حجتالاسلام برنجکار: سلامت جسمی معیار فضیلت نیست
حجتالاسلام والمسلمین رضا برنجکار، سوم دیماه در نشست علمی «ایمان و رنج بشر» که از سوی انجمن کلام اسلامی حوزه برگزار شد، با بیان اینکه مهمترین چالش ایمان، رنج است، گفت: بشر از وقتی پا به هستی گذاشته است، با انواع رنجها مواجه بوده و انواع متنوعی مانند معلولیت، سیل، زلزله و جنگ و ستم هم دارد؛ برخی شرور را به دو دسته طبیعی و اخلاقی و برخی هم شر متافیزیکی را به آن اضافه کردهاند.
برنجکار اضافه کرد: باید توجه داشته باشیم درد و رنج چالشهای متعدد و متنوعی در درون خود دارد؛ از جمله چالش در برابر اصل دین و ایمان، یگانگی خدا، عدل و حکمت الهی، چالش در برابر رحمت و قضا و قدر و آموزه دعا و توسل و نظریه عنایت که درد فلسفه اسلامی وجود دارد.
وی افزود: این چالشها در سه دسته طبقهبندی میشوند؛ برخی چالشها در برابر اصل وجود خداوند و برخی در برابر اوصاف خداوند است و برخی هم غیر از این دو که موضوع بحث نیست. همچنین نکته دیگر این است که پاسخ به این چالشها هم دستهبندی وجود دارد؛ از جمله یک دسته شر را چیز بد و واقعی نمیداند که بخواهد آن را تحلیل کند، اما دسته دیگر اینکه چون نمیتواند شر را تحلیل کند، از خداوند و برخی صفات او دست برمیدارد و دسته دیگر هم بدون اینکه در آموزههای مسلم دینی و صفات واقعی خداوند تردید ایجاد و کنار بگذارد به رنج پاسخ میدهد.
برنجکار تصریح کرد: هندوئیزم معتقد است که عالم مادی، خیال و واهی است و شر هم در واقع یک خیال و وهم است؛ دیدگاه دیگر هم میگوید ذهن و روح ما هست که شر و رنج را میسازد، پیروان فرقه معرفت مسیحیت چنین دیدگاهی دارند؛ این دو دیدگاه عالم مادره را به رسمیت نمیشناسند، بنابراین این دو پاسخ نمیتواند مورد قبول باشد، زیرا رنج و شر کاملاً محسوس برای بشر است.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: دسته دیگر هم میگویند شر امر عدمی است؛ یعنی وجود واقعیت دارد و کمال است و شر عبارت از فقدان کمال است و فیلسوفان اسلامی هم نوعاً این دیدگاه را بیان کردهاند؛ حتی امر وجودی مانند سیل و زلزله هم از آن جهت شر است که باعث نیستی و نابودی میشود. این دیدگاه هم درست نیست، حداقل براساس تحلیل فلاسفه دین و متکلمان، رنج و شر، سیل و زلزله نیست، بلکه عواقب آن شر و رنج است که با تمام وجود احساس میکنیم.
وی اضافه کرد: دسته دیگر پاسخها درد و رنج را به رسمیت میشناسند، اما با خدا و آموزههای دین در تنافی میدانند؛ ملحدانی که شر را با اصل وجود خدا در تضاد میدانند، مانند مکی و آنتونی فلو معتقد به این هستند، البته مکی در اواخر عمرش از الحاد برگشت.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: گروههایی مانند ثنویه که در غرب و شرق وجود داشتند، برخی صفات خدا را کنار میگذارند؛ یعنی برای حل مسئله شر، یگانگی خدا را زیر سؤال میبرند و به دو مبدأ برای خیر و شر قائل هستند. الهیات پویشی هم برای حل مسئله شر قدرت خدا را محدود میدانند. همچنین گروه الهیات گشوده هم که جدید است علم خدا را محدود میکند، زیرا میان علم خدا و اختیار انسان تعارض وجود دارد؛ الهیات معلولنگر سعی میکند تا خدا و جهان را هماهنگ کند، اما به جای نقص انسان، خدا را ناقص میداند، لذا انسانهای سالم را باارزش و انسانهای معلول را بیارزش میداند.
سلامت جسمی معیار فضیلت نیست
برنجکار افزود: سالم بودن یا نبودن، دلیل بر فضیلت و رذیلت نیست و در این دیدگاه، میان سلامت طبیعی با سلامتی روحی و ارزشهای اخلاقی و انسانیت خلط شده، در حالی که ارزش انسان به سلامتی و ظاهر او نیست؛ اشتباه دیگر این تفکر آن است که کمال انسان را در روح و ارزشهای متعالی و معنوی او نمیبیند، بلکه موضوعیت را به جسم میدهد؛ کسانی که با عینک این نوع الهیات به متون دینی مینگرند، دچار تفکرات عجیبی میشوند؛ مثلاً دستور به حمایت و کمک به فقرا و معلولان و تواضع نسبت به آنها را دلیل بر عیب و نقص آنها میدانند.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه همه انسانها دچار مشکل و رنج هستند و انسانی نیست که با رنج و مشکل مواجه نباشد و این سنت الهی است، اظهار کرد: روایات بیان میکند اگر اشکالی به برخی انسانهاست، ناشی از این است که او دچار رذیلت اخلاقی است؛ لذا تقوا و کرامت الهی و انسانی است که به او ارزش میدهد و گرنه پول و سمت و جایگاه برای خداوند ارزشی ندارد. البته متأسفانه برخی با استناد به نگاه سنتی، برخی روایات را به نادرستی تبیین میکنند، در حالی که این نگاه معلولنگرانه است.
وی با اشاره به اصول پاسخگویی به این سؤالات، افزود: چالشهای مقابل ایمان میخواهد نشان دهد مبانی ایمان دینی دچار تعارض و ناهماهنگی است تا اصل وجود خدا یا صفات را زیر سؤال ببرد و ما باید بر اساس مبانی دینی به آن پاسخ دهیم و نشان دهیم تعارضی وجود ندارد. همچنین ما علم و قدرت مطلق الهی را نمیتوانیم منکر شویم، زیرا جزء ضروریات همه ادیان است همچنین انسانیت انسان به روح است و نه جسم البته جسم مهم است، ولی «من» انسان همان روح است.
شر اصلی از منظر دین
برنجکار تصریح کرد: براساس مبانی دینی، شر اصلی، روحی و اخلاقی است که باعث تباهی و هلاکت انسان میشود؛ شر به اختیار سوء انسان و نه به معلولیت و رنجهای طبیعی و غیرطبیعی و معلولیت و فقر و ... باز میگردد که باعث رذیلتمندی انسان میشود. خیر و شر نهایی وقتی معنا مییابد که سود و زیان نهایی را درنظر بگیریم و نه سود و زیان ابتدایی؛ مثلاً کارکردن سختی دارد ولی در نهایت با همین مزد ناشی از کار میتوانیم به رفاه و گذران زندگی برسیم، بنابراین رنج اولیه را شر نمیدانیم.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه خیر و شر نهایی در قیامت روشن میشود، افزود: این جهان، جهان ابدی نیست، بلکه مکانی برای مشخص شدن مکان ابدی ما هست؛ این جهان، جهان ابتلاء و فتنه است و نباید بدون شرور و ناملایمات و رنجها باشد؛ خداوند قطعاً خیر بشر را میخواهد و اگر نمیخواست، عقل و ارسال رسل و ... را نداشت ولی این عالم، عالم گذران برای سعادت ابدی است. اینکه همه هستی را این عالم بدانیم اشتباه است، لذا برای حل مسئله رنج نباید با حذف اخلاق و آخرت به دین اشکال بگیریم؛ این اشکال کردن به دین بر اساس مبانی غیردینی است. اگر ما دین را اشتباه تفسیر کنیم مانند خیرخواهی به این معنا که همه خیرات در زندگی دنیا مطرح است، قطعا دچار تضاد میشویم.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید