ملکوت اصلی عالم اسماء است / نباید برای ائمه(ع) شأن استقلالی قائل بود
حجتالاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدانپناه، استاد برجسته عرفان و فلسفه، شب گذشته، ۱۲ اردیبهشت، در برنامه «سوره» که از شبکه چهارم سیما پخش شد به ارائه توضیحاتی درباره عالم اسماء پرداخت که در ادامه میخوانید؛
در قرآن و در سوره بقره که صحبت خلافت آدم(ع) مطرح میشود این مسئله را خداوند به این صورت بیان کرد: «وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.» بعد از اینکه خدا به فرشتگان گفت میخواهم خلیفهای بیاورم، فرشتگان میگویند آیا میخواهی کسی را بیاوری که فساد و خونریزی میکند؟ سپس خدا میگوید من چیزی میدانم که شما نمیدانید. ابتدا میگوید: «إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.»
در ابتدای آیه بعد فرمود: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»، همه اسماء را به آدم(ع) آموخت. خدا فرمود که شما از اسماء و انسان خبری ندارید. آدم همه اسماء را آموخت و در ادامه نشان میدهد که ملائکه دست به این مرحله اسمائی نبردند. فرمود اگر میتوانید از این اسماء خبر دهید، آنها گفتند به چیزی که علم آن را دادی خبر داریم اما به دیگر چیزها خبری نداریم. در اینجا فرشتگان نتوانستند از آن اسماء خبر دهند و خدا به آدم(ع) فرمود تو اینها را از اسماء خبر بده. در اینجا نیز عنوان خبر دادن است نه تعلیم.
اسماء موجودات حقایق زندهای هستند
تعلیم یعنی آن اسمائی که آدم داشت اینها نیز پیدا کنند، اما فرمود فقط به آنها خبر بده و علامه طباطبایی هم در المیزان، خیلی با دقت این بحث را آورده و فرمودند تعلیم غیر از انبیاست. از طرفی ضمیری هم که در برای اسماء به کار میبرد یعنی ضمیر «هم»، برای ذیشعور است و این نشان میدهد که این اسماء، حقایق و موجودات زندهای هستند و صحبت از اسماء امور مادی نیست.
وقتی آدم این خبر را داد، خداوند فرمود نگفتم من غیب آسمان و زمین را میدانم؟ علامه طباطبایی میگوید، ملائکه خبر نداشتند، از طرفی هم خود ملائکه جز آسمان هستند. افرادی هم عالم ماده داریم که جزو زمین هستند و خدا فرموده آنها که در عالم مجردات و نه عالم ماده هستند این دو هم غیبی دارند و آن غیب را خدا میگوید که میدانم. اما مراد از آن غیب چیست؟ علامه با دقت توضیح میدهد که آنجا اسمائی بود که برای حق بود. آنها را به آدم تعلیم داد و الآن هم میخواهد اقرار بگیرد که در حقیقت مراد از غیب آسمانها و زمین همین است. خدا فرمود اسمائی است که میدانم و شما نمیدانید و کسی میتواند به مقام خلافت برسد که این اسماء را در خود داشته باشد.
ملائکه به غیبِ غیب دست نیافتند
حال که اینطور است خداوند فرمود: «أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ»، که به نوعی میخواهد صحه بگذارد و میگوید مگر نگفتم که غیب آسمان و زمین را میدانم. غیبِ غیب مراحل اسمائی است که ملائکه به این مرحله دست نیافتند و لذا این غیب آسمان و زمین میشود مرحله اسمائی.
در روایت داریم که فرمود خداوند اسمائی را پدید آورد تا ۳۶۰ اسم رساند و بعد مخلوقات پدید آمدند و سپس صحبت از عقل اول و معلول اول و ملائکه و عالم ماده است. این اسماء نیز در عالم کارایی دارند. در تعبیر روایات است که این اسماء ظل حق هستند و از سایه حق است که نوبت به خلق میرسد و فرمود با این اسماء خداوند عالم را پدید آورد. در نتیجه میشود یک موطن وجودی بالاتر از عالم مجردات. یعنی عالم ماده، عالم ملائکه و بعد عالم اسماء را داریم که در مورد عالم اسماء میتوانید تشعشع اسمائی را بگویید که همان حضرت حق است.
بحث ائمه(ع) دو مرحله دارد؛ یک مرحله، مرحله حقیقت نوری پیشینی آنهاست که سرمنشا اصلی اسماء هستند و به تعبیری خدا حقایق اهل بیت(ع) را که آورد، آن حقیقت نوری اولیه، موطن اصلی اولیه اسماء است. یعنی مرحله بالای اسماء که میشود اسم اعظم. آن را خدا پیاده کرد و این حقیقت نوری تبدیل به عالم اسماء و ملائکه و بعد عالم ماده شد و دوباره اهل بیت(ع) که در نشئه مادی میآیند، این حقیقت اسمائی اصلی را در خود پیاده میکنند.
رسول خدا(ص) فرمود: «اول ما خلق الله نوری»، یعنی حقیقت نوری من آنجا است اما به ارتقای وجودی و به حسب نشئه عنصری، به همان حقیقت میرسند. لذا میگوییم حلقه نزول خود را با حلقه صعود وصل کرد و به نقطه اصلیاش میرسد. بنابراین، اهل بیت(ع) به این مقام میرسند که دو تعبیر است؛ یکی به لحاظ مرحله پیشینی آنها و یکی مرحله پسینی. یکی مرحله قوس صعودش و یکی مرحله قوس نزول.
نباید اهل بیت(ع) را استقلالی دید
همچنین باید توجه داشت که برخیها در اینجا متوجه نیستند و مطلبی در مورد اهل بیت(ع) میگویند که صحیح نیست. در حقیقت نباید اهل بیت(ع) را استقلالی دید و آن موطن، موطن استقلالی نیست، بلکه ظل حق است و نباید استقلالی دانست. نباید گفت که اهل بیت(ع) اصل هستند و خدا کاری ندارد. باید گفت اهل بیت(ع) همه کاره هستند، اما به نفس و مدد حق و اگر این را درست نکنید، به خلطی میرسید که افرادی نظیر شیخ احمد احصائی رسیدند. بنابراین برخی این مسئله را طوری توضیح میدهند که برای اهل بیت(ع) شأن استقلالی قائل میشوند. اما خودشان فرمودند که ما را از ربوبیت درآورید، یعنی ما مخلَصیم به اخلاصی که حق به ما داد.
یکی دیگر از نکات، مسئله ملکوت است. در فرهنگ قرآنی، چند ادبیات داریم؛ گاهی صحبت از عرش و کرسی و سماوات و زمین میشود که این یک طرح است. گاهی هم گفته میشود قلم، لوح و بعد مراحل بعدی را مطرح میکند و گاهی ملکوت که ملکوت در فرهنگ قرآنی سطوحی دارد که یک مرحله از آن، عبارت از تمام آن چیزی است که در عالم مجردات وجود دارد. هر شیئی ملکوتی دارد و هیچ چیزی نیست که میبینید، مگر اینکه ریشه در عوالم بالاتر دارد و فرمود «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»، ادبیات «ننزله»، یعنی عوالم بالاتر. سه سطح داریم؛ خزائن، تقدیر و مادی. سطح مادی که عالم ماده است. سطح تقدیریاش عالم مثال است که تقدیر دارد، اما سطح بالاتر میشود خزائن که به عنوان خزینه برای اینهاست.
هیچ شیئی اینجا نیست، مگر اینکه از آن خزینهها تقدیر میشود و در عالم مثال میآید و از آنجا به عالم ماده میآید. هر چیزی خزینه منحصر به فرد خود را دارد. قرآن فرمود «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ»، یعنی آهن را از آسمان فرو فرستادیم، بنابراین آهن از آسمان آمده است، اما از آسمان معنا. هر شیئی عوالمی دارد و میشود گفت آن عوالم، ملکوت است. اما گاه در ملکوت مرحله نهایی ملکوت را داریم که هیمنه اصلی، همان است که اگر مراد ما آن باشد، عالم اسماء خواهد بود.
اما اگر مطلق ملکوت را بگویید، عالم مثال را که تقدیر میشود نیز نسبت به اینجا شامل میشود که یک نوع هیمنه دارد و بعد خودش را در اینجا پیاده میکند و میشود ملکوت. عالم بالاتر از تقدیر نیز همینطور خواهد بود. خزینه اصلی که میشود عالم اسماء نیز یک مرحلهای است و اگر یک کسی بخواهد آن مرحله را جدی بگیرد، باید بگوید آن مرحله اصلی است، چون ملکوت یک هیمنه و ملک و سیطرهای بر همه دارد و ملکوت اصلی آنجا است، ولی به بقیه عوالم هم میتوان عنوان ملکوت داد. اما اگر بگوییم ملکوت اصلی عالم اسماء است درست گفتهایم.
