امام رضا(ع)؛ هویتبخش شیعه در باورهای کلامی/ نقش مهم امام در پالایش میراث حدیثی شیعه
آخرین روز از ماه صفر مصادف با شهادت امام رضا(ع) است که در دوره حیات خویش همانند دیگر ائمه(ع) نسبت به حفظ معارف دینی تلاشهای فراوانی انجام دادند و برای نمونه میتوان به مناظرات فراوان این امام در طول زندگی خود اشاره کرد که در این مناظرهها اصول اعتقادی شیعه توسط ایشان مطرح میشده است. علاوه بر این، امام(ع) با روشهای دیگر هم معارف اعتقادی و فقهی را گسترش دادند و هم در پالایش روایاتی که تا عصر ایشان به جا مانده بود کوشیدند.
به منظور آشنایی بیشتر با سیره امام رضا(ع) با حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی، قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث به گفتوگو پرداختیم. وی در پاسخ به این پرسش که روایات امام رضا(ع) بیشتر دارای چه صبغهای است، بیان کرد: در مورد روایات ایشان دو موضوع را به صورت عمده میتوانیم ببینیم که یکی از آنها موضوع کلام و مناظراتی است که امام(ع) با اهل ادیان متفاوت و همچنین با فرقههای درونگروهی شیعه داشتهاند که همین موضوع علم کلام به دو بخش تقسیم میشود.
وی در ادامه افزود: یعنی یک سلسله روایاتی در مورد توحید، صفات توحیدی، عدل و مسائل قضا و قدری وجود دارد که در مورد شئون توحید هستند و سلسله دیگر روایات در مورد اصل اعتقادی امامت است که در مورد صفات، جایگاه و شأن و موقعیت امام و لزوم و فواید امامشناسی روایاتی وارد شده است. بنابراین در موضوع کلام و اعتقادات، روایات امام رضا(ع) برجسته هستند.
تلاشهای امام رضا(ع) در استوارسازی اصول و فروع دین
این استاد دانشگاه تصریح کرد: موضوع دیگری که در روایات امام رضا(ع) دیده میشود، مربوط مسائل فقهی و احکام شرعی است. در واقع این شکلی که ما در فقه داریم و بحثهایی که در امور عبادی مانند نماز، زکات، حج یا احکام معاملاتی مانند خرید و فروشها و ... داریم، به گونهای است که تقریباً از اکثر ائمه(ع) در موردشان روایت وجود دارد و از امام رضا(ع) نیز در این مورد روایات فراوانی در دست داریم و اگر نگوییم از روایات اعتقادی بیشتر نیست، کمتر هم نخواهد بود. امام رضا(ع) هم در بعد اصول دین و تحکیم و استوارسازی مفاهیم اعتقادی و باورهای دینی کوشیدند و هم در فروع دین و مسائل جاری و اجرایی فرعی مکلفان و شیعان تلاش کردند.
مسعودی در پاسخ به این پرسش که روش امام در انتقال این معارف چه بوده و آیا منحصر در مناظرهها بوده است یا خیر؟ بیان کرد: البته مهمترین یا حداقل یکی از مهمترین روشهای القای مطالب اعتقادی، همین مناظرهها و گفتوگوهای آزاداندیشانه بوده است، اما اینطور نیست که منحصر به آن باشد. امام(ع) گاهی اوقات نامههایی مینوشتند یا در پاسخ به پرسشهای مکتوب، جوابهای مکتوبی ارائه میکردند که اینها در مورد مسائل اعتقادی و فقهی بوده و به گاهی به تشریح مفصلتر موضوع میپرداختند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود و در پاسخ به این پرسش که فضای علمی کشور چطور میتواند از سیره امام رضا(ع) به ویژه در تولید علم بهره ببرد، تصریح کرد: ما چند نکته را میتوانیم از فعالیتهای امام رضا(ع) در نظر بگیریم که امروز نیز قابل پیاده شدن هستند. اولین مسئله این است که خود را در میدان درآوریم؛ یعنی خودمان و باورها و عقایدمان را عرضه کنیم و مانند کوه در تندبادهای شبهات، سؤالات، پرسشهای نسل جوان و دیگران و پرسشهای دگراندیشان و کجاندیشان و معاندان بایستیم، بنابراین اولین کار این است که با یک توانایی ذاتی و اکتسابی به میدان درآییم و از میدان کار عقب ننشینیم.
شبهات شناسایی و پاسخ داده شوند
مسعودی در ادامه بیان کرد: دومین کاری که باید انجام شود، رصد کردن است؛ یعنی فقط منتظر این نباشیم که یک نفر بیاید و سؤالی را مطرح کند و ما پاسخ دهیم، بلکه باید خودمان به میدان آییم و سؤالات و پرسشها و شبهات ذهنی و نهفته را شناسایی کنیم تا بتوانی به آنها پاسخهای مناسبتی بدهیم.
قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: مسئله سوم پاسخگویی بر اساس مفاهیم اصلی و اصیل دین است؛ یعنی باید به آنچه در قرآن و روایات پیامبر(ص) و سنت ایشان آمده، تمسک کنیم. حتی امام رضا(ع) به گفتههای پدران خود استناد میکردند؛ یعنی در یک محاجه و مناظره از همه این عناصر استفاده میکردند و البته عنصر دیگری که به چشم میخورد نیز استفاده از عقلانیت و نیروی عقل است که در بسیاری از موارد، امام رضا(ع) از این قوه خدادای برای مجاب کردن مخالفان یا استدلالها و مناظرات خود استفاده کردهاند.
تقیه تاکتیک است نه استراتژی
مسعودی در ادامه به بحث تقیه و جایگاه آن در سیره امام هشتم(ع) پرداخت و گفت: تقیه یک تاکتیک است و نه یک استراتژی؛ یعنی یک دستورالعمل برای حفظ خود، دیگران و یا کیان دین و باورها است. به عبارت دیگر در شرایطی تقیه لازم است که ما با خطری روبهرو باشیم که مقابله با آن خطر و برخورد صریح و به صورت رو در رو با آن، نهتنها خطر را دفع نمیکند، بلکه منجر به نابودی خود ما نیز میشود.
وی تصریح کرد: گاهی اوقات در میدان رزم، با نیروی مهاجم مقابله صورت میگیرد که موجب میشود نیروی مهاجم، یا عقب بنشیند، یا از هم گسسته شود و یا به نیروهای پشتسر خودمان زمان را هدیه بدهیم، اما گاهی اوقات مقابله مستقیم و رو در رو در میدان نبرد، هیچ خاصیتی ندارد، جز آنکه تنها نیروی مقاومت خود ما را نیز از بین میبرد که در چنین شرایطی تقیه لازم میشود. وقتی نیروی دشمن و حاکم و حتی نیروی عوام نابخرد بر انسان هجوم آورد و انسان توانایی مقابله رو در رو را نداشته باشد، در این زمان اسلام به کتمان باورها و اظهار نظرِ مخالف چیزی که به آن اعقتاد داریم، اجازه داده است. نمونه آن نیز عمار در شکنجه ابوجهل و یا مومن آل فرعون است.
مسعودی در ادامه بیان کرد: در زمان امام کاظم(ع)، هارونالرشید حکومت میکرد که قدرتمندترین خلیفه عباسی بود، به گونهای که از میانه آسیا تا جنوب اروپا را تسخیر کرده بود. یک چنین طاغوتی بر جامعه اسلامی مسلط شده و امام کاظم(ع) با اندک نیرویی که دارد، باید با او به مقابله بپردازد که راه حل در اینجا تقیه است. البته که تقیه نیز در مواقعی جواب نداد و ایشان به زندان افتادند.
چرا امام رضا(ع) دست به تقیه نزد؟
وی تصریح کرد: اما وقتی هارون از خلافت برداشته شد، امام رضا(ع) به صورت کاملاً روشن و آشکار، امامت خود را ظاهر کردند و بعد هم در زمان مأمون، همراهی ظاهری نشان میدادند و حتی مأمون اظهار تشیع میکرد و یا حداقل تظاهر به محبت امام رضا(ع) و خاندانش میکرد. لذا در این وضعیت مخالفت و تقابلی وجود ندارد که نیاز به تقیه احساس شود، پس در این فضا امام رضا(ع) دست به تقیه نزدند. البته در برهه اول امامت که با هارون معاصر بودند بحث تاریخی مفصلی دارد که باید در جای خود و به صورت جداگانه و تفصیلی به آن بپردازیم.
مسعودی در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: به طور کلی، کاری که امام رضا(ع) در زمینه علم حدیث و تفسیر انجام دادند، انتقال پالایششده میراث امامان پیشین به امامان بعدی است. به این معنا که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در سالهای طولانی امامتشان که با آزادی نسبی نیز همراه شد، اطلاعات، باورها و احکام دینی قابل توجه و متعددی را با حجمی انبوه، به راویان و شاگردانشان که بیش از چهار هزار نفر بودند، انتقال دادند. این میراث سترگ دین، گاهی اوقات با حمله غالیان، واقفیه و فتحیه دستخوش آسیب شد و به دلیل اینکه امام کاظم(ع) حبس طولانی را متحمل شدند، فرصت کافی برای این پاکسازی صورت نگرفت.
امام رضا(ع) بر میراث حدیثی شیعه افزودند و آنها را پالایش کردند
این استاد دانشگاه تصریح کرد: امام رضا(ع) در دوران ۲۰ ساله امامت خود، هم بر این میراث اضافه کردند و هم آن را از بسیاری آلودگیها که میخواست به آن هجوم آورد، پالایش کردند. در یک گزارش تاریخی داریم که یونس بن عبدالرحمان میگوید، بسیاری از دستنوشتههای کوفه را که شیعه از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در دست داشتند، خدمت امام رضا(ع) آوردم و یک به یک آنها را خواندم. امام رضا(ع) نیز تعدادی را رد کردند که آنها را کنار گذاشتم و تعدادی که تأیید کردند برای شاگردانم و دیگران نقل کردم.
وی در انتها بیان کرد: بنابراین امام رضا(ع) در بعد علمی به میراث حدیثی شیعه افزودند و همچنین میراث قبل از خود را نیز از صافی عبور دادند و پالایش کردند. در قسمت باورهای اعتقادی نیز امام(ع) در ادامه حرکت جدشان امام صادق(ع) به شیعه هویت بخشیدند. اگر بگوییم امام صادق(ع) بیشتر در عرصه احکام فرعی و فقهی هویتبخشی کردند، امام رضا(ع) در عرصه باورهای اعتقادی، کلامی، اصول امامت و توحید این هویتبخشی را تقویت کردند و شیعه را از واقفیه، غلات و دیگر مسلکهای انحرافی متمایز ساختند.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
منبع: گروه اندیشه -ایکنا
افزودن دیدگاه جدید