حجت الاسلام صادقی واعظ: شرط پذیرش ایمان ولایت علی بن ابی طالب(ع) است

کد خبر: 63949
شرط پذیرش ایمان ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام است که این هم تعصب نیست به سند اهل سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: در روز قیامت، پل صراط هفت عقبه دارد، که عقبه به معنای ایست و بازرسی است در هر عقبه سؤالاتی پرسیده خواهد شد و به عقبه بعدی خواهد رفت که اولین موضع و عقبه از ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام سؤال خواهد شد.

وارث: جلسه هفتگی سخنرانی حجت الاسلام صادقی واعظ و مداحی حاج حیدر خمسه و حاج محمد فصولی با در هیئت احرار الحسین(ع) برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام صادقی واعظ را می خوانید:

حجت الاسلام صادقی واعظ


مبنای اسلام بر شناخت و آگاهی است


در قرآن کریم سوره توبه آیه ۱۱۹ چنین آمده است: یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و کونوا مع الصادقین؛ ای کسانیکه ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.


یکی از نکاتی که در قرآن و در کلام اهل بیت علیهم السلام بر آن تأکید فراوان شده است، مسئله معرفت و شناخت است.


پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: افضلکم ایمانا اکثرکم معرفتا 1؛ بالاترین و ارزشمندترین ایمان را کسی دارد که معرفت و شناختش بیشتر باشد.


مبنای اسلام بر شناخت و آگاهی است. آیه 108 سوره یوسف که معروف به منشور اسلام است عامل موفقیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را معرفی می کند که چطور ایشان می تواند در جامعه ای که جامعه جاهلیت است از جاهل، مجاهد فی سبیل الله بسازد.


قُلْ هذِهِ سَبيليأَدْعُوا إِلَي اللَّهِ عَليبَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني 2 ؛ مبنای قرآن و اسلام آگاهی دادن به مردم است و در اسلام جبر وتهدید معنا ندارد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هیچگاه از جهل مردم سوء استفاده نکردند.


شخصی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت که من مسیحی بوده ام و مسلمان شده ام اما دو پسرم هنوز مسیحی هستند آیا آنان را به اجبار نزد شما بیاورم که مسلمان شوند که آیه لا اکراه فی الدین3 نازل شد که می فرماید: حقیقت دین اسلام مشخص است که اگر برای مردم بیان کنی آنها ایمان خواهند آورد. مبنای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آگاهی دادن و معرفت به مردم است.


تقلید در اصول دین حرام است


در فروع دین تقلید جایز است اما در اصول دین تقلید حرام است و ما در اصول پنجگانه یعنی: توحید و عدل ونبوت وامامت ومعاد، خودمان به این اصول برسیم نه با تقلید. مثلا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود که چرا بت میپرستید که پاسخ میدادند چون پدران ما بت میپرستیدند اما درباره مسلمانان، گرچه ارزشمند است که ما دینمان اسلام خود را وام دار پدران و مادران خود هستیم، مثلا نماز می خوانیم اما این دلیل از ما پذیرفته نیست و کافی نیست. علت اینکه عده ای از دین زده می شوند چیست؟ چون شناخت وجود ندارد. به کسی که ظاهر دینی دارد نگاه می کند و او را نماد دینداری می داند اما اگر خود ما از دین به شناخت برسیم به این مرحله نخواهیم رسید.


بزرگ ترین مصیبت؛ تزلزل در عقیده و باور


امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید: اعظم المصائب المصیبت فی الدین. بزرگترین مصیبت این است که انسان از نظر عقیده و باور دچار تزلزل شود. در اکثر زیارات و دعاها هم معرفت و شناخت در دین را درخواست می کنید.در این روزها که بازار شبهه گرم است و ما نیز با شنیدن چند شبهه به فکر فرو می رویم، این یعنی عدم شناخت چیزی که از آن دم می زنیم و این اولین لغزش است. در زیارت عاشورا می خوانیم فأسأل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم که شما معرفت و شناخت اهل بیت را درخواست می کنید.هرچقدر اهل بیت را بیشتر بشناسیم ، در مسیر آنها محکم تر قدم برخواهیم داشت، نه اینکه تنها برای آنان گریه یا شادی کنیم بلکه در تمام مراحل به آنها اقتدا خواهیم کرد.


معرفت شرط اصلی شیعه بودن است چون شیعه در لغت یعنی پیرو و کسی که از امام متابعت می کند و لازمه این متابعت فقط معرفت است.


من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه 4 به این معناست که اگر من امام زمانم را می شناختم ونسبت به او معرفت داشتم،ظهور تا این حد عقب نمی افتاد.


امیرالمؤمنین علیه السلام از مسجد به سمت خانه می رفتند که چند نفر در راه به ایشان سلام کردند. ایشان پرسیدند که شما که هستید؟ پاسخ دادند که ما شیعیان شما هستیم. حضرت پاسخ دادند که پس چرا من نور شیعه را در سیمای شما نمی بینم؟


روایات به ما می آموزد که اعمال ما اثر در احوال ما دارد، اگر می خواهید حال خوب داشته باشید باید کار خوب انجام دهید.


ان الحسنات یذهبن السیئات 5 ؛ یکی از صحابه امام صادق علیه السلام هر روز بر حضرت سلام می کرد اما یک روز جواب سلام او را ندادند شخص با تعجب علت را جویا شد و حضرت پاسخ داد که امروز بر سر مادرت فریاد کشیدی.


اعتراف به فضایل امیرالمومنین(ع) در بیان علمای اهل سنت


امیرالمؤمنین علی علیه السلام تنها کسی است که حتی دشمنانش هم زبان به مدح وثنای او گشوده اند. ابن ابی الحدید معتزلی که بیست بار نهج البلاغه شرح نوشته است که در جلد اول چاپ بیروت آن می نویسد: من چه بگویم درباره کسی که دشمن ترین افراد زبان به مدح او گشوده اند و معترف و مُقر به فضائل او هستند و درادامه 24 حدیث در فضائل ایشان می آورد و می نویسد: این قطره ای از عظمت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.


ابن جوزی عالم قرن ششم در کتاب "الموضوعات"، جعلی بودن هزار حدیث را ثابت کرده است اما این شخص وقتی به فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام می رسد می نویسد فضائل علی الصحیح کثیره؛ که این احادیث کاملا صحیح است . ایشان آنقدر فضیلت داشته اند که نیازی به ساختن فضیلت برای ایشان وجود ندارد. پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل حدیث ممنوع شد که علت آن هم دفن فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود. در هنگام ممنوعیت نقل حدیث،جعل حدیث رونق پیدا کرد. ابوحریره در جعل حدیث معروف بود.


چرا نامی از امیرالمومنین(ع) در قرآن نیامده؟


ابوبصیر به نزد امام باقر علیه السلام آمد و سؤال کرد که مردم از من می پرسند که اگر امیرالمؤمنین علی علیه السلام بر حق است چرا نامش در قران نیامده است؟ حضرت فرمودند که در پاسخ به آنها جواب بده:


اولا قرآن کلیات را بیان کرده است مثلا نماز یا روزه یا حج اما بیان جزئیات با رسول خداست، چرا حجه الوداع بسیار ازدحام جمعیت بود؟ چون مردم برای یاد گرفتن تمام جزئیات حج در محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نماینده ای به حج فرستاده بودند. سپس امام فرمودند که ما آیات فراوانی درباره ولایت داریم.


أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم6 ؛ که جابر بن عبالله انصاری از پیامبر اکرم صل الله علیه وسلم پرسید: "اولولامر" چه کسانی هستند که اطاعت آنها واجب است؟حضرت پاسخ داد یا جاب هم خلفائی،اینها جانشینان من هستند و ائمه المسلمن من بعدی،ائمه تمام مسلمین هستند و اولهم علی بن ابی طالب علیه السلام،ثم الحسن و... و نام دوازده امام را فرمودند سپس آیه نازل شد:


یا ایها الذین امنوا اتقو الله و کونو مع الصادقین 7؛ ای اهل ایمان خداترس باشید و با مردان راستگوی با ایمان بپیوندید. "صادقین" در این آیه چه کسانی هستند؟ جلال الدین سیوطی در "درالمنثور"، حسکانی در "قواعد التنزیل" وشهاب الدین در "روح المعالی"، سه عالم سنی در سه کتاب تفسیرمیگویند: و کونو مع علی بن ابی طالب و آل محمد صلی الله علیه و آله.


امیرالمومنین(ع) صراط مستقیم است


واعتصموا بحبل الله جمیعا8 ؛ شخصی این سؤال را از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم پرسید که این چه ریسمانی است؟ آن را به من نشان دهید. فضرب نبی یده علی ید علی بن ابی طالب علیه السلام و قال تمسکوا بهذا هو حبل الله المتین 9: متمسک به ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام شوید که متفرق نخواهید شد. در سوره حمد میخوانیم: اهدنا الصراط المستقیم؛ که امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید انا صراط المستقیم.


