حجت الاسلام ابوالقاسمی: مصائب کربلا، تجلی چهره ی ولایت بود

کد خبر: 51452
جلسه هفتگی هیئت موج الحسن علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام ابوالقاسمی و مداحی حاج رضا نیکنام برگزار شد.

وارث: جلسه هفتگی هیئت موج الحسن علیه السلام  با سخنرانی حجت الاسلام ابوالقاسمی و مداحی حاج رضا نیکنام برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام ابوالقاسمی را می خوانید:

حجت الاسلام ابوالقاسمی:

تفاوت معنایی "حمد" و "شکر"

بین "حمد" و "شکر" تفاوت وجود دارد. هر دو واژه ی قرآنی است. هیچ وقت دو واژه ی قرآنی از نظر معنا یکسان نیستند، پس حتما بین معانی آنها تفاوت وجود دارد.

معنای "حمد" بالاتر است. هر جا واژه ی حمد آمده است، صحبت از ولایت اهل بیت علیهم السلام است. "شکر" در باره ی مسائل خوردن، آشامیدن و سلامتی هم هست. اما این یک کد است. هر جا صحبت از حمد آمد، حتما ولایت اهل بیت علیهم السلام هم هست. مثل سوره ی حمد که درباره ی صراط مستقیم هم هست.

واسطه ی همه ی نعمتها حضرت محمد صلی الله علیه و آل اوست. پس کاربرد واژه "حمد" این دو نکته ی ظریف را تبیین می کند. یک صحبت از ولایت است و دوم اینکه خداوند نعماتی را که به واسطه ولایت اهل بیت علیهم السلام را بر ما جاری کرده است، بیان می کند.

مثالش زیارت جامعه ی کریمه است. شاکله اش این است که خدا به وسیله اهل بیت علیهم السلام به ما نعمتی می دهد. مفهوم حمد این است. شکر را برای مخلوق هم می توان به کار برد و از مردم هم تشکر کرد. اما حمد مخصوص خداست، که به واسطه ی ائمه به ما نعمت میدهد، به مردم نمی توان حمد ابراز داشت.

خدا در دل مومن است

خدا را در مکه نمی توان دید، چون در و دیوار سنگ است و توان تجلی دادن خدا را ندارند. جای خدا در قلب انسان است. انسانی که قلبش را در اختیار خدا قرار می دهد، مومن است. در بین همه ی مومنین حضرت محمد صلی الله علیه و آل محمد، دل به خدا داده اند. لذا در صفات اهل بیت، "وجه الله"، یعنی صورت خدابودن را ذکر می کنند. وقتی اتصال به اهل بیت داشته باشید، خدا تعریف می شود. شرط وجود آنها و قلب آنها از صفات خدا پر است.

تنها امامی که خدا صحنه را طوری برایش قرار داد، به خاطر آنچه در قلبش است جانش را فدا کند، امام حسین علیه السلام بود. تا صحنه ی عمل نباشد، ایمان در قلب تجلی نمی کند. صحنه ی عمل نماز است. لذا توصیه به خواندن نماز به صورت جماعت شده است. چون نگاه به مومنین دیگر می کنید، وگرنه در کوچه نمی شود تشخیص داد چه کسی مومن است.

مصیبتهای وارد بر امام حسین علیه السلام باعث شد که ایمان را به چهره آورد، لذا مصیبتها تجلی ولایت را فراهم کرد. در سجده زیارت عاشورا می خوانیم: اللهم لک الحمد؛ حمد برای توست، چون ولایت در قالب مصائب تجلی پیدا کرد، نه اینکه به خاطر آوردن مصیبتها شکر بگوییم. اگر این تصویر نبود نمی دانستیم خدا را کجا زیارت کنیم. در روایت داریم: مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِه1 ؛ کسی که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کند، مثل این است که خدا را در عرش زیارت کرده است.

دلیل گفتن "اللهم لک الحمد" در سجده زیارت عاشورا

زیارت ابی عبدالله، زیارت خداست. لذا خدا را باید در قلبها دید و قلبی که ظرف خدا بود و با مصائب این ظرفیت تجلی پیدا کرد، قلب سیدالشهدا علیه السلام است.

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ2 ؛ بهشتهای جاویدی که وارد آن شوند و در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت کنند و لباسشان در آنجا حریر است.

سوال مطرح می شود که آیا پوشیدن لباس حریر یا انداختن طلا در بهشت حرام نیست؟ این که شرعیات در بهشت مطرح نیست درست است. شرعیات یعنی مسائلی که شارع مقرر کرده است. ما در عمق عالم قرار داریم که اینجا تاریک است و مشخص نیست چی به چی است، اما همیشه که در این دنیا باقی نمی مانیم. نمی توانیم تشخیص دهیم. مثلا یک غذایی اینجا کباب است اما در قیامت آتش است. از اول آتش بوده اما چون ما در تاریکی بودیم نمی توانستیم تشخیص دهیم. لذا اینکه در شرعیات می گویند این را انجام ندهید، به ضرر ما شاید باشد. اما هر چه به بالاتر و ارتفاعات بروید روشنتر می شود تا مثقال ذره خیرا یره می شود. "مثقال ذره" یعنی آن چیزی که به چشم نمی آید، ولی وجود دارد.

