حجت الاسلام سعیدیان: خدا مي تواند سخت ترين هاي عالم را انجام دهد
مسئله مهم اين است که همه ما مي دانيم خدا مي بيند و به اين مسئله علم داريم ولي باور نداريم. اگر انسان باور داشته باشد خدا مي بيند معصيت نمي کند
وارث:جلسه هفتگی هیئت مکتب الزهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام علی سعیدیان و مداحی کربلائی محمد حسین حدادیان برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام سعیدیان را می خوانید:
مقام تفویض
بزرگترين مقام در سير و سلوک و عرفان که هر کسي به اين مقام نائل نمي شود و رسيدن به اين مقام تنها براي اولياي الهي و مقرّبين در گاه حق ميسر است مقام تفويض است. تفويض به معني واگذاري امور به خدا است. اين واگذاري نبايد همراه با اعتراض باشد بلکه بايد هرچه خداوند براي ما و زندگي ما مقدّر کرد، در هر حالتي الحمدالله علي کل حال بگوئیم و در هر حالتي شاکر باشيم.
سخت است که انسان به قدري خدا باور شده باشد که تمام مقدرات او را بپذيرد و اين بالاترين مرحله عرفان است. وقتي طلبه ها وارد حوزه مي شوند اولين روايتي که به آنها ياد داده مي شود اين است أوّلُ العلم مَعرفةُ الجَبّار و آخرُ العلم تَفويضُ الأمر اليه1 اول علم اين است که اول خدا را بشناسيد و بعد از شناخت خدا انسان بگويد خدايا هر چه براي من مي پسندي خير است. حال بايد ديد چه مقدماتي لازم است تا انسان به اين جایگاه برسد. در دعاهاي مختلف از جمله دعاي امام حسين علیه السلام آمده است که از خدا مي خواست اللّهم اِنّي اسْلَمْتُ نَفسِي اليکَ و وجَّهْتُ وَجْهي اِلَيکَ و فَوَّضْتُ أمـرِي اِلَيکَ2 خدايا همه امورم را به سوي تو تفويض ميکنم و تسليم تو هستم و روي من تنها به سوي توست و چشم اميدي به غير ندارم.
مقدمات رسيدن به مقام تفويض
اول: باور قادر بودن خدا
اولين مقدمه اين است که انسان توانايي خدا را باور کند. يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ3 مسئله مهم اين است که همه ما مي دانيم خدا مي بيند و به اين مسئله علم داريم ولي باور نداريم. اگر انسان باور داشته باشد خدا مي بيند معصيت نمي کند. خداوند مي فرمايد يهوديان مي گويند يدلله مغلولا قلّت ايديهم بل يدان مبسوطه دست خدا بسته است. در صورتي که دست خودشان بسته است و خدا مي تواند هر کاري انجام بدهد. کسي که مي تواند همه امور را به دست بگيرد خداست. اين باور به آساني در کلیات احاديث قدسي از مرحوم شیخ عاملي رحمه الله علیه روايت شده است که مي فرمايند: گاهي خداوند در عرش به حال بندگانش تاسّف مي خورد. خدايي که به بنده اش مي گويد فقط از من بخواهيد ولي بنده به هر دري مي زند و در آخر کار به سمت خدا مي آيد. شخصي به حرم امام رضا عليه السلام رفت و حاجتي داشت. وارد حرم شد و حاجت خود را گفت در مکاشفه حضرت را ديد و ايشان فرمودند: هر وقت اميدت از همه بريده مي شود به در خانه ما مي آيي؟ خدا مي تواند سخت ترين هاي عالم را انجام دهد.
دوم: مقدمه باور محبّت خدا به انسان
دومين نکته اين است که خدا براي بنده اش بد نمي خواهد. اين دو مسئله بايد ضميمه هم شوند تا انسان به مقام تفويض برسد. خداوند مي فرمايد محبّت مادر در مقابل محبّت من به سان قطره است در مقابل دريا. گاهي انسان چيزي از خدا مي خواهد که به او نمي دهد و براي بنده اش سخت مي گيرد و اين تنها به خاطر اين است که آنچه خواسته به صلاحش نيست گاهي نگاه ما به مقدّرات الهي بد است و اگر نه خدا براي بنده اش بد نمي خواهد. اگر کسي بخواهد انسان را از مسير خدا و ائمه دور کند خائن است. وَ تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى وَ لا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَ العُدوانِ4 يک حديث قدسي مي فرمايد: براي خوبي به ديگران کم کنيد نه براي بدي. مثل اينکه پدري براي فرزندي که اعتياد دارد مواد مخدر تهيه کند.
