ماجرای نهاری که بعد از وقت سرو شد

کد خبر: 74336
یادداشت های میلاد عچرش


وارث:  ایام اربعین ازساعت 11 سرو ناهار در موکب های بین راهی شروع میشه تا نزدیکهای ساعت یک و موکب دارها با زبان های مختلف و شیرین زبونی خاصی زائران رو به نماز و نهار دعوت می کنند... .



 ما که دوست داشتیم به ستون 800 برسیم بعد نهار بخوریم تصمیم گرفتیم فقط نماز بخونیم و نهار رو بذاریم هرموقع به عمود 900 رسیدیم... .

خلاصه طرفای ساعت 15:30 خسته و کوفته بعد از رسیدن به عمود900 وارد حسینیه ای شدیم که گویا فقط خادم ها بعد از کلی خدمت رسانی درحال استراحت بودند... .

در همین حین دیدم یک پیرزن از منزلی که موکب متعلق به اون بود خارج شد، من هم بدون سلام و احوالپرسی به زبان عربی گفتم: "حاج خانم؛از ظهرتا حالا نهار نخوردیم"

پیرزن با تعجب و شرمندگی جوون های توی موکب رو بیدار کرد و بهشون می گفت: زائر داریم، گرسنه است،
شما چرا خوابید اصلا؟!! .

دقیقا مثل لحظه ای که صدای زنگ  آتش نشانی به صدا درمیاد و همه به محل ازقبل تعیین شده می روند، جوانان موکب که گویا با هم نسبت فامیلی داشتند سراغ کارهاشون رفتند؛ ▫️یکی آب توزیع می کرد...

یکی بالشت زیر سرمون می گذاشت
یکی سالاد درست کرد و ...
دیگری میوه قارچ میکرد
پیرمرد هم که پدربزرگ خانواده بود با ما احوالپرسی می کرد و خداقوت میگفت... .

این طرز برخورد رو که دیدم، کم کم داشتم خودم رو قانع می کردم که غذا هم نیارند همین لطفشون به ما کفایت همه چیز رو میکنه... .

از لای درب حسینیه شنیدم پیرزن به دختراش تاکید می کرد نون سریع آماده بشه تابرگرده و دیدم قابلمه ای به سر گذاشت و به موکب کناری که چای و قهوه توزیع می کنند رفت...

کنجکاو شدم ببینم پیرزن چه می کند که دیدم گوشت چرخ کرده و گوجه سیخ شده را به موکب دار داد و با خواهش و التماس از اوخواست آنها رو کباب کنه...

ساعت 15:50 دقیقه سفره پهن شد و غذایی که بصورت عادی مستلزم صرف ساعتها وقت برا آماده سازی است در20دقیقه آماده شد...
جای شما خالی...

در این مسیر محل خواب به وفور تدارک دیده شده...


غذا آماده است


آب مهیاست 



 البته پس از سال61 ه.ق ...