به تعبیر دیگر اگر چشم نداری ببینی با نور عقل عمل کن. از حضرت زهرا سلام الله علیها سوال شد بالاترین افتخار برای زن چیست؟ فرمود نه مردی او را ببیند، نه او مردی را ببیند. وقتی یک چیزی مطرح می شود برای قیامت است. وقتی معنای این حدیث را می فهمید که به عالم بالا، مثقال ذره خیرا یره رفته باشید.

مرواریدی که در این آیه آمده، مرواریدی نیست که ما دیده ایم. فرض کنید انسان گفت من بهشت و جهنم را ندیده ام. به عنوام مثال خدا یک سیب به انسان می دهد اما می گوید سیبی که در بهشت است هزار برابر خوشمزه تر از این سیب است. می توان گفت نعمتهای دنیایی یک تصویری است از بهشت یا جهنم داشته باشیم. پس این طلا با آن طلا فرق دارد. این طلا برای این است که یک تصویری به ذهن ما بیاید.

بهشتیان یک یونیفرم دارند. خیلی زیباست. همه باید حریر بپوشند. اینها نمونه ای از ظواهر بهشت است. یک حدیث دیگر درباره ی بهشت این است که همه باید جوان باشند. قیافه های بهشتیان چه بسا تغییر کند، معایب برطرف شود. زبانها در بهشت همه عربی می شود. چون خدا می فرماید زبان عربی مبین و کامل است.

غم و اندوه بهشتیان از بین میرود

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ3؛ سپاس مخصوص خدایی است که غم و اندوه را از ما ببرد همانا پروردگار ما آمرزنده وشکرگزار است.

مشخصات بعدی بهشتیان این است که حزن از قلبهایشان بیرون می رود. حزن یک مشخصه ی درونی است. بهشت طبقات دارد. در طبقات پایین است که حوری و عسل و شیر و... هست. در طبقات بالا لذات فرق میکند، در آنجا خدا به چهره های بهشتیان لبخند می زند. خدا که صورت و وجه ندارد بلکه حضرت محمد صلی الله علیه و حضرت علی علیه السلام را دارد. در دعای ندبه می خوانیم: وَ شِیعَتُکَ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی4 ؛و شیعیان تو بر منبرهایی از نور هستند؛ در حالی که چهره های شان سفید (و نورانی) است، در بهشت گرد من هستند و آنها همسایه های من می باشند.

آنهایی که در طبقات پایین بهشت هستند، هزاران سال طول می کشد تا امام حسین علیه السلام را ببیند، به همین دلیل غصه می خورد اما خدا این غصه را از آنها دور میکند.

در روایات آمده است در بهشت وقتی باد به برگ درختان میخورد صدای موسیقی زیبایی می شنوند که بیهوش می شوند. اما کسانی که در دنیا دل به موسیقی داده بودند این موسیقی را نمی توانند بشنوند.

پس ظواهر بهشتیان تجهیز می شوند، بواطن نیز همین طور. در سنخیت بهشتی قرار می گیرند.

تجلی حوض کوثر در دنیا حضرت زهرا سلام الله علیها

حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید: وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ 5؛ مصداق بارز این حزن این است که غصه ی مصائب اهل بیت علیهم السلام و اباعبدالله علیه السلام از بهشتیان کنده می شود.

حضرت زهرا سلام الله علیها اولین کسی است که به بهشت وارد می شود، ایجاد تغییر در ظواهر و بواطن در حوض کوثر ایجاد می شود. حوض کوثر قبل از بهشت و بعد از جهنم است. باید همه از صراط که پلی در جهنم است عبور کنیم، و بعد از حوض کوثر بنوشیم. تجلی حوض کوثر در دنیا حضرت زهرا سلام الله علیها است. انا اعطیناک الکوثر. کوثر در دنیا جلوه ای از جلوه های حضرت زهرا سلام الله علیها است. تناسب بهشتیان برای بهره بردن از نعمات فراهم می شود.

 وقتی کنار حضرت هستیم غصه نباید بخوریم. فقط و فقط آرزوی حوض کوثر را باید داشته باشیم. کوثر یعنی خیر کثیر، حتی اگر پول هم می خواهید باید کنار کوثر باشید.

حجت الاسلام ابوالقاسمی: مصائب کربلا، تجلی چهره ی ولایت بود

پی نوشت:


1- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 292،


2- سوره فاطر آیه 33


3- سوره فاطر آیه 34


4- مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، انتشارات نبوی، ص932، دعای ندبه

5- سوره فاطر آیه 34