امام رضا عليه السلام هم براي کسي که مشروب خوار است اسباب گناه محيّا نمي کند. نبايد هر صحبتي را به ائمه منتسب کرد درست است که گاهي محبّت آنها به نگاه ما محروميت است. مادري که غضب مي کند به فرزندش مي گويد اين غضب من بهتر از محبّت بي پايه و اساس ديگران است و دلسوز فرزندش است. خدايي که گاهي سخت مي گيرد همان خدايي است که از مادر دلسوزتر است. زماني انسان در زندگي دنيوي و اخروي برنده است که نگاهش به خدا اينگونه باشد که طبق حديث قدسي خداوند مي فرمايد: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي بِي، إِنْ ظَنَّ خَيْرًا فَلَهُ، وَإِنْ ظَنَّ شَرًّا فَلَهُ من به نگاه بنده ام به خود مي بالم اگر مي گويد توجه خدا به من نيست.
بايد نگاه انسان به خدا درست باشد. شخصي نزد امام صادق عليه السلام رفته وعرض کرد من فقيرم. حضرت فرمود: تو ثروتمندي. و دو بار ديگر گفت من فقيرم . حضرت فرمودند: تو ثروتمندي . اگر به شما صد هزار سکه داده شود محبّت امام علي عليه السلام را کنار مي گذاري؟ گفت: نه. حضرت فرمود: اگر تمام دنيا را به تو بدهند حسين عليه السلام را کنار مي گذاري؟ گفت: نه . امام صادق عليه السلام فرمودند: تو چيزي داري که حتي قيمت گذاشتني نيست. پس تو ثروتمندي. دارا ترين انسانها کسي است که چيزي داشته باشد که نشود قيمت گذاشت. کسي که هنگام مرگ امام علي عليه السلام به او لبخند بزند برنده است نه کسي که امام علي عليه السلام به او غضب کند.
خداوند مي فرمايد: اگر بنده ام به من بد نگاه کند فکر می کند من بد برايش مي خواهم؟ اين مقياس دنياست. گاهي انسان براي رسيدن به خواسته خود به قدري تلاش مي کند که بعد از رسيدن آن ضربه سنگيني مي خورد و در می یابد نباید این اندازه به تکاپو می افتاد. انسان بايد به درجه اي برسد که سيدالشهدا رسيد و فرمود وجَّهْتُ وَجْهي اِلَيکَ زماني که انسان به خدا يقين پيدا کند و ايمان بياورد که او قادر به انجام هر کاري است خود را به خدا واگذار کرده است. انسان چون اين دو را باهم ندارد به مقام تفويض نمي رسد. گاهي خدا بر انسان سخت مي گيرد تا نگاه بنده اش نسبت به خود را ببيند.
کل خير في باب الحسين عليه السلام
آيت الله مجتهدي روضه خواني داشت که با پارتي مي خواست يک حواله پيکان بگيرد. ايشان مي خواستند براي گرفتن حواله پيکان بروند که همانروز در منزل آيت الله مجتهدي روضه بود و از ايشان اجازه مرخصي گرفتند که بروند. ايشان گفتند يک چايي ميل کنيد. خواستند بروند که آيت الله مجتهدي فرمودند: چايي دوم را ميل کنيد و بار ديگر خواستند بروند که آيت الله مجتهدي با عصبانيت فرمودند: چايي سوم را ميل کنيد. مگر حواله پيکان مي خواهيد؟ این آقا که موضوع را به کسي نگفته بودند متعجب نشستند. فردي وارد شده و به آيت الله مجتهدي گفت: ما صاحب فرزند نمي شديم و شما فرموديد نذر کنم تا حاجت بگيرم. بنده هم ان زمان پيکاني داشتم که نذر کردم به خادم امام حسين عليه السلام بدهم تا براي رفت و آمد مشکلي نداشته باشد. اين حواله ها و مدارک ماشين من است. شما آن را به دست صاحبش برسانيد. آيت الله مجتهدي فرمودند: امام حسين عليه السلام سلام رسانده و فرمودند به شما بگويم هنوز به اندازه حواله يک ماشين محيا کردن من را قبول نداريد. کل خير في باب الحسين عليه السلام همه خيرها درِ خانه حسين عليه السلام است.
مقام تفویض برای حضرت یعقوب علیه السلام
حضرت يوسف عليه السلام به شراب دار عزيز مصر فرمود: شما زمانيکه آزاد شديد من را فراموش نکنيد در صورتیکه بنا بود سه روز بعد آزاد شوند. خداوند فرمود ايشان را هفت سال زنداني نگه دارند. شايد به ديد اهل دنيا اين امر خدا سخت گيرانه باشد و سه روز را تبديل به هفت سال کرد. در صورتيکه ايشان در اين هفت سال به مقام تفويض رسيدند. اميد انسان بايد به خدا و اهل بيت علیهم السلام باشد تا کاري که آنها براي انسان جور مي کنند در بهترين حالت مي باشد. در اوج اين مقام حضرت زينب سلام الله عليها الگو و اسوه است.
پی نوشت:
1.غزالى، محمد بن محمد، کيمياى سعادت، ج 2، ص 404، تهران، شرکت انتشارات علمى فرهنگى، چاپ يازدهم، 1383ش
2. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 86، ص 313
3. سوره مبارکه فتح آيه 10 و 18
4.سوره مبارکه مائده آيه 2