ویژگی های دولتِ مهدوی در قرآن کریم

کد خبر: 53717
تاریخ ظهور حضرت مهدی (عج) مشخص نیست، شاید به این دلیل که مسلمانان و کسانی که به حضرت حجت علاقه دارند، بدانند آن حضرت هنگامی ظهور خواهد کرد که آنان مقدمات ظهور را فراهم کنند،
1. فراگیر شدن نور الهی و پیروزی اسلام بر همه دین ها
خداوند در قرآن کریم و در سه سوره مبارک صف، توبه و فتح به این ویژگی اشاره کرده است، چنان که در آیه ای می خوانیم: «یرِیدُونَ أَن یطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیأْبَی اللّهُ إِلاَّ أَن یتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ؛ اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان جهان تسلط و برتری دهد؛ هرچند مشرکان و کافران ناراضی باشند.» (توبه: 32 و 33) در تفسیرهای بسیاری آمده است که در زمان حضرت مهدی (عج) اسلام بر همه ادیان غالب خواهد شد و این وعده تخلف ناپذیر، به دست ایشان تحقق خوهد یافت.1 

1. تفسیر قرطبی، ج 8، ص 12؛ التفسیر الکبیر، ج 16، ص 40.

2. خلافت مؤمنان صالح بر زمین
«وَلَقَدْ کتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ.» (انبیا: 105) بر اساس این آیه افراد شایسته و مؤمن که خواهان حقانیت و اصلاح هستند، وارث زمین خواهند بود.

3. بر پا کردن جامعه ای توحیدی
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِکونَ بِی شَیئًا وَمَن کفَرَ بَعْدَ ذَلِک فَأُوْلَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند وعده داده است که آنان را به تعیین در زمین جانشین می گرداند ـ چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید ـ و بی گمان دینی را که برای آنها پسندیده است، برای آنها استوار می دارد و (حالِ) آنان را پس از هراس به آرامش برمی گرداند. (آنان) مرا می پرستیدند و چیزی را شریک من نمی گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند. (نور: 55)1

1. ترجمه استاد الهی قمشه ای، ص 529.

4. تحقق هدف عالی آفرینش
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ؛ جن و انس را نیافریدیم مگر برای پرستش.» (ذاریات: 56) در این آیه هدف از آفرینش جن و انس، پرستش خداوند بیان شده است که بر اساس آیات گذشته، این هدف در زمان حکومت ولی امر محقق می شود.

5. پایان ارتداد از دین حق
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یرْتَدَّ مِنکمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِک فَضْلُ اللّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ ای گروهی که ایمان آ ورده اید! هر که از شما از دین خود مرتد شود، به زودی خداوند قومی را که دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان فروتن و نسبت به کافران سرافراز و مقتدر هستند، به یاری اسلام برمی گزیند که در راه خدا جهاد کنند و در راه دین از نکوهش کسی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که بخواهد عطا کند و خدا را رحمت بی پایان است و به احوال همه داناست». (مائده: 54)

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان معتقد است این آیه از زمان حضرت مهدی (عج) سخن می گوید و منظور از ارتداد، ارتداد از دین حق و ماندن بر ظاهر اسلام است که به پیروی از یهود و نصارا و طرف دارانشان اتفاق می افتد. وی در ادامه می نویسد: «این ارتداد در زمان حضرت مهدی پایان می یابد و همه به دین حقیقی محمدی بازمی گردند. این آیه انسجام کاملی با حالات قبل و بعد از ظهور امام مهدی (عج) دارد».1

1. برگرفته از: اعلام الهدایه (الامام المهدی المنتظر)، چ 1، ص 208.

یک جرعه آفتاب
امام جعفر صادق علیه السلام
«مَنْ اَدْرَک مِنْکمْ قائِمَنا فَلْیقُلْ حِینَ یراه: «السلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنَ الْعِلْمِ وَ مَوْضِعَ الرِّسالَةِ؛ هر کس از شما که زمان قائم ما را درک کرد، هنگام دیدن او بگوید: درود بر شما ای خاندان رسالت، گنجینه های دانش و جایگاه وحی خدا».1

«الإسلامُ بَدَأَ غَریباً وَ سَیعُودُ غَریباً فَطوُبی لِلْغُرَباء؛ اسلام به غربت آغاز شد و در غربت به سر خواهد برد، خوشا به حال غربت زدگان».2

1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 251.

2. همان، ص 366.

امام سجاد علیه السلام
«القائمُ مِنّا تُخْی ولادَتُه عَلَی النّاسِ حَتّی یقُولُوا لَمْ یولَدْ بَعْدَ لِیخْرُجَ حینَ یخْرُجُ وَ لَیسَ لِأَحَدً فِی عُنُقِهِ بِیعَةٌ؛ تولد قائم ما بر مردم پنهان می ماند تا آنجا که خواهند گفت: او هنوز به دنیا نیامده است و این گونه است که وقتی وی ظهور می کند، بیعت مردم بر گردنش نیست».1

1. همان، ص 135.

اشاره
انقلاب مهدوی
محمدعلی کعبی

بسیاری گمان می کنند انقلابِ مهدوی، ناگهانی، یک روزه و بدون دشواری و مشکلات رخ خواهد داد، درحالی که منتظران ظهور باید خود را برای مبارزه ای سخت و برای آخرین و بزرگ ترین فتح اسلامی آماده کنند؛ پیروزی ای که با توجه به احادیث و روایت ها محورهایی برای آن بیان شده که عبارتند از:

تاریخ ظهور حضرت مهدی (عج)
تاریخ ظهور حضرت مهدی (عج) مشخص نیست، شاید به این دلیل که مسلمانان و کسانی که به حضرت حجت علاقه دارند، بدانند آن حضرت هنگامی ظهور خواهد کرد که آنان مقدمات ظهور را فراهم کنند، به گونه ای که لشکری قدرتمند حضرت مهدی (عج) را یاری کنند، هر چند خداوند خود، یاری دهنده انقلاب شکوهمند آخرین حجت خود خواهد بود. با این حال، در احادیث و روایت های امامان معصوم علیهم السلام، به ویژگی های روز ظهور حضرت مهدی (عج) اشاره شده است. برای مثال نقل شده که ایشان در سالی از سال های هجری فرد ظهور می کند یا روز ظهور ایشان، روز جمعه خواهد بود. البته در برخی روایت ها نیز روز ظهور ایشان، روز شنبه بیان شده است. دانشمندان با توجه به روایت های موجود، این گونه نتیجه گیری کرده اند که آن حضرت در روز جمعه ظهور می کند و دو سخنرانی در مسجدالحرام خواهند داشت و سپس روز شنبه با سپاه قدرتمند خود به سوی کوفه به راه می افتد.

مکان ظهور صاحب الزمان (عج)
با توجه به روایت ها ایشان در مدینه منوره ظهور خواهد کرد و در مکه مکرمه و مسجدالحرام، ظهورش را خبر خواهد داد. ایشان با دو خطبه کوتاه در مسجدالحرام، محورها و اهداف حرکت انقلابی خود را بیان می کنند. در حدیثی از امام باقر علیه السلام به این دو سخنرانی اشاره شده است.

محورهای سخنرانی های امام زمان (عج) در مسجدالحرام
ـ تأکید بر خطاب قرار دادن پیروان همه ادیان آسمانی و دنبال کردن همه اهداف بزرگ دینی که در ادیان آسمانی به حق و تحریف نشده، آمده است.

ـ تأکید بر نمایندگی ایشان از مکتب اهل بیت علیهم السلام، که از ثقل ها و وزنه های مهم به جا مانده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای همه مسلمانان است. همچنین، تأکید بر اینکه ایشان باقی مانده اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است.

ـ حضرت مهدی (عج) همچنین، تمام مسلمانان را به رفع این مظلومیت دعوت می کند که تسلیم کلیدهای اداره جهان به نمایندگان راه انبیا و عدل قرآن را در پی خواهد داشت.

بیعت در میان رکن و مقام
نخستین گروهی که با امام زمان بیعت می کنند، 313 نفر از اهل زمین هستند که البته به تعداد اصحاب پیامبر در جنگ بدر خواهند بود. نقل است ایشان از پاکان اهل مصر، جانشینان اهل شام و خوبان اهل عراق هستند.

همچنین، در روایت ها آمده است اصحاب حضرت مهدی (عج)، فرماندهان بزرگ سپاه ایشان خواهند بود و به سرعت، از سراسر جهان در مکه جمع خواهند شد و در حالی با حضرت مهدی بیعت می کنند که در مکه اختلاف و سردرگمی رخ داده است، همان گونه که در زمان حضرت علی علیه السلام پس از قتل عثمان رخ داد و مردم برای بیعت، به سوی حضرت علی علیه السلام هجوم بردند.

حرکت به سوی کوفه
با توجه به روایات، حضرت مهدی (عج)، پس از پایان یافتن فتنه سفیانی و نابود شدن آنها با معجزه پروردگار در میان مکه و مدینه، همراه با اصحاب خود به سوی کوفه حرکت می کنند و با سختی ها و کارشکنی های بسیاری در آغاز این حرکت بزرگ روبه رو خواهند شد.

ایشان پرچم پیامبر را در کوفه به اهتزاز درمی آورند و درگیری و جنگشان با دشمنان داخلی، هشت ماه به طول می انجامد.

گفتنی است حضرت مهدی (عج) در راه مکه تا کوفه، همان مسیری را برمی گزیند که امام حسین علیه السلام در حرکت نخستین خویش انتخاب کرد. هرچند اباعبدالله علیه السلام در کربلا شهید شد و به کوفه نرسید، ولی فرزند ایشان حضرت مهدی (عج) با همان اهداف عالی به کوفه خواهند رسید و پرچم های در آتش اختلاف افتاده و متفرق را زیر پرچم پیامبر اسلام گرد هم می آورند.

ورود به بیت المقدس و نزول مسیح
بر اساس روایت های شیعه و سنی، حضرت مهدی (عج) پس از پشت سر گذاشتن حوادث مهم و نقش آفرین در سراسر جهان، به فلسطین خواهند رفت. همچنین، نقل است هم زمان با ورود ایشان، حضرت عیسی ابن مریم علیه السلام نیز ظهور خواهد کرد و پشت سر امام به نماز خواهد ایستاد. به ظاهر، ورود امام زمان به فلسطین، پس از پایان دادن به فسادها و طغیان یهود خواهد بود که مقدمه ای است برای گذر از مرحله تعدیل وضعیت داخلی و پرداختن به وضعیت خارجی جبهه اسلام.

کشتن دجال و پایان دادن به حاکمیت تمدن مادی
در روایت های بسیاری آمده است حضرت عیسی علیه السلام پس از نزول، صلیب را خواهد شکست و مسیحیان با دیدن نشانه هایی از آن حضرت، از جمله مژده های انجیل حقیقی، درخواهند یافت که او مسیح است که بازگشته و از شعار «پدر، پسر، روح القدس» دست برخواهند داشت.

با گرویدن خیل عظیم مسیحیان جهان به دین اسلام، زمینه های فتح جهان و برپایی دولت صاحب الزمان فراهم خواهد شد. بر اساس تفسیری که از روایت های متقن در این باره وجود دارد، می توان نتیجه گرفت که دجال، همان جهان مدرن ماشینی و مادی است که بر تمامی زمین سلطه یافته است.

امام پس از گذر از این مرحله، عملیات اصلاحی و سازندگی خود را در جهان آغاز می کند و حکومتی واحد را زیر پرچمی واحد بنیان می نهد و آرزوی تمام پیامبران و امامان را محقق می سازد.1

1. برگرفته از: اعلام الهدایة (الإمام المهدی المنتظر)، ج 1، ص 212.

گفتار مجری
اعمال شب نیمه شعبان
محمدعلی کعبی

نیمه شعبان در اذهان شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، روز میلاد نجات بخش موعود است؛ روز میلاد بزرگ مردی که جهان هستی، ظهورش را به انتظار نشسته است و عدالت، برای پای بوس قدمش لحظه شماری می کند.

اگرچه شرافت نیمه شعبان از مولودی خجسته است که در این روز، زمین را با قدوم خویش متبرک ساخته است، همه عظمت آن در این واقعه خلاصه نمی شود و در تقویم عبادی اهل ایمان نیز جایگاه و مرتبه ای والا دارد.

در روایت های شیعه و سنی، فضیلت های بسیاری برای عبادت و راز و نیاز در شب و روز خجسته نیمه شعبان بیان شده است. این خود، نشان دهنده این حقیقت است که برای رسیدن به صبح وصال موعود، باید شب وصل با خدا را پشت سر گذاشت و تا زمانی که منتظر در راه کسب صلاح قدم برندارد، نمی تواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.

با توجه به اهمیت فراوان شب نیمه شعبان در روایات، به گونه ای که حتی این شب را هم پایه شب قدر شمرده اند، برخی روایت هایی را که در بیان مقام و منزلت این شب وارد شده است، بررسی می کنیم.

از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه، روایت های بسیاری نقل شده که یکی از آنها به این شرح است:

«شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل به بالینم آمد و گفت: ای محمد! چگونه در این شب خوابیده ای؟ پرسیدم: ای جبرئیل! مگر امشب چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز ای محمد! س پس مرا از جا بلند کرد و به سوی بقیع برد و گفت: سرت را بلند کن! امشب درهای آسمان و درهای رحمت باز و همه درهای خشنودی، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزی، نیکی و بخشایش گشوده می شود. خداوند در این شب، به تعداد موها و پشم های چارپایان، بندگانش را از آتش دوزخ آزاد می کند. امشب خداوند زمان مرگ افراد را ثبت و روزی یک سال آنان را تقسیم می کند و همه آنچه را در طول سال اتفاق می افتد، نازل می سازد. ای محمد! هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگی او (تهلیل)، یاد بزرگی او (تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهای مستحبی (تطوع) و آمرزش خواهی (استغفار) صبح کند، بهشت، جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را پیش از این انجام داده یا پس از این انجام می دهد، خواهد بخشید...».1

یکی از همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، حال ایشان را در شب نیمه شعبان چنین بیان می کند: «در یکی از شب ها که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نزد من بود، ناگهان متوجه شدم که ایشان بستر خود را ترک کرده است. به جست وجوی ایشان پرداختم، ناگهان دیدم حضرت مانند جامه ای که بر زمین افتاده باشد، به سجده رفته است و چنین راز و نیاز می کند: «اَصْبَحْتُ اِلَیک فَقیراً خائِفاً مُسْتَجیراً فَلا تُبَدِّلْ اسْمی وَ لا تُغَیرْ جِسْمی وَ لا تَجْهَدْ بَلائی و اِغْفِرلی؛ به سوی تو آمدم، درحالی که تهی دست، ترسان و پناه جویم. پس نام مرا برمگردان، جسم مرا تغییر مده، گرفتاریم را افزون مساز و از من درگذر!» آنگاه سر خود را بلند کرد و بار دیگر به سجده رفت و شنیدم که در آن حال می فرمود: «سَجَدَ لَک سَوادی و خِیالی وَ آمَن بِک فُؤادی هذِهِ یدای بِما جَنَیتُ عَلی نَفْسی یا عَظیمُ تُرْجی لِکلِّ عَظیم اغْفِرْلی ذَنْبی الْعَظیمَ فَاِنّظه لایغْفِرُ الْعَظیم اِلاَّ الْعَظیمُ؛ سراپای وجودم برای تو سجده کرده و قلبم به تو ایمان آورده است. این دو دست من با همه جنایتی که بر خود روا داشته ام، پس ای بزرگی که برای هر کار بزرگی امیدها به سوی تو است! از گناهان بزرگ من درگذر؛ چراکه از گناهان بزرگ در نمی گذرد، مگر پروردگار بزرگ.» آنگاه پس از ادای این کلمات، سر خود را بلند کرد و برای سومین بار به سجده رفت و این سخنان را بر زبان جاری ساخت: «اَعُوذُ بِرضاک مِنْ سَخَطِک وَ اَعوُذُ بِمُعافاتِک مِنْ عُقُوبَتِک وَ اَعوُذُ بِک مِنْک اَنْتَ کما اَثْنَیتَ عَلی نَفْسِک وَ فَوْقَ ما یقُولَ الْقائِلون؛ از خشم تو به خشنودی ات پناه می برم، از کیفر تو به بخششت پناهنده می شوم و از تو به سوی خودت پناه می جویم. تو همان گونه ای که خود توصیف کرده ای و بالاتر از آنی که گویندگان می گویند.» لحظاتی دیگر سر از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت، درحالی که می فرمود: «اَلّلهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِنُور وَجْهِک الَّذی اَشْرَقَتْ لَهُ السَّمواتُ وَ الْاَرْضُ وَ قَشَعَتْ بِهِ الظُّلُماتُ وَ صَلُحَ بِه اَمْرُ الْاَوَّلینَ وَ الْآخِرینَ اَنْ یحِلَّ عَلی غَضَبُک اَوْ ینْزِلَ عَلَی سَخَطُک اَعُوذُ بِک مِنْ زَوالِ نِعْمَتِک وَ فُجاةِ نِقْمَتِک وَ تحویلَ عافِیتِک وَ جَمیعِ سَخَطِک لَک العُتْبی فِیمَا اسْتَطَعْتُ وَ لاٰ حَوْلَ وَ لاٰ قُوَّةِ اِلاّ بِک؛ خدایا! به نور روی تو که آسمان ها و زمین از آن روشن شده، تاریکی ها با آن از بین رفته و کار پیشینیان و آیندگان با آن اصلاح شده است، پناه می برم از اینکه به خشم تو گرفتار شوم یا دشمنی تو بر من نازل شود. پناه می برم به تو از زوال نعمتت، نزول ناگهانی عذابت، دگرگونی سلامتت و همه آنچه خشم تو را در پی دارد. خشنودی به آنچه من در توان دارم، از آن توست و هیچ حرکت و نیرویی نیست مگر به سبب تو.» چون مناجات پیامبر به پایان رسید، متوجه حضور من شد و پرسید: چه شده است؟ گفتم: ای رسول خدا به دنبال شما می گشتم. حضرت فرمود: «آیا می دانی امشب چه شبی است؟ شب نیمه شعبان است. در این شب، اعمال ثبت، روزی ها قسمت و زمان مرگ افراد نوشته می شود و خداوند تعالی همه را می بخشد مگر آن که به خدا شرک ورزیده یا به قمار نشسته یا قطع رحم کرده یا بر خوردن شراب مداومت ورزیده یا بر ارتکاب گناه پافشاری کرده است...».2

