استاد فاطمی نیا: اگر با خدا دوست باشیم همه چیز به ما می دهد+گزارش تصویری

دو نکته اینجا مطرح می شود که آیا انابه که در قرآن هم داریم " وَ أَنِیبُوا إِلى رَبِّکُمْ " 2 و " توبوا الی ربکم " هم داریم اینها فرقشان با هم چیست؟ انابه برگشتن به سوی خداوند است، بنده گناه می کند و بر میگردد به دامن خدا. توبه و انابه به یک معنا هستند اما توبه پشیمانی بر معصیت است.
در شرح توبه آمده است که " التوبة هی الندم و الانابة الترک المعاصی" توبه پشیمانی است اما انابه ترک معصیت است.
در دعا آمده است " اللهم ان یکن الندم توبه الیک فانا اندم النادمین"خداوندا اگر پشیمانی توبه حساب شود من پشیمان ترین پشیمان ها هستم" که در حدیث آمده است که همان پشیمانی هم کافی است. در ادامه میفرماید " و ان یکن الترک لمعصیتک انابه فانا اول المنیبین "3 اگر ترک معصیت انابه حساب بشود من اولین منیبین یعنی توبه کنندگان هستم. پس باید ترک معصیت و پشیمانی باهم باشد تا توبه کامل بشود.
" وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الْمَغْفِرَةِ"یعنی شیرینی آمرزش و بخشش را به من بچشان " وَ اجْعَلْنِی طَلِیقَ عَفْوِک" خدایا مرا آزاد کردۀ عفو و رحمتت حساب کن. آن جمله ای که گفتم شاید در تمام معارف اهل بیت علیهم السلام دیگر تکرار نشده است این است " وَ اکتُبْ لِی أَمَاناً مِنْ سُخْطِک" برای من امان نامه بنویس از غضب خودت. دقت کنید که این سخن از معصوم است، عین الیقین است، این درخواست اگر نشدنی بود معصوم نمیگفت آن را، پس شدنی است. منظور از امان نامه این نیست که در روز قیامت آن را به من بده، نه من این امان نامه را برای این دنیا میخواهم " وَ بَشِّرْنِی بِذَلِک فِی الْعَاجِلِ دُونَ الْآجِلِ" عاجل یعنی همین دنیا میخواهم، آجل یعنی بعدا...
به من با آن امان نامه در همین دنیا مژده بده نه در آخرت. " بُشْرَی أَعْرِفُهَا" مژده ای باشد که آن را بشناسم، یک وقت چیزی نباشد که آن را نشناسم " وَ عَرِّفْنِی فِیهِ عَلَامَةً أَتَبَینُهَا"4 یک علامتی بگذار که من بتوانم بفهمم که این کاملا برای خود من است.
این مژده چگونه حاصل می شود؟
از مولایمان حضرت باقر علیه السلام روایت شده است که " الذين آمنوا وكانوا يتقون لهم البشرى في الحياة الدنيا وفي الآخرة"5 آنهایی که اهل ایمان هستند در همین دنیا و در آخرت به آنها مژده داده میشود. از حضرت پرسیدند که این مژده ها چیست؟ میفرمایند که " بشارت در دنیا رویای صادقه ایست که مومن برای خودش میبیند و یا برای او دیده می شود و این بشارت در آخرت همان بهشت است."
خواب دیدن چیز ساده ای نیست که انسان بخواهد برای خودش تعبیر هم بکند یا به کسی بگوید. این نکته را هم بگویم که تعریف کردن خواب در جمع اصلا کار صحیحی نیست، که در جمع ممکن است آدم حسودی باشد.
رویای صادقه و تعبیر خواب
یکی از نعمت هایی که خداوند به حضرت یوسف علیه السلام اعطا کردند همان قدرت تعبیر خواب بود.
این کتاب هایی که از ابن سیرین چاپ شده است همه دروغ است، اصلا از ابن سیرین چیزی در دست نیست. کتب تعبیر دیگری هم هست که بعضی از آنها ضعیف ست و بعضی هم تخصصی است که در عین حال که تخصصی است خطا هم زیاد دارد. کتاب " تعطیر الانام فی تعبیر المنام" نوشته شیخ عبدالغنی نابلسی6، در چهارچوب کتاب متوجه میشوید که تعبیر خواب بلد بودند ولی با این حال خطا بسیار دارند.
امام رضا علیه السلام میفرمایند هرچه میبینید بگوئید خیر است.
در رابطه با خواب می فرمایند که عوالم سه قسمت است: یکی همین عالم طبیعت که در آن زندگی می کنیم. این چیزهایی که در این عالم هست همه مادی است و بر اساس نظام تغییر و سکون حرکت میکند.
عالم دوم عالم مثال است که بالاتر از عالم طبیعت است. در این عالم حقایق اشیاء و کلیاتش بدون ماده و طبیعت و صورت است. حوادث طبیعی از آن نازل شده و به آن هم برمیگردد، نسبت به حوادث عالم طبیعی علییت دارد.
و عالم سوم، عقل است که فوق عالم مثال است. در این عالم حقایق اشیاء بدون ماده و صورت وجود دارد و نسبت سببیت به عالم مثال دارد. انسان از نظر نفس سنخیت دارد با این دو عالم، درست است که انسان در عالم طبیعت است اما به علت سنخیت با بالا، با اینو عوالم هم سنخیتی دارد. به همین دلیل است که انسان ها پیشرفت میکنند و به مدارج بالا میرسند اما حیوانات نمیرسند.
دیدید که بعضی حشرات بسیار ضعیف هوس میکنند که بیایند و نور چراغ را ببینند، می آیند بالا و همانجا میسوزند، چراغ در مقایسه با آنها خیلی قوی است.
این انسان وقتی میخواهد بخوابد، حواسش تعطیل میشود. چنانچه این انسان با آن عالم سنخیت بالایی داشت در آن خواب یک چیزهایی میبیند اما اگر سنخیت کمی داشت چه میبیند؟ رویای ماشین شاسی بلند و مغازۀ بزرگ و از این جور چیزها.
انسان که میخوابد حواسش تعطیل می شود اما به حسب استعداد و به اندازۀ مصالحت با این دو عالم یک چیزهایی می بیند و اگر آدم کاملی بود، به علت مصالحت وصل می شود و یک سری حقایق را در میابد. وقتی وصل شد به عالم خیال و عالم مثال، حقایقی را که در آنجا هست را در میابد و اگر قدرت انسانیتش آن قدرها نبود، نفسش آن حقایق را انتقال میدهد به صوری که این آنها را میشناسد.
خیلی وقت ها هست که ما به عالم بالا وصل میشویم اما حقایق آنهارا در نمیابیم. مثل یک زبان خارجی که آن را میشنویم اما نمیفهیم یک نفر باید آن را برای ما ترجمه بکند.
از حضرت باقر علیه السلام میپرسند که بشری در دنیا چیست؟ میفرمایند رویای صادقه ای است که مومن در دنیا می بیند. یعنی آدمی می شود که لیاقت دارد به این دو عالم وصل بشود.
من دیدم آدم هایی را که حوادثی را که هنوز به وجود نیامده بود را در خواب میدیدند.
لذا اگر با خدا دوست باشیم همه چیز به ما میدهد.
امام سجاد علیه السلام میفرماید من این بشری را برای این دنیا میخواهم و علامتی هم بگذار که آن را بشناسم. بعید نیست که این پیام یک مصداق داشته باشد، یعنی یکی از مصداق های بشری رویای صالحه باشد. یک مصداق آن هم این است که خدا موفقش بدارد و استعدادی به شخص بدهد که احوالات خودش را که برگشتش به همین عالم آخرت است و سرنوشت اورا نشان بدهد.
مرحوم آقای قاضی7 خودشان به بنده گفتند که آقای خویی در یک شب ماه رمضان در من یک تصرفی کردند و تمام زندگی مرا به چشم دیدند.
" موتو قبل ان تموتوا"7 قبل از مردن بمیرید. اگر قبل از مردنتان بمیرید همه چیز را می فهمید. پس بنابراین ممکن است انسان در دنیا باشد اما خدا به او توفیقی دهد که در این دنیا خودش بمیرد که این امر برای بزرگان خیلی پیش آمده است.
پی نوشت:
1- دعای شانزدهم صحیفه سجادیه
2-سورۀ زمر آیۀ 54
3-صحیفه سجادیه
4- دعای شانزدهم صحیفه سجادیه
5-سورۀ یونس آیه 63 و 64
6-«عبد الغنی بن اسماعیل بن عبد الغنی بن اسماعیل کنانی مقدسی دمشقی، مشهور به ابن نابلسی»، در ۱۰۵۰ ق، در دمشق به دنیاآمد. وی حنفی مذهب بود. اجدادش از خاندان بنی جماعه، در بیت المقدس بودند و سپس به نابلس نقل مکان کردند. نسب ایشان به عمر بن خطاب میرسد. پدر و جد وی، هر دو، از علما و فضلای مشهور زمان خود بودهاند. جد وی بر «جامع الصغیر» سیوطی، تفسیر نوشته است.
7-سید علی قاضی طباطبایی (۱۳۲۵–۱۲۴۸ خورشیدی/ ۱۳۶۶–۱۲۸۵ قمری)، فقیه، حکیم و عارف شیعه سده سیزده و چهارده خورشیدی بود.