آیا جنسیت تأثیری در ثواب اعمال دارد

کد خبر: 101940
عرصه فضای مجازی و شبهه‌افکنی در دین، تبدیل به جنگ تمام عیار در حوزه‌های گوناگون فرهنگی و فکری شده است. یکی از شبهات که با استناد به روایتی از کتاب بحارالانوار است، تلاش می‌کند تا چنین القا کند که دین حتی در آخرت هم زن را نصف مرد می‌داند. در ادامه به این شبهه پاسخ داده می‌شود.
وارث

شبهات در فضای مجازی در انحراف افکار و تغییر نگاه مثبت به دین در بین جوانان تبدیل به جنگ تمام‌عیار و با استفاده از سلاح‌های گوناگون فرهنگی و فکری شده است. در این مسیر خود را با انواع تلبیس‌ها و ظواهر عوام‌فریب مانند حقوق بشر و عدالت مخفی می‌کند. آنان نمی‌دانند یا خود را به تغافل می‌زنند که شارع هم آگاه‌تر به حقوق انسان‌ها و هم مهربان‌تر است.

شبهه: قابل توجه آن دسته که برای توجیه مسئله نصف بودن دیه و سهم‌الارث و ارزش شهادت زن، فلسفه‌بافی می‌کنند تا دامان اسلام را از این رویکرد تبعیض‌آمیز پاک کنند! پیامبر(ص) فرمود: «هر كس بنده مؤمنى را از قيد بندگى آزاد سازد، به هر عضوى از اعضاى آن بنده كه آزاد شده خداوند عضوى از اعضاى آزادكننده‌اش را از آتش دوزخ آزاد سازد، و چنانچه آن برده زن بود، به ازای هر دو عضوى، يك عضو آزادكننده را از آتش جهنم آزاد خواهد كرد، زيرا زن نصف مرد محسوب مى‌شود.[۱] علامه مجلسی در مورد این حدیث گفته صحیح است، لذا پیامبر(ص) این دین حتی در آخرت هم زن را نصف مرد می‌داند.

پاسخ به شبهه
در ادامه ضمن بررسی دلالی و سندی روایت به این شبهه پاسخ داده می‌شود.

بررسی سندی:
اولاً: این حدیثی که شیخ در «من لایحضر الفقیه» نقل کرده، مرسلِ مطلق است؛ یعنی نام هیچ راوی را برای سند این روایت نیاورده است. روایت مرسله مطلقه، به طور کل از درجه اعتبار ساقط است و از روایات ضعیف شمرده می‌شود.

ممکن است کسی بگوید: شیخ طوسی در کتاب تهذیب[۲] و شیخ صدوق در ثواب الاعمال[۳] و شیخ کلینی در الکافی[۴] برای این حدیث، سند آورده‌اند، پس این حدیث مرسل نیست.
در جواب می‌گوییم: همان اسناد که شیخ صدوق و کلینی و شیخ طوسی در آن کتاب‌ها آوردند نیز مرسل است، زیرا در اسناد آن‌ها «رفع» وجود دارد، یعنی حدیث‌شان مرفوع است[۵] و حدیث مرفوع یعنی حدیثی که از وسط، یا آخر سند آن، یک راوی یا بیشتر افتاده باشد، ولی با تصریح به لفظ رفع. حدیث مرفوع، مصداق حدیث مرسل است.

در اسناد این حدیث در آن سه کتاب، راوی طبقه اول، ابی البلاد است که در عصر امام صادق(ع) می‌زیسته و فاصله‌اش تا نقل حدیث از پیامبر(ص) حداقل به واسطه سه تا پنج راوی باید باشد که نام این تعداد راوی در سند این روایت ذکر نشده است. بنابراین در هر صورت، این روایت، مرسل و ضعیف است.

ثانیاً: اما در مورد این‌که گفته علامه مجلسی(ره) آن را صحیح دانسته هم باید گفت: جالب است بدانید که آن متن، اصلاً مربوط به این حدیث نیست. علامه مجلسی(ره) ابتدا این حدیث را ذکر می‌کند و سپس به نقل احادیث دیگری در رابطه با ثواب آزادی برده می‌پردازد و در صحیح دانستن روایت، مربوط به احادیث بعدی است.

علامه مجلسی می‌گوید: «شیخ صدوق در روایت صحیح به واسطه معاویه بن عمار و حفض بن البختری و نیز کلینی هم به واسطه آن دو و حلبی، از ابی عبدالله امام صادق(ع) آورده‌اند که امام صادق(ع) فرمود:...». می‌بینید که علامه مجلسی(ره) این عبارت را در مورد روایتی از امام صادق(ع) آورده، در حالی که روایت مذکور در شبهه، از پیامبر(ص) است، نه از امام صادق(ع). شبهه‌کننده با استفاده از ناآگاهی مخاطبینش به زبان عربی، به مخاطبینش القا می‌کند که طبق گفته علامه مجلسی(ره) این حدیث صحیح است.

بررسی دلالی
الف) علامه مجلسی در شرح آن می‌نویسد: «في تخصيصه لعموم الأخبار الصحيحة نظر»[۶] یعنی این حدیث ضعیف نمی‌تواند عمومیت روایات صحیح را تخصیص بزند. احادیث صحیحی که درباره ثواب عتق و اجر آزاد کردن بنده آمده است، همگی به طور عموم و مطلق، تساوی در ثواب را بین زن و مردِ آزاد کننده، بیان می‌کنند و هیچ‌کدام از آن اخبار صحیح، ثواب مرد آزاد کننده را بیشتر از ثواب زن آزاد کننده معرفی نکرده است. وقتی اخبار صحیح، عمومیت دارند، خبر ضعیف نمی‌تواند عمومیت آن‌ها را تخصیص بزند.

به منظور اثبات مطلب، دو روایت از احادیث صحیح که در تساوی اجر زن و مرد آزاد کننده عمومیت دارند را ذکر می‌کنیم: «امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند: هرکه برده مسلمانی را آزاد کند خدا در برابر هر عضو از آن برده، عضوی از او را از آتش رها می‌کند»

«امام صادق(ع) فرمود: هرکه برده صالحی را به خاطر خدا آزاد کند، خدا از او در برابر هر عضو آن برده، عضوی را از آتش می‌پوشاند».[۷] در این دو روایت کلمه «مَن» بین زن و مرد مشترک است و شامل هر دو می‌شود و هیچ تفصیلی بین زن و مرد در میزان ثواب آزادی بردگان نیست.

ب) بله زن و مرد در برخی قوانین فقهی مانند ارث و دیه و شهادت دادن، با یکدیگر تفاوت دارند؛ اما هیچ دلیل عقلی و نقلی وجود ندارد که بر تفاوت بین جنس زن و مرد در میزان بهره از ثواب و اجر اخروی دلالت کند، بلکه ادله قرآنی بر یکسانی زن و مرد در بهره از اجر و ثواب دلالت دارند: «منْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد»(نحل/۹۷).

این آیه عام است و هیچ قید و تخصیص درونی و بیرونی ندارد که ثواب مرد را بیش از زن بیان کند، بلکه مدلول آیه این است ک هر دو جنس مرد و زن، در میزان بهره از ثواب و اجر اخروی یکسانند. بلکه طبق نص قرآن، آنچه سبب امتیاز انسان‌ها می‌شود، میزان تقوای آن‌هاست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ [حجرات/۱۳] گرامی‌ترینِ شما نزد خداوند با تقواترینِ شماست». هرچه تقوای کسی بیشتر باشد ارزش او نیز بیشتر است.

در نتیجه: این روایت نمی‌تواند مقصود شبهه‌کننده را برآورده سازد، چراکه علاوه بر ضعف سند، از ضعف دلالت نیز برخوردار است.

نویسنده: مصطفی عباسی
_____________
پی‌نوشت:
[۱]. من لا يحضره الفقيه، أبي جعفر محمّد بن علي، المحقق: علي اكبر الغفّاری، قم، جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية، چاپ دوم، ١٤٠٤ق، ج۳، ص۱۱۳، ح۳۴۳۳.

[۲]. تهذيب الأحكام فی شرح المقنعة للشیخ المفید، ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، محققین: حسن خرسان و علی آخوندی و محمد آخوندی، تهران، دار الكتب العلمية، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۱۶، متن کتاب.

[۳]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، شیخ صدوق، قم، دار الشريف الرضي للنشر، ۱۴۰۶ق‏، ص۱۳۸.

[۴]. الكافی، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏ کلینی(م۳۲۹ ق‏)، محقق: علی اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق‏، ج۶، ص۱۸۰، ح۳.

[۵]. ر.ک: ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، محمد باقر بن محمد تقى‌مجلسى، محقق: مهدى‌ رجائى، قم، كتابخانه آيه الله مرعشي نجفيی، چاپ اول، ۱۴۰۶ ق‌، ج۱۳، ص۴۲۸، متن کتاب؛/ و
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول(شرح کافی)، الشيخ محمّد باقر بن محمّد تقي المجلسی، تهران، دار الكتب الإسلاميّة، ١٤٠٤ق، ج۲۱، ص۲۹۷.

[۶]. روضة المتقين‌، علامه محمد تقى المجلسی، ملاحظات: محقق سيد حسين موسوى كرمانى و على پناه اشتهاردى و سيد فضل الله طباطبائى‌، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانپور، چاپ دوم‌، ج۶، ص۲۷۴.

[۷]. همان، ج۶، ص۲۷۵.

منبع: ایکنا


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.