حضرت عسکری(ع) طلایه دار عبادت و عرفان

کد خبر: 104678
امام حسن عسکری علیه السلام در هدایت مردم و دفاع از اسلام، لحظه ای قرار نداشت. سراسر عمر کوتاه خود را به جهاد و مبارزه در راه خدا اختصاص داد. اگرچه امام عسکری علیه السلام در اوج جوانی به شهادت رسید، لیکن تلاش و مبارزات فراوان آن حضرت در دو جبهه «فرهنگی» و «سیاسی»، ثمرات گوناگونی به همراه داشت.
وارث

 امام حسن عسکری(ع)، یازدهمین پیشوای شیعیان، در سال 232 ه. ق چشم به جهان گشود. پدرش امام دهم، حضرت هادی علیه السلام و مادرش بانوی پارسا و شایسته، «حدیثه» است که برخی از او بنام «سوسن» یاد کرده اند. این بانوی گرامی، از زنان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن مقطع زمانی بسیار بحرانی و پر اضطراب بود.   
 
از آنجا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفه عباسی در «سامراء»، در محله «عسکر» سکونت (اجباری) داشت، به همین جهت «عسکری» نامیده می شود. از مشهورترین القاب دیگر حضرت، «نقی» و «زکی» و کینه اش «ابو محمد» است. او 22 ساله بود که پدر ارجمندش به شهادت رسید. مدت امامتش 6 سال و عمر شریفش 28 سال بود، در سال 260 ه به شهادت رسید و در خانه خود در سامراء در کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد.

 

مظلومیت امام حسن عسکری (ع)
حجت الاسلام علوی تهرانی در مورد مظلومیت‌های امام عسکری گفت: امام حسن عسکری به همراه پدرشان در کودکی به اجبار به منطقه سامرا تبعید شدند. علت نامگذاری لقب عسکری این بود که ایشان در سامرا و در منطقه‌ای بنام عسکر (که لزوماً نظامی هم نبوده) مستقر بودند.

وی ادامه داد: شرایط امامت ایشان طبق فرمایش حضرت، بسیار سخت بوده‌است. حضرت در مقام پاسخ به نامهٔ عده‌ای از شیعیان، فرمودند: «شیعیان در مورد امامت هیچ‌یک از پدرانم، مانند من در شک و تردید نبوده‌اند.»

دوران امام هادی و امام عسکری در شدت اختناق حاکمان زمان خود بوده‌است. سه دلیل برای این خفقان ذکر شده‌است:

دلیل اول: شرایط سخت ملاقات با امام
این کارشناس دینی گفت: شیعه برای ملاقات با امام هادی به سختی از شر نگهبانان خلاص می‌شد و خدمت حضرت می‌رسید. امام در یک اتاق زندانی بودند در حالیکه بر روی حصیری نشسته بودند و در مقابل ایشان قبری آماده بود. یعنی اگر حرفی می‌زدند، تکلیف معلوم بود.

وی افزود: با این شرایط، نمی‌توانستد آشکارا امام بعد از خود را معرفی کنند؛ لذا معرفی امام عسکری در چند ماه آخر عمر ایشان اتفاق افتاده‌است.

دلیل دوم: تضعیف امام عسکری علیه‌السلام
وی ادامه داد: امام عسکری (ع) برادری بنام سیدمحمد داشتند که اکنون در سامرا دارای بارگاه است. عده‌ای از شیعیان آن زمان، حتی در زمان امام هادی، به امامت سیدمحمد گرایش پیدا کردند. سیدمحمد مورد تأیید بود. او بسیار بزرگوار بود و پناه شیعیان به حساب می‌آمد اما به هیچ عنوان خود را امام نمی‌دانست. حاکمان وقت، در جهت انحراف افکار شیعیان روی امامت ایشان مانور می‌دادند.
 
دلیل سوم: خیانت برخی از وکلاء ائمه
علوی تهرانی گفت: وکالت از عصر امام کاظم شروع شد تا شرایط سخت ارتباط امام با مردم، تسهیل شود. اما برخی از وکلاء بعد از شهادت امام کاظم، مردم را به امامت حضرت رضا راهنمایی نکردند و گروه واقفیه را شکل دادند. شخصی از این گروه به امام رضا نامه نوشت که: «پدر شما زنده است، او همان مهدی است که خواهد آمد اما اکنون از نظرها پنهان است، او هرگز توصیه‌ای در مورد شما نکرده‌است.»

وی افزود: به این ترتیب، همه اموال مسلمین را بین خود تقسیم کرده و خیانت کردند. سایر امامان نیز از خیانت برخی وکلاء مصون نبودند.

این کارشناس دینی اظهار داشت: جریان‌های مخالف تشیع در عصر امام عسکری از این خفقان به نفع خود استفاده می‌کردند. تصوف یکی از آنها بود که از زمان امام صادق شکل گرفته بود و حضرت دربارهٔ آنها فرموده بودند: «آنها دشمن ما هستند، هرکسی به آنان تمایل داشته باشد از آنان است و با آنها محشور می‌شود.»

وی در مورد شهر سامرا افزود: سُرّ مَن رَأی، محل دفن امام است. امام عسکری فرمودند: هرکسی می‌خواهد از غم، رها شود و سرور و شادمانی پیدا کند، به زیارت من بیاید.

نامه‌های امام حسن عسکری به شیعیان
حجت الاسلام طبسی استاد حوزه در مورد شرایط دوران امام حسن عسکری و نامه‌های آن حضرت به شیعیان گفت: زمان امام حسن عسکری (ع) شرایط بسیار سختی بوده‌است. تقریباً همان شرایط پدرشان امام هادی را داشته بعلاوه مشکلات عدیده دیگری نیز مطرح بوده‌است. مسئله مکاتبات در زمان امام هادی و امام حسن عسکری (ع) بسیار زیاد بود. مکاتبات امام هادی و امام حسن عسکری (ع) به شیعیان مخصوصاً به قمی‌ها نکات زیادی داشته‌است.

وی افزود: امام حسن عسکری (ع) که غالب ایامی که دوران امامتشان بود در زندان سپری شد در زمان آزادی و از زندان نامه‌هایی به شیعیان فرستادند. از جمله این نامه‌ها، به احمد بن اسحاق است که آن زمان نماینده مردم در قم بود. حضرت امام حسن عسکری راجع به تولد امام زمان در این نامه بشارت دادند و همچنین به ایشان گفتند این مژده فعلاً نزد تو مکتوم بماند. یعنی به کسی خبر ندهید.

طبسی یادآور شد: امام عسکری می‌فرماید علیرغم اینکه دشمنان می‌خواستند مرا را بکشند تا این نسل طیب و طاهر به دنیا نیاید فرزندم به دنیا آمد. یکی از نامه‌ها این چنین بود.

این پژوهشگر مسائل دینی ادامه داد: بعضی از نامه‌ها حتی به صورت علنی هم نبود. این‌طور بود که حضرت چوبدستی‌ای در خانه داشتند که داخل چوبدستی خالی بوده و گاهی وقت‌ها حضرت برای بعضی از شیعیان نامه می‌نوشتند و با رساندن این چوبدستی توسط نامه‌رسانان یا پیشکارشان، نامه را بدست شیعیان می‌رساندند. این پیشکار می‌گوید چوبدستی را از طرف امام بردم، در بین راه دیدم که شخصی چند گوسفند همراه دارد که آنها را بطرفی می‌برد. بعد می‌گوید به من گفت اینها را به این سو راهنمایی کن. من چوبدستی را برداشتم و به این گوسفند زدم یک دفعه دیدم چوبدستی دو تا شد و مقداری از نامه‌ها از داخل چوب بیرون افتاد. گفت فوراً اینها را جمع و جور کردم و به اصحاب رساندم. وقتی برگشتم امام بسیار ناراحت شد فرمود چرا چنین و چنان کردی، بعد معلوم شد که حضرت در این چوبدستی نامه‌هایی می‌گذاشته که به دست اصحابش برساند. خلاصه از بین نامه‌های فراوانی که از حضرت می‌نوشتند، بسیاری از این نامه‌ها برای قم بود. تا زمان مرحوم صدوقنامه‌ها نزد ایشان بوده اما بعد از فوت مرحوم صدوق، گم شده‌است و هیچ‌یک از این نامه‌ها فعلاً موجود نیست.
 

زمینه‌سازی امام عسکری (ع) برای غیبت
اما امام حسن عسکری (ع) چگونه شیعیان را برای دوران غیبت فرزند خود؛ حضرت مهدی (عج) آماده نمود؟! از آنجا که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک حادثه غیرطبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن برای نوع مردم دشوار می‌باشد، پیامبر اسلام و امامان پیشین به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته و افکار را برای پذیرش آن آماده می‌کردند. این تلاش در عصر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) که زمان غیبت نزدیک می‌شد، به صورت محسوس‌تری به چشم می‌خورد. چنان‌که در زمان امام هادی (ع) آن حضرت اقدامات خود را نوعاً توسط نمایندگان انجام می‌داد و کمتر شخصاً با افراد تماس می‌گرفت.

این معنا در زمان امام عسکری (ع) جلوه بیشتری یافت؛ زیرا امام از یک طرف، با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (ع) او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان می‌داد و از طرف دیگر تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت روز به روز محدودتر و کمتر می‌شد، به طوری که حتی در خود شهر سامّرا به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می‌داد و بدین ترتیب آنان را برای تحمل اوضاع و شرائط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمده می‌ساخت.

«احمد بن اسحاق»، یکی از یاران خاص و گرانقدر امام عسکری (ع)، می‌گوید: به حضور امام عسکری (ع) رسیدم می‌خواستم دربارهٔ امام بعد از او بپرسم، حضرت پیش از سؤال من فرمود: ای «احمد بن اسحاق»! خداوند از زمانی که آدم را آفریده تا روز رستاخیز، هرگز زمین را از «حجت» خالی نگذاشته و نمی‌گذارد. خداوند از برکت وجود «حجت» خود در زمین، بلا را از مردم جهان دفع می‌کند و باران می‌فرستد و برکات نهفته در دل زمین را آشکار می‌سازد.

عرض کردم: پیشوا و امام بعد از شما کیست؟ حضرت برخاست و به اتاق دیگر رفت و طولی نکشید که برگشت، در حالی که پسر بچه‌ای را که حدود سه سال داشت و رخسارش همچون ماه شب چهارده می‌درخشید به دوش گرفته بود. فرمود: «احمد بن اسحاق»! اگر پیش خدا و امامان محترم نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم، او همنام و هم کنیه رسول خداست، زمین را پر از عدل و داد می‌کند. چنان‌که از ظلم و جور پر شده باشد. او در میان این امت (از نظر طول غیبت) همچون «خضر» و «ذوالقرنین» است، او غیبتی خواهد داشت، که (در اثر طولانی بودن آن) بسیاری به شک خواهند افتاد و تنها کسانی که خداوند آنان را در اعتقاد به امامت او ثابت نگه داشته و توفیق دعا جهت تعجیل قیام و ظهور او می‌بخشد، از گمراهی نجات می‌یابند.

طبسی در مورد اینکه امام حسن عسکری (ع) چگونه مردم را با دوران غیبت امام زمان (عج) آماده کردند گفت: یکی از کارهای امام حسن عسکری (ع) این بود که مردم را برای پذیرفتن امام غایب آماده می‌کردند زیرا قبل از این همه امام را می‌دیدند و با امام صحبت می‌کردند و از این جهت مشکلی نداشتند اما بعد از سال ۲۶۰ ه‍.ق مردم با نبود امام کم‌کم آشنا شدند و این آشنایی قهراً و طبعاً زمینه‌سازی ای می‌خواست که حضرت این کار را انجام دادند.

طبسی در ادامه گفت: یکی از آن زمینه‌سازی‌ها این بود که حضور امام حسن عسکری (ع) در میان مردم کمتر شد. مسئله عمدی هم بود که در نبود امام نیز می‌توان با امام اتصال برقرار کرد؛ لذا بسیاری از افرادی که می‌خواستند خدمت امام عسکری (ع) برسند امام آنها را نهی می‌کرد و می‌فرمود شرایط فعلاً مناسب نیست؛ لذا بعضی از افرادی که می‌خواستند خدمت به امام حسن عسکری برسند امام در بین راه پیام رسانی فرستاد که برگردید و وارد سامرا نشوید.

وی افزود: یکی از مواردی که حضرت نسبت به آماده کردن مردم برای امامت امام زمان (عج) انجام داد همین بود که مردم کمتر با ایشان تماس پیدا کنند.

طبسی تصریح کرد: تماس‌های مردم هم این‌طور بود که بعد از امام حسن عسکری (ع) در غیبت صغری برای اتصال با امام زمان هیچ راهی نبود و این نایب‌هایی که در زمان خود امام حسن عسکری (ع) شخصیت‌های بسیار معروفی بودند، اینها را معین کردند تا در مدت زمانی با این وسیله با امام زمان (عج) ارتباط داشته باشند. آن هم با نامه و نه دیدار حضوری؛ و سپس غیبت کبری شروع شد خود امام حسن عسکری (ع) نسبت به نایبان عامشان که علما و فقهای زمان خود بودند آنها را به رشد رساندند که مردم اینها را شناختند از جمله همین ابن بابویه قمی است که حضرت امام حسن عسکری (ع) نامه مفصلی برای او می‌نویسد تا مردم او را بهتر بشناسند.

این محقق و پژوهشگر معارف دینی اظهارداشت: افرادی که در قم و غیر قم رشد پیدا کرده بودند افرادی مانند زکریا ابن آدم و دیگر شخصیت‌های عظیمی که در کنار اهل بیت (ع) بودند یا اشعری‌هایی که در کنار اهل بیت (ع) بودند شاگردان ائمه بودند اینها کم‌کم رشد پیدا کردند همه اینها زمینه ای شد برای اینکه مردم یاد بگیرند با نبود امام چگونه می‌شود زندگی کرد.

منبع: جهان نیوز


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.