قرآن و آثار سینمایی
بنابر این گزارش در ادامه هشتمین قسمت از ویژهبرنامه «سوره»، گفتگوی مسعود دیانی با محمد ناصرزاده و محمدسعید بهمنپور در خصوص «قرآن و آثار سینمایی و تلویزیونی» پخش شد. بهمنپور در این گفتوگو بیان کرد: یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند به ما قوه مخیله است. هر کاری که میخواهیم انجام دهیم ابتدا خیال آن را میکنیم. قوه خیال در هنر خیلی مهم است و برای استفاده از قرآن در هنر باید از این قوه استفاده کنیم. گاهی ما داستانهای قرآنی را بهسادگی بیان میکنیم و گاهی نیز عمق آن را بیان میکنیم. امام صادق(ع) میفرمایند: قرآن بر ۴ سطح نازل شده است. سطح اول عبارات آن است که برای عوام است. در ذیل این عبارات اشاراتی وجود دارد که برای افراد عمیقتر و خواص است. در ذیل این اشارات نیز لطایفی است که برای اولیاست و در ذیل آن حقایقی وجود دارد که برای انبیاست. باید بتوانیم به آثارمان عمق ببخشیم تا همه مخاطبین در هر سطحی که هستند از آن استفاده کنند.
وی سپس گفت: بیان تاریخ نمیتواند بدون ایجاد یک خط داستانی باشد. معجزه قرآن هنر آن است. چالش قرآن با دیگران این است که اگر میتوانید هنری مثل من بیاورید. باید سطح توقعمان از آثار هنری که درباره قرآن تولید میشود را بالا ببریم و در همان سطحی که قرآن دارد از آنها انتظار داشته باشیم. قرآن مبتنی بر معرفت تداعی معانی است. نباید صرفاً داستانهای قرآنی را بیان کنیم بلکه باید بتوانیم آیات و نشانههایی که در آن هست را منتقل کنیم.
محمد ناصرزاده گفت: در میان قصههای قرآنی میتوانیم مانند یک باغبان فرمدهی انجام دهیم اما این قصهها یک درونمایهای دارند و باید آن را حفظ کنیم. امروز در دورهای قرار داریم که مردم آثار تصویری بسیار زیادی نگاه میکنند. سریال دینی هم خیلی ساخته میشود. در این یکی دو سال گذشته در مورد ادیان مختلف سریالهای زیادی ساخته شده است. در ساخت این سریالها فردی نقش creator را دارد که داستان و مضمون دینی را پروبال میدهد و درواقع برای دکمه کت میدوزد.
این پژوهشگر افزود: قصص قرآنی حجم کمی دارند و ما قصه طولانی نداریم. وقتی یک اثر هنری خلق میشود که زیباست، خداوند در آن وجود دارد. اگر نخواهیم مثل یک معمار عمل کنیم و ما به آن چیزی اضافه کنیم بلکه ما به فضای آن قصه قرآنی برویم حتماً اثر زیبایی تولید خواهیم کرد. هر داستانی یک اتمسفری دارد که بدون درک آن اتمسفر نمیتوان آن را منتقل کرد و نمیتوان با لغتها و شعار این مسئله را جبران کرد.
کارنامه قرآنپژوهی اکبر هاشمی رفسنجانی
در این برنامه همچنین یوسفعلی میرشکاک به خوانش بخشی از تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» پرداخت. بررسی کارنامه قرآنپژوهی اکبر هاشمی رفسنجانی نیز بخش دیگری از هشتمین قسمت برنامه «سوره» بود. در این گزارش آمده است:
کوششهای قرآنی هاشمی رفسنجانی با مبارزات سیاسی وی گره خورده است؛ چنانکه بیش از نیمی از قرآن کریم را در دورههای متوالی حضورش در زندان به حافظه خود سپرد و در آخرین دوره حضور در زندان که از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ به طول انجامید، از محفوظات خود برای آغاز نگارش تفسیر قرآن بهره برد. هاشمی رفسنجانی در پی تألیف اثری بهمثابه کلید راهیابی به مفاهیم قرآن بود؛ تلاشی که نتایج آن را تا حدودی در آثار قرآنپژوهانی از جمله ژول لابوم در کتاب تفصیل الآیات، محمد فؤاد عبدالباقی در کتاب المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم و گوستاو فلوگل در نجوم الفرقان فی اطراف القرآن مشاهده میکرد. اما کوششهای مذکور را چندان کافی و کامل نمیدانست.
در روزهای اولیه آغاز کار خود در زندان، حتی نسخهای از قرآن کریم را هم در اختیار نداشت، اما به تدریج به قرآن کریم و کتابهای تفسیری مجمعالبیان و تفسیر المیزان دست یافت تا با اتکا به این تفاسیر، مفاهیم آیات مختلف قرآن کریم را به طور خلاصه و روشن استخراج کرده و یادداشتبرداری کند. نتیجه کار در ۲۲ دفتر و حدود ۳۲ هزار فیش اولیه در زندان آماده شد و بخش اعظمی از آن با همکاری همسر وی به خارج از زندان اوین انتقال یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل مسئولیتهای فراوان هاشمی رفسنجانی در شورای انقلاب، حزب جمهوری اسلامی و مجلس شورای اسلامی، فیشهای به دست آمده ابتدا به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی، سپس به حزب جمهوری اسلامی و سرانجام به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ارجاع داده شد تا کار تدوین اثری با عنوان «کلید قرآن» با اتکا به یک گروه پژوهشی سامان پذیرد. مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات، در راستای انجام همین امر در سال ۱۳۶۶ تأسیس شد و دهها تن از چهرههای قرآنپژوه حوزه علمیه قم و مشهد، با اتکا به آثار تفسیری و روایی شیعه و اهل سنت، در پژوهش و تحقیق برای تألیف و آمادهسازی پنج اثر سهیم شدند؛ تفسیر راهنما، فرهنگ قرآن، بانک اطلاعات معارف قرآن، دائره المعارف قرآن و تفسیر موضوعی قرآن کریم.
در تفسیر راهنما که تفسیری ترتیبی و تقطیعی است و اولین جلد آن در سال ۱۳۷۱ انتشار یافت، پس از ترجمه ساده، مفاهیم و موضوعات مرتبط با هر آیه به طور مستقل ذکر شده و مفاهیم برگرفته از روایات نیز جمعآوری شده است. جلد ۲۱ و نهایی تفسیر راهنما در سال ۱۳۸۶ انتشار یافت و در این میان هشت جلد ابتدایی با تغییرات و بازنگریهایی به چاپ رسید. این تفسیر، اثر برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۲ و کتاب برگزیده دومین همایش کتاب سال حوزه بوده است.
اثر دیگر هاشمی رفسنجانی و همکاران او در دفتر تبلیغات حوزه، فرهنگ قرآن، با عنوان فرعی کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم است که جلد اول آن در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسید و جلد سی و سوم در سال ۱۳۸۹ انتشار یافت. فرهنگ قرآن با اتکا به کلیدواژههای استخراج شده از تفسیر راهنما، معاجم قرآن کریم و همچنین تفاسیر شیعه و اهل سنت، به جمعآوری و تدوین همه کلیدواژههای قرآن کریم پرداخته و علاوه بر معنای لفظی و اصطلاحی هر کلمه، کاربردها و مفاهیم مرتبط با آن را در قرآن کریم ذکر و دستهبندی کرده است. اثر تفسیری فرهنگ قرآن علاوه بر کسب عنوان کتاب برگزیده همایش کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۰ و کتاب سال حوزه در سال ۱۳۸۴، به عنوان پژوهش برتر دبیرخانه دینپژوهان کشور در سال ۱۳۸۰ نیز شناخته شده است. چنانکه اکبر هاشمی رفسنجانی و دیگر مؤلفان تفسیر راهنما و فرهنگ قرآن گفتهاند، این دو اثر قرآنی مقدمه تألیف تفسیر موضوعی قرآن کریماند.
جعفر سبحانی، متکلم و مفسر معاصر، تفسیر راهنما را از حیث توجه به مسائل اجتماعی، تداوم تفسیر المیزان علامه طباطبایی دانسته است. با این حال یکی از نقدهای جدی وارد شده بر تفسیر راهنما، عدم توجه به مفاهیمی است که از توالی چند آیه به دست میآید؛ چرا که این تفسیر چنانکه گفته شد تنها به هر آیه به طور مستقل نظر دارد. از همین منظر، تفسیر راهنما به روابطی از جمله آیات عام و خاص، مطلق و مقید و همچنین ناسخ و منسوخ توجهی ندارد. علاوه بر این گرچه اسامی منابع تفسیری استفاده شده در ابتدای کتاب آمده است، اما در متن تفسیر راهنما استناد کافی به منابع دیده نمیشود.
یادآور میشود، برنامه تلویزیونی «سوره» که به موضوع قرآن اختصاص دارد، در شبهای ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۲:۴۵ دقیقه از شبکه چهار سیما پخش میشود. تکرار این برنامه نیز ساعت ۱۷ است.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید