آفتها از نگاه امیرالمومنین علیهالسلام
حجت الاسلام والمسلمین «ابراهیم بهاری»، استاد اخلاق و کارشناس مذهبی در مطلبی با عنوان «آفت ها از نگاه امیر المومنین علیه السلام» آورده است:
قال على (علیه السلام)» لِکُلِّ شَىْء آفَةٌ»؛ «هر چیزى آفتى دارد (در هر کار مراقب آفت ها باشید.» (۱)
شرح و تفسیر
هر چیزى در جهان هستى، همان گونه که در روایت بالا آمده، آفت یا آفت هایى دارد، یعنى تمام موجودات عالَم آسیب پذیرند و نمى توان چیزى پیدا کرد که بى آفت باشد. به عنوان نمونه بدن خود ما انسان ها چقدر آسیب پذیر و پرآفت است. انواع و اقسام بیمارى ها، که از مرز هزاران نوع بیمارى مى گذرد، همواره سلامت انسان را تهدید مى کند. بدین جهت رشته هاى مختلف پزشکى براى مداواى آن ها به وجود آمده است، حتّى آفات یک عضو (مثلا چشم) آن قدر زیاد است که در جهان کنونى یک طبیب نمى تواند در همه مشکلات چشم متخصّص شود بلکه چشم متخصّص هاى مختلفى دارد. روح انسان نیز چنین است، نباتات، حیوانات، جامعه انسانى و خلاصه همه چیز آفت دارد.
با توجّه به این اصل کلّى و فراگیر، باید در هر موفّقیت و موهبتى با دقّت مراقب آفات آن باشیم و گرنه پیروزى ها و نعمت ها در معرض خطر قرار مى گیرد. حضرت على (علیه السلام) در ادامه این سخن آفت نزدیک به 30 نعمت را بیان کرده، که در این جا به چهار مورد آن مى پردازیم:
1ـ «آفَةُ الْوَرَعِ قِلَّةُ الْقِناعَةِ؛ آفت مهمّ تقوى (و نقطه آسیب پذیرى آن) قانع نبودن در زندگى است»(2). چیزى که انسان را به حرام مى اندازد، چیزى که آدمى را حریص بر استفاده از اموال شبهه ناک مى کند، چیزى که افراد ضعیف الایمان را به سوى ترک خمس و زکات سوق مى دهد، چیزى که باعث مى شود تا انسان براى کسب اموال بیش تر به آب و آتش بزند، قانع نبودن است! اگر زندگى انسان آمیخته با قناعت باشد، اداره آن آسان است. در حالات هارون الرشید نوشته اند که در جشن عروسى یکى از فرزندانش به جاى نُقل و سکّه، قطعه هایى از کاغذ که بر روى هر کدام نام یک آبادى نوشته شده بود بر سر عروس خود مى ریخت!(3) روشن است وقتى کسى بخواهد این کار را کند نمى تواند به حلال قناعت نماید، بلکه به ناچار آلوده به غصب و غارت و چپاول و دزدى و سایر کارهاى خلاف مى شود، ولى اگر قناعت کند دست به این کارها نمى زند.
2ـ «آفَةُ الْقَوِىِّ اسْتِضْعافُ الْخَصْمِ، آفت نیرومند، کوچک شمردن دشمنانش مى باشد»(4). نقطه آسیب قدرتمندان و جوامع قوى این است که دشمنان خود را کوچک مى شمارند. نگویید تهاجم فرهنگى مهم نیست! اگر فلان روزنامه توهین کرد، اهمیّتى ندارد! اگر فلان فیلم دهن کجى کرد، تأثیرى ندارد و ...; چون اگر دشمن را کوچک شمردى از او ضربه مى خورى.
3ـ «آفَةُ الدّینِ الْهَوى؛ هواى نفس آفت دین است»(5). هواى نفس دین انسان را بر باد مى دهد، آفت دین یک چیز درونى به نام هواى نفس است.
4ـ «آفَةُ الْعَقْلِ الْهَوى؛ هواى نفس آفت عقل انسان (نیز) هست»(6). هواى نفس عقل انسان را از کار مى اندازد و انسان را پراشتباه ظاهر مى کند. هواى پرستى حجاب مى شود. هواى پرستى هم آفت دین است و هم آفت عقل. آرى همه چیز آفت دارد، باید آفت ها را شناخت و با آن مبارزه کرد.
پی نوشت ها:
1. میزان الحکمه، باب 97، حدیث 514، (جلد اوّل، صفحه 110).
2. میزان الحکمة، باب 97، حدیث 537، (جلد اوّل، صفحه 111).
3. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، جلد 1، صفحه 118.
4. میزان الحکمة، باب 97، حدیث 541، (جلد اوّل، صفحه 111).
5. میزان الحکمة، باب 97، حدیث 513، (جلد اوّل، صفحه 110).
6. میزان الحکمة، باب 97، حدیث 526، (جلد اوّل، صفحه 111).
منبع: شبستان
افزودن دیدگاه جدید