كه آن روزى كه بايد با ابن زياد در مى‏افتادند، توى خانه‏هايشان مخفى شدند ـ اين‏ها بودند توى بازار كوفه ـ يك عده هم كسانى بودند كه ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه مى‏كنند، دختر اميرالمؤمنين را مى‏بينند، گريه مى‏كنند. حضرت زينب كبرى با اين عده‏ ناهمگون و غير قابل اعتماد مواجه است، اما اين‏جور محكم حرف مى‏زند... انقلاب نبوى و انقلاب علوى را آسيب‏شناسى مى‏كند؛ مى‏گويد شماها نتوانستيد در فتنه، حق را تشخيص بدهيد؛ نتوانستيد به وظيفه‏تان عمل كنيد؛ نتيجه اين شد كه جگرگوشه‏ پيغمبر سرش بر روى نيزه رفت. عظمت زينب را اينجا مى‏شود فهميد.»(6)


3. شجاعت و عظمت روح

بعد سوم از ابعاد نورانی وجودی این زن برجسته‎ تاریخ، اقتدار در عرصه‎ عمل و شجاعت در مقام اقدام است. ویژگی‎ای که بسیاری از عالمان و سخنوران از آن بی‏بهره‏اند؛ از این رو در لحظه‎ اقدام، از ورود به میدان عمل باز می‏مانند. اما «زينب‏ كبرى (سلام‏الله‏عليها) دختر همين فاطمه‏ زهرا (سلام‏الله‏عليها)، به مقتدرترين سلاطين زمان خودش، در وقتى‏كه اسير در دست آن سلطان ظالم و سفّاك است، مى‏گويد: هر كارى مى‏توانى بكنى، بكن؛ اما نخواهى توانست ما را از صحنه‏ى تاريخ بيرون ببرى و راهمان را محو و پاك كنى تا بشريّت نتواند اين راه را برود.
اگر اقتدار مادّى مى‏توانست، اين كار را مى‏كرد... ببينيد انسان چقدر روحيه قوى مى‏خواهد داشته باشد!» (7)
نمونه‏ای دیگر از بروز این فضیلت الهی، در مجلس یزید آشکار می‎شود: «وقتى‏ كه دشمن مى‏خواهد زينب‏ كبرى را به آنچه كه برايش پيش آمده، شماتت كند، مى‏فرمايد: «ما رأيت الّا جميلا»؛ جز زيبایى، چيزى نديدم. برادرانش، فرزندانش، عزيزانش، نزديك‏ترين يارانش، اين‏ها در مقابل چشمش قطعه قطعه شدند، به خاك و خون تپيدند، خونشان ريخته است، سرهايشان بالاى نيزه رفته است؛ مى‏گويد جميل، زيبا! اين چه جور زيبائى‏اى است؟ اين زيبایى را همراه كنيد با آنچه كه نقل شده است كه زينب‏ كبرى حتّى در شب يازدهم نماز شبش ترك نشد. در طول دوران اسارت، انقطاع الى اللَّه‏اش، دلبستگى‏اش به خداى متعال، رابطه‏اش با خداى متعال سست نشد، كم نشد، بلكه بيشتر شد. اين زن، الگوست.» (8)


4. بيان هنرى

زینب (علیها سلام) را بحق، ضامن حفظ و انتقال پیام عاشورا دانسته‎اند؛ تلاشی مجاهدانه که موجب به ثمر نشستن قیام امام حسین (علیه السلام) بود. علت این توفیق در کلام رهبر فرزانه‎ انقلاب، بعد هنری قیام زینب کبری(علیها سلام)  است؛ «بنيانگذار بناى حفظ حوادث با ادبيات و هنر، زينب‏ كبرى (سلام‏الله‏عليها) است... خطبه‏ حضرت زينب در شهر كوفه و شهر شام، از لحاظ زيبايى و جذابيت بيان، «آيت بيان هنرى» است؛ طورى است كه اصلًا هيچ‏كس نمى‏تواند اين را ناديده بگيرد. يك مخالف يا يك دشمن وقتى اين بيان را مى‏شنود، مثل تير بُرنده و تيغ تيزى، خواهى‏نخواهى اين بيان كار خودش را مى‏كند. تأثير هنر به خواست كسى كه مخاطب هنر است، وابستگى ندارد. او بخواهد يا نخواهد، اين اثر را خواهد گذاشت. حضرت زينب (سلام‏الله‏عليها) و امام سجّاد در خطبه‏ شام و در بيان رسا و بليغ و شگفت‏آور مسجد شام اين كارها را كردند.» (9)


5. تکلیف ‌محوری و فداکاری برای تکلیفِ الهی

پنجمین بُعد از ابعاد شخصیتی این بانوی عظیم القدر که سبب ایجاد ارزشی فوق العاده در وجود مطهر آن بزرگوار است، خدامحوری و تکلیف‎گرایی آن حضرت است: «ارزش و عظمت زينب كبرى، به خاطر موضع و حركت عظيم انسانى و اسلامى او بر اساس تكليف الهى است. كار او، تصميم او، نوع حركت او، به او اين‏طور عظمت بخشيد.     
... پیش از حركت به كربلا، بزرگانى مانند ابن عباس و ابن جعفر و چهره‏هاى نامدار صدر اسلام، كه ادعاى فقاهت و شهامت و رياست و آقازادگى و امثال اين‏ها را داشتند، گيج شدند و نفهميدند چه‏كار بايد بكنند؛ ولى زينب كبرى(علیها سلام) گيج نشد و فهميد كه بايد اين راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه اينكه نمى‏فهميد راه سختى است؛ او بهتر از ديگران حس مى‏كرد. او يك زن بود؛ زنى كه براى مأموريت، از شوهر و خانواده‏اش جدا مى‏شود؛ و به همين دليل هم بود كه بچه‏هاى خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس مى‏كرد كه حادثه چگونه است.    
در آن ساعت‌هاى بحرانى كه قوى‏ترين انسان‌ها نمى‏توانند بفهمند چه بايد بكنند، او فهميد و امام خود را پشتيبانى كرد و او را براى شهيد شدن تجهيز نمود. بعد از شهادت حسين بن على(علیه السلام) هم كه دنيا ظلمانى شد و دل‌ها و جان‌ها و آفاق عالم تاريك گرديد، اين زن بزرگ يك نورى شد و درخشيد. زينب به جايى رسيد كه فقط والاترين انسان‌هاى تاريخ بشريت يعنى پيامبران مى‏توانند به آنجا برسند.    
... اين‏ها زنان الگو و نمونه‏ اسلامند. زن امروز دنيا الگو مى‏خواهد. اگر الگوى او زينب و فاطمه‏ زهرا(علیهما السلام) باشند، كارش عبارت است از فهم درست، هوشيارى در درك موقعيت‌ها و انتخاب بهترين كارها؛ ولو با فداكارى و ايستادن پاى همه چيز براى انجام تكليف بزرگى كه خدا بر دوش انسان‌ها گذاشته است، همراه باشد. »(10)


کسب ویژگی‏های قابل الگوبرداری، علت عظمت حضرت زینب (سلام الله علیها)

در نهایت، می‎توان این بحث را از منظر رهبر معظم انقلاب این‌گونه جمع‏بندی کرد که «ارزش و عظمت زینب کبرى‌، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) هم نباشد، عظمت پیدا مى‌کند. بخش عمده‌ این عظمت از اینجاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین(علیه‌السلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده‌ بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت.»(11)
زينب كبرى براى زنان ما در طول تاريخ يك الگوست؛ عقل و متانت، قدرت و شجاعت، شور و احساس عاطفى، صراحت زبان، متانت دل، استوارى روح؛ درعين‏حال، مادرانه، خواهرانه، با همه‏ انسان‌ها برخورد كردن، در محيط خانه شمع محبت را روشن نگه داشتن، همسر و فرزندان را بر سر سفره‏ محبت و عاطفه‏ خود دور هم جمع كردن؛ اين‏ها خصوصيات زن مسلمان است. (12)
مهم اين است كه ما به عنوان ادامه‏دهندگان راه آن بزرگواران ـ كه لااقل ادعاى ما اين است و مردم دنيا ما را به اين ادعا شناخته‏اند ـ سعى كنيم ابعاد گوناگون آن شخصيت‌هاى عظيم و الهى را در وجود شخص خودمان ـ ولو به نحو ضعيف ـ به وجود آوريم و احيا كنيم.  (13)

پی‌نوشت‌ها:

  1. بيانات در جمع پرستاران، 22/8/‏1370
  2. همان
  3. 12/7/1374 بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار جمعى از پرستاران
  4. بيانات در جمع پرستاران، 22/8/‏1370
  5.  بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 25/3/1384
  6. بيانات در جمع گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور 1/2/89
  7. گفت و شنود در دیدار جمعی از جوانان 7/2/1377
  8. بيانات در جمع گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور 1/2/89
  9. بيانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت 31/6/1384
  10. بيانات در جمع پرستاران، 22/8/‏1370
  11. سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از پرستاران، به مناسبت میلاد حضرت زینب کبرى‌
   (سلام الله علیها) و روز پرستار 22/8/70  
  12. بيانات در دیدار اقشار مختلف مردم 25/3/1384
  13. بيانات در دیدار با جمعی از علما 26/7/1368


 /1102101305