در داستان معراج که اختصاص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارد از عمر خطاب که در بین اهل سنت ثقه محسوب می شود، نقل است که به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمدم و پرسیدم: شما در داستان معراج فرمودید که به نقطه ای رسیدید که جبرئیل از آن به بعد حق آمدن نداشت و فقط شما بودید و خداوند متعال، در آن لحظه خداوند با چه صوت و لحنی با شما سخن گفت؟


ایشان صریح پاسخ دادند: صحبت کردن خداوند با من به زبان علی بن ابی طالب علیه السلام سخن گفت. سؤال کردم خداوندا به زبان علی بن ابی طالب علیه السلام با من سخن می گوئی؟ پاسخ شنیدم که به قلب تو نگاه کردم و محبوبتر از علی بن ابی طالب علیه السلام در آن نیافتم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ادامه داد که در آسمان چهارم علی بن ابی طالب علیه السلام را دیدم از جبرئیل پرسیدم علی بن ابی طالب علیه السلام زودتر از من به این آسمان رسیده است؟ عرض کرد خیر، خداوند ملکی به شمائل علی بن ابی طالب علیه السلام خلق کرده که روزی هفتادهزار ملک به زیارت او می روند و ثواب آن را به پای شیعیان روی زمین می نویسند.


سخنان پایانی خداوند درباره امیرالمومنین(ع) در شب معراج


حاکم نیشابوری، عالم سنی می نویسد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در پایان معراج، خداوند سه جمله درباره علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:


1- سید المسلمین (آقای تمام مسلمانان)


2- قاعد قر المهجاین (پیشوای روسفیدان فردای قیامت)


3- امیرالمؤمنین و طبق فرموده امام صادق علیه السلام استفاده این لفظ برای فرد دیگری حرام است وامیرالمؤمنینی فقط مختص علی بن ابی طالب علیه السلام است و بس.


یک حدیث از عمربن خطاب: از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شنیدم: برتری علی بن ابی طالب علیه السلام برسایر امتم مانند برتری ماه رمضان بر بقیه ماههای سال. خوشا به حال کسی که به او ایمان بیاورد و صدق بولایته و ولایت او را تصدیق کند.


مصداق "عن انبأ العظیم" در سوره نبأء علی بن ابی طالب علیه السلام است.


شرط پذیرش ایمان ولایت امیرالمومنین علیه السلام است


شرط پذیرش ایمان ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام است که این هم تعصب نیست به سند اهل سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:در روز قیامت،پل صراط هفت عقبه دارد،که عقبه به معنای ایست و بازرسی است در هر عقبه سؤالاتی پرسیده خواهد شد و به عقبه بعدی خواهد رفت که اولین موضع و عقبه از ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام سؤال خواهد شد.


در هیچ یک از صفات محسن انسانی هیچ کس به پای علی بن ابی طالب علیه السلام نخواهد رسید. شجاعت ایشان در لیله المبیت مشهود است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره آن میفرماید:هر نفسی که علی بن ابی طالب علیه السلام در بستر من کشید،برتر از اعمال تمام امت تا پایان دنیاست و با همین نفس در قیامت شفاعت خواهد کرد،آیه نازل شد:


وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد 10؛ حرف از معامله است که خریدار خداست و فروشنده ِ علی بن ابی طالب علیه السلام و کالا جان علی بن ابی طالب علیه السلام و بهاء مرضات الله که بالاتر از بهشت رضای خداست. در همین شب یک آیه برای ابوبکر است که لا تحزن ان الله معنا! نترس خدا با ماست.


در جنگ خیبر جنگ طولانی شد وافراد مختلف پرچم دار می شوند و شکست می خوردند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: فردا پرچم اسلام را به دست کسی می دهم که خدا و پیغمبر او را دوست دارند او هم خدا و پیغمبرش را دوست دارد و اهل فرار و شکست نیست.


فردای آن روز همه منتظر بودند که ببینند این افتخار نصیب چه کسی می شود، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را خواند و ایشان وارد میدان شدند و با مرهب جنگید و قلعه خیبر فتح شد و دیدند که علی بن ابی طالب علیه السلام اندکی با فاصله از زمین شمشیر می زند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود او روی بال جبرئیل و میکائیل شمشیر می زند.



حجت الاسلام صادقی واعظ

پی نوشت:


1- بحارالانوار، ج3، ص14.


2- آیه 108 سوره یوسف


3- 255 سوره بقره


4- شرح العقائد النسفيّة: 232.


5- سوره توبه آیه 102.


6- نساء آیه 59.


7- سوره توبه آیه 119.


8- سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۰۳.


9- تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، ج1، ص194، ح122.


10- سوره بقره آیه 207.