با مطالعه این روایت ها، این پرسش پیش می آید که چرا با اینکه در بسیاری از روایات آمده تعیین زمان مرگ افراد و تقسیم روزی آنها در شب قدر و در ماه مبارک رمضان صورت می گیرد، در دو روایت یاد شده، شب نیمه شعبان به عنوان زمان تقدیر این امور بیان شده است؟

سید بن طاووس (م 664 هـ. ق) در پاسخ این پرسش می گوید: «شاید مراد از روایات مزبور این باشد که تعیین زمان مرگ و تقسیم روزی به صورتی که احتمال محو و اثبات آن وجود دارد، در شب نیمه شعبان صورت می گیرد، اما تعیین حتمی زمان مرگ یا تقسیم حتمی روزی ها در شب قدر انجام می شود و شاید مراد آنها این باشد که در شب نیمه شعبان، امور مزبور در لوح محفوظ، تعیین و تقسیم می شوند، ولی تعیین و تقسیم آنها در میان بندگان، در شب قدر واقع می شود. این احتمال هم وجود دارد که تعیین و تقسیم امور یاد شده در شب قدر و شب نیمه شعبان صورت گیرد. به این معنا که در شب نیمه شعبان، وعده به تعیین و تقسیم امور مزبور در شب قدر داده می شود. به عبارت دیگر اموری که در شب قدر تعیین و تقسیم می گردد، در شب نیمه شعبان به آنها وعده داده می شود. همچنان که اگر پادشاهی در شب نیمه شعبان به شخصی وعده دهد که در شب قدر مالی را به او می بخشد، در مورد هر دو شب، این تعبیر صحیح خواهد بود که بگوییم مال در آن شب از آن حضرت، چنین بخشیده شده است».3

کمیل بن زیاد، از یاران امام علی علیه السلام چنین روایت می کند: «در مسجد بصره نزد مولایم امیرالمؤمنین علی علیه السلام نشسته بودم و گروهی از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند. در این میان یکی از ایشان پرسید: معنای این سخن خداوند که می فرماید: «فِیهَا یفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ؛ در آن شب هر امری با حکمت، معین و ممتاز می گردد»، (دخان: 4)،4 چیست؟ حضرت فرمود: «سوگند به آن که جان علی در دست اوست، همه امور نیک و بدی که از شب نیمه شعبان تا پایان سال، بر بندگان جاری می شود، در این شب تقسیم می شود. هیچ بنده ای نیست که این شب را احیا دارد و در آن دعای خضر بخواند، مگر آنکه دعای او اجابت شود.» شب هنگام به خانه امام رفتم. حضرت پرسید: «چه شده است ای کمیل؟» گفتم: ای امیر مؤمنان! آمده ام تا دعای خضر را به من بیاموزید. فرمود: «بنشین ای کمیل! هنگامی که این دعا را حفظ کردی، خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه، یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان که خدا تو را یاری و کفایت می کند و تو را روزی می دهد و از آمرزش او برخوردار می شوی. ای کمیل! به پاس زمان طولانی که تو با ما همراه بوده ای، بر ما لازم است درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را به من آموخت.... »5 گفتنی است این دعا همان دعای کمیل است.

امیر مؤمنان علی علیه السلام، در روایتی دیگر در فضیلت شب نیمه شعبان چنین می فرماید: «در شگفتم از آن که چهار شب از سال را به بیهودگی بگذراند: شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه شعبان و نخستین شب از ماه رجب».6

از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده که پدر بزرگوارشان در پاسخ کسی که از فضیلت شب نیمه شعبان از ایشان پرسیده بود، فرمود: «این شب، برترین شب ها پس از شب قدر است. خداوند در این شب، فضلش را بر بندگان جاری می سازد و از منت خویش، گناهان آنان را می بخشد. پس بکوشید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در آن، درخواست کننده ای را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند. این شب، شبی است که خداوند آن را برای ما خاندان قرار داده است، همچنان که شب قدر را برای پیامبر ما قرار داده است. پس بر دعا و ثنای خداوند تعالی بکوشید، که هر کس در این شب صد مرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جاری سازد، صد مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صد مرتبه ذکر یگانگی (لا اله الا الله) او را بر زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانی که بر بندگانش دارد، همه گناهان او را بیامرزد و درخواست های دنیوی و اخروی او را برآورده سازد؛ چه درخواست هایی که بیان کرده و چه درخواست هایی که بیان نکرده و خداوند با علم خود بر آنها آگاه است...».7

در این نوشتار فرصت پرداختن به همه روایت های موجود در فضیلت شب و روز نیمه شعبان نیست.8 ازاین رو، به روایت های بیان شده بسنده می کنیم.

شرافت این شب خجسته، افزون بر آنچه بیان شد، به اعتبار مولود مبارکی است که در این شب قدم به عرصه خاک نهاده است؛ وجود مقدسی که سال ها پیش از تولدش، مژده میلادش به مسلمانان داده شده بود. شاید همه عظمت این شب و تکریم و بزرگداشتی که در کلمات معصومان علیهم السلام از آن شده است، به دلیل وجود همین مولود مبارک باشد. بزرگانی چون سید بن طاووس نیز به این موضوع اشاره کرده و بر همگان لازم دانسته اند در این شب، خدای خویش را به سبب منّت بزرگی که با میلاد امام عصر (عج) بر آنها نهاده است، سپاس گویند و تا آنجا که در توان دارند، شکر این نعمت الهی را به جا آورند.9

در یکی از دعاهایی که در شب نیمه شعبان وارد شده است، چنین می خوانیم: «اَلّلهُمَّ بِحَقِّ لَیلَتِنا هذِهِ وَ مَوْلودِها وَ حُجَّتِک وَ مَوعُودِها اَلَّتی قَرِنَتْ اِلی فَضْلِها فَضْلاً فَتَمَّتْ کلِمَتُک صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکلِماتِک...؛ بار خدایا! تو را می خوانیم به حق این شب و مولود آن و به حق حجتت و موعود این شب که فضیلتی دیگر بر فضیلت آن افزودی و سخن تو از روی راستی و عدالت، به حد کمال رسیده است و هیچ کس را یارای تبدیل و تغییر سخنان تو نیست».10

بر اساس روایت های بسیار شیعه و اهل سنت، امام عصر (عج)، در شب نیمه شعبان سال 255 هـ. ق متولد شده و بر فضیلت این شب مبارک افزوده است.11 امید که خدای متعال، توفیق درک این شب عزیز را به ما عنایت فرماید!

1. علی بن موسی بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 212؛ بحارالانوار، ج 98، ص 413.

2. اقبال الاعمال، صص 216 و 217.

3. همان، ص 214.

4. گفتنی است، بیشتر مفسران، این آیه را مربوط به شب قدر دانسته اند. نک: سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 18، ص 130.

5. همان، ص 220.

6. بحارالانوار، ج 94، ص 87، ح 12.

7. اقبال الاعمال، ص 209؛ بحارالانوار، ج 94؛ محمد بن علی بن حسین صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 424، ح 1.

8. اقبال الاعمال، ص209؛ بحارالانوار، ج 94، ص 85، ح 5.

9. اقبال الاعمال، صص 207 ـ 237؛ بحارالانوار، ج 94، ص 85، ح 5.

10. اقبال الاعمال، ص 219.

11. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 514؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 432؛ عبدالله بن محمد شبراوی، الاتحاف تجب الاشراف، ص 179؛ نورالدین علی بن محمد ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة فی معرفة الائمة، ص 310.

متن ادبی
چراغانی
محمدعلی کعبی

حباب های رنگی شیشه ای، حباب های معلق، حباب هایی که در دلشان نوری روشن است و چنان سرگرم آن نورند که حتی قطره ای باران نیز می تواند، آنها را به هم بریزد. تا به حال کسی را دیده ای که در حال فکر کردن به چیزی، به گوشه ای خیره شده باشد و ناگهان صدایش کنی؟ چه حالتی دارد، همان حالت را در نظر بگیر!

تا به حال دیده ای چراغ های رنگی معلق و حباب های شیشه ای، زیر باران قرار گرفته باشند؟! چه اتفاقی می افتد، همان اتفاق را تصور کن!

دیشب که باران بارید، تمام چراغ های رنگی در کوچه ما به هم ریختند. همسایه ها صبح می گفتند: امروز چقدر شبیه پاییز شده است! همسایه ها می گفتند: سال دیگر نیمه شعبان، چراغ های پلاستیکی می زنیم تا اگر باران بارید، مثل دیشب نشود، ولی من دوست دارم برای تو با همان لامپ های صد رنگی، با همان چراغ های قدیمی، کوچه را چراغانی کنم؛ با چراغ هایی که گرم فکر کردن به نور درونشان باشند، چنان که قطره ای باران خُردشان کند. چراغ های پلاستیکی را دوست ندارم که اگر تگرگ هم بر سرشان ببارد، از هم نمی پاشند.

(

همه جا جشن تولد است. باد، دانه های گُر گرفته اسپند را روی منقل ها فوت می کند. همه جا جشن تولد است و ما تو را نمی بینیم؛ تو را که همه به خاطرت جشن گرفته اند؛ تو را که شبیه مهمان جشن تولد، به همه چراغانی ها سر زده ای؛ تو را که شاید در خیابانی کسی برای تولدت شربتی یا شیرینی به دیگران تعارف کرده باشد. ما تو را نمی بینیم یا نمی شناسیم، اما ماه نیمه تو را می بیند و می شناسد، درخت ها برایت راه باز می کنند، کودکان یتیم، خانه های سوت و کور، دست های خالی و چشم های خیره به در، همه و همه، بزرگ و کوچک، برای تولد تو جشن گرفته اند در سراسر جهان؛ حتی سرزمین های اشغال شده که هر روز در آن، بمبی خواب دختربچه ها را به ابدیت پیوند می دهد.

امروز چشم بقیع روشن است و زخم های کاری سامرا لبخند می زنند. دل دیوارهای آسیب دیده حرم نجف و کربلا هم با همه داغ هایشان، امروز چراغانی است.