وجوب قرنطینه و دوری کردن از بیماران کرونایی در فقه اسلامی
جلسه درس خارج فقه آیتالله هادی عباسی خراسانی با عنوان «مسائل کرونا در فقه اسلامی» صبح ۳۱ خردادماه در فضای مجازی منتشر شد.
وی در این جلسه اظهار کرد: گفتیم احکام تکلیفیه دائر مدار موضوعات هستند و گاهی از اوقات، احکام وضعیه زیربنای احکام تکلیفیه هستند. عرض ما این شد که در بیماریها و مسائل مستحدثه، بیماریهای مسری و بالاخص بیماری کرونا که مبتلابه جهان و ایران است، ما باید ببینیم آیا حکم تکلیفی بیماری چیست و حکم موضوعی بیماری چیست. به عبارت بهتر، ما باید ببینیم که در روایات، بحث سرایت وجود دارد یا بحث سرایت وجود ندارد و اگر سرایت را پذیرفتیم، چه احکامی بر بحث سرایت مترتب است.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: ما روایات مختلفی خواندیم که از آنها بحث سرایت و حتی بحث وبا و طاعون استفاده میشود. در مورد روایت «لَا عَدْوَى» هم گفتیم نفی عموم، غیر از عموم نفی است. بنابراین مفاد این روایت این است که سرایت وجود دارد، ولی طوری نیست که همه جا سرایت باشد. در مورد مبنای اهل عامه که میگویند فرار از بیماری طاعون و وبا فرار از مقدرات الهی است، عرض کردیم این مبنا درست نیست. حالا میخواهیم به این سوال جواب بدهیم که برخی میگویند مومنان به بعضی از مریضیها گرفتار نمیشوند. به نظر ما، به لحاظ بیماری و خصوصیات انسان، انسان به هر بیماری مبتلا میشود و گاهی ابتلای مومن برای ترفیع درجات اوست.
عباسی خراسانی تصریح کرد: شخصی به امام باقر(ع) گفت: فلانی میگوید مومن به بعضی از بیماریها ابتلا پیدا نمیکند. حضرت جواب دادند: «المؤمنُ یَبتَلی بكلّ بلیّة و یَمُوتُ بكلّ میتةٍ اِلّا انّه لا یَقتُل نَفسُهُ»، یعنی مومن به هر بیماری مبتلا میشود و به هر مرگی میمیرد، فقط خودکشی نمیکند. شخص دیگری از امام صادق(ع) در این رابطه سوال کرد و حضرت فرمودند: آیا بلا جز برای مومن قرار داده شده است؟ در روایت دیگری داریم که امام صادق(ع) فرمودند: «اِنّ اَشَدَّ النّاسُ بلاءً اَلاَنْبیاء، ثُمَّ الذّینَ یَلوُنَهُم»، یعنی گرفتارترین مردم پیامبران و سپس آنهایی هستند كه از حیث فضیلت بعد از آنان قرار دارند. نتیجه اینکه مومن قابل ابتلا هست و مبتلا میشود.
وی افزود: بحث بعدی این است که مریضیهای قابل سرایت احکام مختلفی دارد. یکی از احکام آن این است که آیا فرار از شخصی که به مریضی مسری مبتلا شده، جایز است یا نیست. گفتیم اهل سنت میگویند جایز نیست، چون فرار از مقدرات الهی است. عرض کردیم فرار از مقدرات الهی با اینکه انسان نفسش را از ابتلائات جدید حفظ بکند، منافاتی ندارد. در عین حال برخی بزرگان شیعه به کراهت فرار قائل شدند. ما یک عده از روایت داریم که گفتهاند نباید فراری صورت بگیرد. یکسری روایات داریم که گفته است: «فر من المجذوم كما تفر من الأسد»، از انسانی جذامی فرار کن، همانطور که از شیر فرار میکنی. بعضی از بزرگان مثل مرحوم سید آمدند گفتند جمع بین این روایات، بیانگر جواز فرار است. ما به این نتیجه رسیدیم که جواز، اعم از کراهت و وجوب است و در نتیجه این روایات وجوب را میرساند. وقتی وجوب را رساند، نتیجه این میشود که فرار کردن از شخصی که مبتلا به بیماری است، واجب است. پس میتوانیم بگوییم بحث قرنطینه در روایات با این خصوصیات ذکر شده است.
وی اظهار کرد: پس گاهی شبهه ما شبهه حکمیه است و میگوییم حکم مریضی مسری چیست. آیا فرار جایز است یا مکروه است یا واجب است که ما گفتیم واجب است. یک وقت شبهه ما شبهه مصداقیه است و بحث ما در این است که شک داریم که فلان مرض مسری هست یا مسری نیست. پس دو تا حکم داریم. عرض ما این است که بحث قرنطینه که امروز مطرح است یا بحث مراقبتها، مبنای فقهی و اصولی دارد.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید