توسل واسطهگری محبت و تقرب اهل بیت(ع) به خداست
مرتضی خاتمیخوانساری، قرآنپژوه، در برنامه تلویزیونی «سوره» به بحث در مورد نحوه توسل به خداوند پرداخت که در ادامه میخوانید؛
توسل یک امر متعارفی بوده و هست که مثلاً اگر من با شما کاری داشته باشم و اگر کسی دوست شما باشد که ما را بشناسد و واسطه قرار دهم تا به شما برسم، به این کار توسل میگوییم. خداوند نیز این را برای خود راه انداخت. این داستانی که به ائمه(ع) عرض میکنیم که «انتم وسیلتی الی الله و بحبکم و بقربکم ...» یعنی به محبت و تقربی که به خدا دارید، امیدوار هستیم.
آدم(ع) به شجره ممنوعه نزدیک شد و رانده شد و در نقلها داریم که گریه کرد تا آمرزیده شد و خدا فرمود: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»، آدم از خدا کلماتی دریافت کرد و به آن دلیل خدا او را بخشید و در روایتها داریم که به آدم گفتند که بگو «یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین» که بخشیده شدند.
بنابراین، در این جا کلماتی گفتند و توبه آنها قبول شد. ما به خاطر اینکه نیاز داریم خواستههایمان برآورده شود، خدا وسیلهای گذاشته است. همچنین وقتی میخواهیم از اینها استفاده کنیم به آنها محبت پیدا میکنیم. در صحبتهای متداول میگوییم که تو را به فلان امام قسم این کار را بکن؛ یعنی ما به عظمتش ایمان داریم و این کار موجب تقرب به آن امام هم میشود.
وساطتی که موجب تقرب میشود
در تاریخ داریم که مشرکین بازی درآوردند و آیه آمد که «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ»؛ یعنی شما و این بتهایی که میپرستید هیزم جهنم هستید. سپس بین خودشان مشورت کردند و گفتند با این وصف چون مسیحیان عیسی(ع) را و یهودیان عزیر(ع) را فرزند خدا میدانند اینها نیز باید در جهنم باشند و اگر چنین است ما هم با جهنم مشکلی نداریم. اما خداوند به این مسئله پاسخ داد و فرمود: «أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخَافُونَ عَذَابَهُ»، یعنی کسانی را که شما بهانه میکردید و در موردشان میگفتید به جهنم میروند، اینها نیز برای تقرب به خدا وسیلهای که اقرب به خدا باشد را میجویند. بنابراین نهتنها اینها خود را خدا نمیدانستند بلکه برای نزدیک شدن به خدا هم به دنبال وسیله بودند. در ادامه هم گفت که اینها به رحمت خدا امید دارند و از عذاب خدا میترسند.
در زیارت جامعه کبیره این عبارت را دارد که فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّی لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَیک مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ الْأَخْیارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِی» یعنی اگر شفیعانی اقرب از محمد(ص) و اهل بیت(ع) او بود آنها را انتخاب میکردیم. بنابراین توسل امر مرسومی بوده است. چنان که پسرهای یعقوب(ع) که در نهایت کارشان آشکار شد، به پدر میگویند تو برای ما استغفار کن. در اینجا میخواستند از آبروی پدر استفاده کنند و حتی یعقوب(ع) نیز تا شب جمعه صبر کرد و این نشان میدهد که شب جمعه نیز موضوعیت دارد.
ریشههای توسل در صدر اسلام
این داستان که وهابیها راه انداختهاند از شرارت آنهاست و آنها صد سال بیشتر نیست که پیدایشان شده است. زمان خلیفه دوم بیآبی شد و در ادامه هم کار شدیدتر شد. گفتند نماز باران خوانده شود و عمر برای این کار به خانه عباس عموی پیامبر(ص) آمد و گفت بگذارید او را جلو بیندازیم تا خدا به خاطر او این دعا را مستجاب کند. عمر رفت و عباس را وسیله کرد. در آن زمان به قبرها هم متوسل میشدند. وقتی که امام رضا(ع) را زیارت میکنیم، موجب میشود که محبت امام(ع) به قلب ما وارد شود.
یکی از نکاتی که باید به آن توجه کرد این است که پس از رسول خدا(ص) افرادی بودند که میخواستند برای خود فضائلی درست کنند و بگویند که به رسول خدا(ص) نزدیک بودهاند. در حالی که مردم میدانستند هیچ کس به اندازه علی(ع) مقربتر نبود. علی(ع) بود که اول از همه در بین مردان به پیامبر(ص) ایمان آورد و در جنگهای مختلف جان خودش را به خطر انداخت. حتی کسی بود که پیامبر(ص) با او صیغه برادری خواند. بنابراین برای تقرب به خداوند باید علی(ع) را جلو انداخت. بعد از علی(ع) نیز حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) قرار دارند.
امام حسن(ع) که به دنیا آمده بود، خیلی شبیه به رسول خدا(ص) بودند. منتها استخوانبندی مانند علی(ع) بود که حضرت زهرا(س) نیز میگفت تو شبیه پدرم هستی. امام حسین(ع) استخوانبندیاش عین پیامبر(ص) و صورتش شبیه علی(ع) بود که حضرت زهرا(س) فرمودند تو شبیه علی(ع) هستی نه شبیه پیامبر(ص). یک روزی حضرت زهرا(س) دست حسنین(ع) را گرفتند و به پدر عرض کردند، به ایشان ارث بدهید. فرمودند: هیبت و حلمم را به امام حسن(ع) و شجاعتم را هم به امام حسین(ع) دادم؛ لذا اینها تربیتشدگان دامان رسول خدا(ص) بودند و برای تقرب به خدا نیز باید به سراغ آنان رفت. این در حالی است که در زمان امام حسن(ع) مردم سر اینکه ایشان خلیفه باشد یا معاویه بحث میکردند، چه اینکه معاویه از ترس جانش در ماههای پایانی حیات رسول خدا(ص) اسلام آورده بود.
اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد اسلام از بین میرفت. دولت روم منتظر بود تا اختلاف داخلی میان مسلمانان تشدید شود تا حمله کند و همهچیز را از بین ببرد. امام حسن(ع) خود را فدا کرد تا اسلام بماند. پیامبر(ص) هم خبر داده بود که صلح پسرم حسن بین دو طایفه مسلمانان اتحاد ایجاد میکند و خیلی برکات خواهد داشت. همینطور هم شد چون موجب شد مسلمانان در برابر دشمن یکپارچه شوند. اگر حِلم امام حسن نبود اسلام از بین رفته بود.
آیتالله خامنهای در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» میگویند که تمام ائمه(ع) یک هدف و مسیر را طی کردند اما چون شرایط متفاوت بود عملکردهایشان تفاوت داشت. اطلاعات ما به ائمه معصومین(ع) کم است و باید بیشتر مطالعه کنیم. در قدیم مطالعه تاریخ سیره ائمه را «سیرهخوانی» میگفتند. دانستن تاریخ موجب آموزش ماست که در هر زمان و شرایطی چگونه عمل کنیم.
