کلیدواژه: نجار

ماجرای عنایت امام رضا به یک نجار

وارث: هــر کـدام از کارگــران نـجاری آقــا عمو چیــزی می‌گفتند و می‌خنــدیدند…!من هم همــان طور که آخرین میخ‌های پنجره دو لت را می‌کوبیدم، به حرفهایشان با لبخند و رضایت گوش می‌دادم، حاج میرزا می‌گفت: تو واقعاً باید خدا را شکر کنی که یک همچین موقعیتی داری، اولاً برادر زاده اوستایی و اوستا تو ر...

المومن کالجبل الراسخ

وارث: پیرمرد نجار اصفهانی برای ساخت تابوت جهت شهدا به معراج شهدای اهواز آمده بود.هر روز شهید می آوردند...پیرمر، دست تنها بود اما سخت کار میکرد و کمتر وقتی برای استراحت داشت.روزی از روزها همین که داشت لابلای پیکرمطهر شهدا عبور می کرد، شهید نظرش راجلب کرد؛ کمی بالای سر شهید نشست روبه شهید کرد و...