نعمت شنوایی، ابزار شناخت و حیات معنوی
حیات معنوی یا حیات طیبه به زندگی کمالی در مفهوم قرآنی گفته میشود. آدمی در جستوجوی کمال هر حرکتی را آغاز میکند و انگیزه اصلی و اساسی هر تلاشی چیزی جز دستیابی به کمال مطلق و رهایی از نقص نیست. قرآن در آیه 6 سوره انشقاق میفرماید که انسان همواره در تلاش رسیدن به کمال مطلق است و تا بدان دست نیابد دست از آن برنمیدارد.
قرآن برای دستیابی به حیات معنوی، ابزارهایی را مطرح میسازد که از مهمترین آنها، بینایی (بصیرت) و شنوایی در کنار قلب (فواد) است. بینایی و شنوایی نخستین و مهمترین ابزارهایی است که خداوند در انسان به ودیعت نهاده است. این ابزارها بستر دستیابی به حیات معنوی و کمال مطلق را فراهم میآورد؛ زیرا اینها از مهمترین و اساسیترین ابزار شناختی بشر است. از آنجا که انسان بیشناخت، هیچ انگیزه اختیاری و ارادی برای حرکت ندارد نمیتوان تصور حرکتی بدون شناخت را داشت. بر این اساس است که ابزارهای شناختی به عنوان مهمترین عامل حرکتی و ایجادکننده آن در آیات قرآن مطرح میشود.
این نوشتار تلاش دارد تا دیدگاه قرآن را نسبت به ابزار شناختی شنوایی مطرح کند و توصیح دهد که چگونه و در چه شرایط شنوایی میتواند ابزار شناختی برای دستیابی به حیات معنوی مفید شود، برای چنین شنوایی چه آثار و کارکردهایی است و علل و موانع تاثیرگذاری شنوایی حقیقی چیست؟
نعمت شنوایی
شنوایی که به عمل شنیدن اطلاق میشود یکی از تواناییهای بشری است. انسان از راه ابزار گوش حسی با شنوایی حسی آشنایی دارد ولی شنوایی انسان منحصر در این نوع شنیدن نیست؛ زیرا برای انسان ابزارهای دیگری است که او را قادر میسازد تا چیزهای غیر حسی را نیز بشنود که در برخی از کتب آن را شنوایی باطنی مینامند.
آنچه همگان با آن آشنا هستند و غیر از ناشنوایان از آن سود میبرند شنوایی حسی است. گوش به عنوان یکی از حواس ظاهری این توانایی را برای انسان فراهم میآورد تا امواج و اصواتی را بشنود و آن را به مغز و قلب منتقل کند و به شکل مفاهیم به تصور بکشاند. آگاهی و شناخت آدمی نسبت به پیرامون و خود از راه همین ابزارهای حسی پدید میآید. از این رو قرآن از نعمت شنوایی همانند گویایی، به عنوان مهمترین نعمتهای خدادادی یاد میکند.
خداوند در آیه 78 سوره نحل با اشاره به کیفیت و چگونگی آفرینش انسان بیان میکند که خداوند شما را از شکم مادرانتان در حالی بیرون آورد که چیزی نمیدانستید و شناخت و آگاهی به خود و دیگران نداشتید ولی خداوند در شما ابزار شناختی گوش و چشم و دل را قرارداد تا به آگاهی و شناخت درباره خود و جهان دست یابید و خداوند را بر این نعمت و نعمتهای دیگر سپاس گویید.
آیه 78 سوره مومنون و نیز 9 سوره سجده و 23 سوره ملک نیز همین معنا را به شکلی دیگر توضیح میدهد و بر این نکته تاکید میکند که با این همه نعمت به ویژه نعمت شناخت و آگاهی که به آدمی داده شد و ابزارهای شناختی را برای او فراهم آورده است، ولی کم هستند کسانی که نسبت به این نعمتها سپاسگزار باشند.
از آنجا که هر نعمتی جای شکر دارد و راه شکرگزاری، بهرهگیری درست از نعمت و استفاده در راستای کمالی آن میباشد، خداوند در آیه 36 سوره اسراء بیان میکند که انسانها در آخرت و درباره نیروی شنوایی مورد بازخواست و حسابرسی قرار میگیرند.
آثار شنوایی
شنوایی که به عنوان نعمت مهم در انسان مطرح میباشد در زمانی میتواند آثار مفید و سازندهای از خود به جا گذارد که در مسیر کمالی مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
از این رو خداوند از مهمترین آثار شنوایی واقعی را اجابت حق و پذیرش دعوت خدا و رسول(ص) میداند و توضیح میدهد که این ابزار شناختی موجب میشود تا انسان بتواند حق را بشناسد و با آن ارتباط درست و صحیح برقرار کند و به حق و حقانیت پاسخ مثبت دهد. بر این اساس است که در آیه 83 سوره مائده و نیز 36 سوره انعام و 29 و 30 سوره احقاف هرگونه پذیرش حق و اطاعت از خدا و پیامبرش را در گرو به کارگیری نیروی شنوایی میداند.
انسانها با بهرهگیری درست از نیروی شنوایی میتوانند به شناختی کامل و جامع دست یابند و به خدا و پیامبرانش ایمان آورده و از تکذیب آنان دوری ورزند؛ زیرا کسی که به درستی از ابزار شنوایی بهره گیرد، در مییابد که خداوند حق است و هستی را براساس حق ساخته و مدیریت میکند و حکمت الهی نمیتواند هستی را بیبرنامه و هدف آفریده باشد. پس میپذیرد که خداوند برای راهنمایی بشر به سوی هدف خاص آفرینش کسانی را به عنوان پیامبر و آموزههایی را به عنوان دستور و راهنمای عمل فرو میفرستد. از این رو دیگر به تکذیب پیامبران نمیپردازد و در برابر آموزههای وحیانی اطاعت و به سخنان پیامبران عمل میکند. (حج آیات 42 تا 46 و نیز ملک آیات 9 و 10)
خداوند در آیه 29 و 30 سوره احقاف تبیین میکند که در تحصیل ایمان به قرآن به عنوان کتاب وحیانی الهی، شنوایی نقش مهم و ارزندهای دارد چنانکه در آیه 46 سوره نساء توضیح میدهد که همین ابزار شناختی موجب میشود تا شخص در ایمان آوردن به پیامبران از جمله پیامبر اکرم(ص) از توانایی بالایی بهرهمند گردد؛ زیرا گوش دادن به آیات آلهی قرآن به خوبی روشن میسازد که این کلام الهی است و پیامبر(ص) نمیتواند آن را از پیش خود بسازد.
در حقیقت نیروی شنوایی همانند نیروی بینایی که دریافتهای حسی بشر را فراهم میآورند، زمینهساز شناختها و ادراکات عقلانی چون وجود خدا و حکمت در آفرینش و برنامه و هدف در آن و همچنین ربوبیت خداوندی و لزوم شکرگزاری و پیروی از آموزههای وحیانی و پیامبر میشود. آیات 83 سوره مائده و نیز 78 سوره نحل و 78 سوره مومنون و 44 سوره فرقان و 9 سوره سجده بر این مطلب اشاره دارد و آیه 67 سوره یونس و 65 سوره نحل و 23 سوره روم به نقش شنوایی در شناخت خدا از راه آیات قرآن و دیگر آیاتی که از راه گوش شنیده میشود توجه میدهد.
در حقیقت با شنیدن آیات خلقت و همچنین آیات وحیانی قرآن آدمی میتواند به نوعی خاص از شناخت دست یابد که وی را به سوی هدایت حق تعالی رهنمون میسازد. بر این اساس آیه 18 سوره زمر استفاده از شنوایی برای شنیدن سخنان گوناگون از جمله سخنان خداوند که در شکل آیات قرآن تجسم یافته و پیروی از آن سخنان کامل و مفید را سبب راهیابی انسان به هدایت و حق میشمارد.
آدمی با به کارگیری ابزارهای شناختی چون شنوایی و بینایی میتواند از سرنوشت دیگران پند گیرد و از تکرار تاریخ نسبت به خود و جامعهاش جلوگیری کند. از این رو خداوند در آیات 45 و 46 سوره حج و 26 سوره سجده و 36 و 37 سوره ق و 11 و 12 سوره حاقه از نیروی شنوایی به عنوان عامل پندگیری و عبرتآموزی انسانها یاد میکند تا گرفتار سرنوشت شوم و بد اقوام گذشته که به خشم الهی گرفتار آمدهاند نشوند.
با پندگیری و تقویت ایمان از راه شناخت و ابزارهای شناختی چون شنوایی است که آدمی میتواند رحمت الهی را به سوی خود جلب کند؛ زیرا کسی که به آیات قرآن دل میسپارد تحت تاثیر کلام الهی قرار گرفته و عواطف و احساساتش تحریک شده و عقلش او را به سوی خدا و اطاعت وی میکشاند و این گونه است که رحمت عام و خاص خداوندی را به سوی خود جلب و جذب میکند (اعراف آیه 204) و با استفاده از درک سخنان و اطاعت از آن راهی به سوی رستگاری برای خویش میگشاید. (نور آیه 51 و تغابن آیه 16)
نتیجه اطاعت از آموزههای وحیانی خدا و پیامبرش موجب میشود تا جان و روان انسان متاثر از آیات الهی به نگرش و بینش جدیدی دست یابد که از آن به حیات معنوی یاد میکنند. در این هنگام است که شخص با لذتی مواجه میشود که پیش از این از آن خبری نبوده است. آسایش و آرامشی که از راه ایمان و اطاعت به خدا و رسول به دست میآورد به گونهای است که در قلب هیچ کسی خطور نمیکند و هیچ چشمی نمیبیند و هیچ گوشی نمیشنود. (نمل آیه 80 و نیز روم آیه 52 و فاطر آیه 22)
البته دستیابی به این مقام زمانی امکانپذیر است که شخص به درستی از قدرت شنوایی و نیز بینایی و قلب (فواد) خویش بهره گیرد (روم آیه 53)
به سخن دیگر از عوامل مهم دستیابی به حیات معنوی و لذت روحی و روانی، بهره گرفتن درست از ابزار شنوایی و مقام استماع است.
کسی که میخواهد مراتب عالی شنیدن را ادراک کند باید گوش خود را در مسیر درستی به کار گیرد و آن را به آیات و کلمات و سخنان خوب و پسندیده عادت دهد تا زمینه رشد و بالندگی آن فراهم آید و آنگاه است که ایمان ابتدایی در جانش نفوذ میکند و روز به روز به سخنان وحیانی علاقهمند شده و اینگونه است که آیات و سخنان الهی جانش را به وجد میآورد و با حیات معنوی مانوس میشود، سخنان خداوند برای او جذب میشود و سخنان یاوه و بیهوده برای او بیارزش و بیمعنا میگردد.
براین اساس است که دیگر حتی فریب سخنان یاوه و شیوای منافقان را نیز نمیخورد و ارزشی برای آن قائل نمیشود. (منافقون آیات 1 تا 4)
موانع دستیابی به حیات معنوی
اگر دستیابی به حیات معنوی از راه بهرهگیری صحیح از قدرت شنوایی و بینایی و قلب انجام میپذیرد باید گفت که هرگونه استفاده نادرست از ابزارهای شناختی و ادراکی میتواند آدمی را از دستیابی به حیات معنوی دور سازد.
خداوند اعراض از آیات الهی و انکار آن را عامل بازدارنده و مانعی مهم میشمارد که نمیگذارد تا آدمی به حیات معنوی دست یابد.
از این رو در آیات 33 و 36 سوره انعام و 3 و 4 سوره فصلت و 36 و 40 سوره زخرف هرگونه اعراض از آیات الهی و انکار آن را عامل رویگردانی از خداوند و در نتیجه دوری از یاد خدا برمیشمارد که منجر به دوری از حیات معنوی میشود.
البته علت اینگونه اعراض و انکار را میبایست در گرایش انسانها به هواپرستی(فرقان آیه 43 و 44 و جاثیه آیه 23 و محمد آیه 16) گناهپیشگی (جاثیه آیه 7 و 8) و گرایش به لهو و لعب و سخنان یاوه و بیهوده(انبیاء آیه 2) و دنیاطلبی(نحل آیه 107 و 108) و غفلت از آیات الهی و حضور خداوند در هستی و همه چیز (اعراف آیه 179) دانست.
آدمی با گرایش به این گونه اعمال و رفتار ناسنجیده و نادرست و ضدهنجاری و اخلاقی، خود را گرفتار نوعی کوردلی و ناشنوایی و نابینایی معنوی و باطنی میکند(فصلت آیه 44 و محمد آیه 16) و به دام گمراهی شیطانی افتاده و دیگر حاضر به شنیدن آیات و سخنان سازنده و مفید الهی نمیشود. (زخرف آیه 36 و 40) جهل و نادانی، او را فرا میگیرد(انعام آیات 36 و 37 و زخرف آیه 40 و فصلت آیات 3 و 4) و دروغ در جانش نفوذ کرده و به جای شنیدن و گفتن سخن حق به باطل و دروغ متمایل میشود(جاثیه آیه 7 و 8) و گرفتار نوعی عدم تعقل واقعی و خردورزی سازنده و مفید میشود(یونس آیه 42) و در نهایت سر از کفر(بقره آیه 6 و 7 و 93 و نساء آیه 46 و انفال آیه 21) درمیآورد و یا به شرک و دوگانهپرستی(بقره آیات 83 و 93) گرایش مییابد و در دام استکبار عملی چون تکبر باطنی میافتد(مائده آیات 82 و 83 و جاثیه آیه 7 و 8) و از حیات معنوی چنان دور میشود که جز دوزخ نمیتواند او را در خود جای دهد.
منبع:کیهان
افزودن دیدگاه جدید