یادآور میشود، در ادامه پانزدهمین قسمت از ویژهبرنامه «سوره»، گفتگوی مسعود دیانی با زهیر توکلی و سید احمد نادمی در خصوص «قرآن و شعر سید حسن حسینی» پخش شد. در این برنامه همچنین یوسفعلی میرشکاک به قصهخوانی قرآنی از روی بخشی از کتاب «روض الجنان و روح الجنان» پرداخت. بررسی کارنامه قرآنپژوهی سید قطب نیز بخش دیگری از پانزدهمین قسمت برنامه «سوره» بود که مشروح آن از نظر میگذرد؛
سید قطب، ادیب، نظریهپرداز برجسته اخوانالمسلمین و مفسر قرآن کریم در اکتبر ۱۹۰۶ میلادی، مهر ۱۲۸۵شمسی در مصر متولد شد. پدر و دیگر اعضای خانواده او درگیر مبارزات سیاسی علیه حکومت پادشاهی مصر بودند و همین فضا سید قطب را از نوجوانی با مبارزه سیاسی آشنا ساخت. نوشتههای او چنان تند بود که در برخی موارد به توقیف نشریات منجر شد. سید قطب در سال ۱۹۵۱ به اخوانالمسلمین پیوست. علاقه او به اخوان چنان بود که خود را متولد ۱۹۵۱ میخواند. پس از بازگشت از آمریکا در دفتر وزارت تربیت و تعلیم مصر به کار گمارده شد، اما با هدف ادامه مبارزات سیاسی از شغل خود استعفا کرد.
پسازآنکه حسن البناء، بنیانگذار اخوانالمسلمین در سال ۱۹۴۹ به کام ترور رفت و اخوان با خلأ ایدئولوژیک مواجه شد، اندیشههای سید قطب به بازسازی و انسجام دوباره جنبش اخوانالمسلمین در اوایل دهه ۱۹۶۰ انجامید و برخلاف حسن البناء که به دنبال روشهای تدریجی و سیاسی برای دستیابی به حکومت اسلامی بود، سید قطب مشی انقلابی و مسلحانه داشت و بر این باور بود که تنها با کمک شمشیر و کتاب میتوان حکومت خداوند در زمین را پیاده کرد. نظریات سید قطب گرچه به حکومت اسلامی موردنظر او منتهی نشد، اما انشعابهای دامنهداری را در اخوانالمسلمین ایجاد کرد و ازجمله به پیدایش گروههای تکفیری مانند القاعده منجر شد.
در پی ترور ناموفق جمال عبدالناصر، رئیسجمهور مصر به دست یکی از اعضای اخوانالمسلمین در اکتبر ۱۹۵۴، فشارهای دولت علیه اخوان آغاز شد. سید قطب نیز به دلیل مخالفتهای شفاهی با سیاستهای جمال عبدالناصر بازداشت و زندانی شد. در همین دوران زندان مهمترین آثار وی تألیف شد؛ ازجمله تفاسیر قرآن و همچنین آثاری درباره ایدئولوژی سیاسی اسلام. قطب در آگوست ۱۹۶۵ به اتهام توطئه برای سرنگونی دولت محکوم به اعدام شد. حکمی که احتمالاً با اتکا به آخرین اثر وی، «معالم فی الطریق» صادر شد و در خرداد ۱۳۴۵ به اجرا درآمد.
سید قطب تا دهه چهل عمر خود بهرغم فعالیتهای جدی سیاسی، در مواجهه با قرآن کریم رویکردی ادبی و زیباییشناختی داشت و جلوههای اعجاز قرآن را نیز با همین رویکرد تبیین میکرد. در دوره دهساله زندان اما به این باور رسید که تنها پیروی از قوانین شریعت در یک مجموعه بههمپیوسته و جامع میتواند فساد را از میان ببرد و انسانها را از تمام مواهب شخصی و اجتماعی برخوردار سازد. این اندیشهها در اواخر عمر سید قطب در کتاب «معالم فی الطریق» بیان شد. سید قطب در این کتاب به تبیین حکومت اسلامی پرداخت و آن را با تکیه بر سه عنصر بنیادین «حاکمیت خدا»، «جاهلیت جهان و جهانی بودن اسلام» و همچنین «جهاد» توسعه داد. تأثیر او بر مبارزات سیاسی و اجتماعی مسلمانان مبارز چنان بود که اثر اخیر او تنها به فاصله دو سال در ایران به چاپ رسید.
مهمترین اثر تفسیری سید قطب، «فی ظلال القرآن» است. آیتالله سید علی خامنهای در سال ۱۳۴۸ ترجمه این کتاب به فارسی را آغاز کرد و پس از اتمام ترجمه جلد اول دریافت که احمد آرام، مترجم پرکار آثار انگلیسی، فرانسه و عربی در حال ترجمه آن است و بر همین اساس ترجمه خود را به پایان نرساند. بااینحال ترجمه مقام معظم رهبری یکبار در دهه ۵۰ و بار دیگر در دهه ۶۰ انتشار یافت و در سال گذشته با افزودههایی چاپ شد.
سید قطب بر این باور بود که مردم از آنگونه همنشینی با قرآن که مسلمانان صدر اسلام تجربه کردهاند دور افتادهاند. شاید از همین رو بود که مباحث لغوی، کلامی، فقهی و فلسفی را در تفسیر خود کنار گذاشت و قرآن را بهمثابه متنی برای عمل و حرکت سیاسی تفسیر کرد. سید قطب قرآن را نه فقط کتاب عارفان و عبادتکنندگان، بلکه کتاب حرکت و جنبش میدانست. «فی ظلال القرآن» را در دو مرحله تألیف کرد. در یک دوره با نگاهی ادیبانه در قرآن نظر کرد و بیشتر به نکات ادبی آن توجه یافت، اما در دوره دوم قرآن کریم را مبنای حرکت، تربیت و دعوت تلقی کرد و در پی آن بود که از لفظ آن فراتر رود و از قرآن برای ساختن جامعه اسلامی بهره گیرد.
اولین پارهنوشتههای تفسیر سید قطب با نگاهی بیشتر زیباییشناسانه به قرآن، در سال ۱۹۵۱ بهطور سلسلهوار در مجله المسلمون به چاپ رسید و سپس در مجلدات مستقل انتشار یافت. پس از انتشار ۱۶ جلد که حاوی تفسیر ۱۶ جزء قرآن بود به زندان افتاد، اما این امکان را یافت که در زندان به ادامه تفسیر خود بپردازد و ۲۷ جزء قرآن را تفسیر کرد. او اعجاز ادبی قرآن را نه چنان پیشینیان از راه بلاغت لفظی قرآن، بلکه با اتکا به زیباییشناسی نهفته در تصویرسازیهای قرآنی مورد مطالعه قرار داد و بر این اساس تلاش کرد احساسات و عواطف قهرمانان و شخصیتهای قرآنی را در قالب تصویرسازی بیان کند. همچنین بر این باور بود که بین آوای واژگان، آهنگ و ریتم موسیقایی عبارات و معانی صحنههای توصیف شده در قرآن، هماهنگی هنری وجود دارد.
سید قطب روشنترین دریافتهای تفسیری خود درباره عمل اجتماعی و سیاسی را در تفسیر سوره انعام به نمایش گذاشت و به همین ترتیب ۱۳ جزء نخست قرآن را بازتفسیر کرد. اما پیش از اتمام تفسیر محکوم به اعدام شد. وی قرآن کریم را متنی واحد در نظر آورد که محور مرکزی آن توحید است و خداوند آن را بر قلب پیامبر نازل کرده است تا بر پایه توحید امتی ایجاد کند، حکومتی برپا کند، جامعه را سازمان بخشد، اندیشه و اخلاق را پرورش دهد، روابط اجتماعی را تعریف کند، روابط حکومت اسلامی را با سایر حکومتها تنظیم کند و همه امور را بر گرد محوری واحد که دین خداست استوار گرداند. سید قطب گرچه از روایات تفسیری بهره میبرد اما همانند علامه طباطبایی از روایات برای رفع ابهام و روشن ساختن برداشت خود استفاده نمیکرد، بلکه فقط برای تأیید دیدگاهها و رویکردهای خود به روایات اتکا میکرد.
برنامه تلویزیونی «سوره»، که به موضوع قرآن اختصاص دارد، در ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۲:۴۵ از شبکه چهار سیما پخش میشود و تکرار این برنامه نیز ساعت ۱۷ است.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید