حجت الاسلام عمادی: عده ای را از تمام درهای بهشت وارد می کنند/حاج عبدالرضا هلالی: هر کس هر آن چه دیده اگر هر کجا تویی

کد خبر: 10687
مراسم جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین عمادی و مدیحه سرایی حاج عبدالرضا هلالی و حاج موسی رضایی در هیئت الرضا علیه السلام برگزار شد.

وارث: مراسم جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین عمادی و مدیحه سرایی حاج عبدالرضا هلالی و حاج موسی رضایی در هیئت الرضا علیه السلام برگزار شد.

در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام عمادی را می خوانید:


این مراسماتی که برگزار می کنیم عرض محبت است، عرض ارادت است، تاثیر پذیری است و این مباحث نیز، جهتش این است که اول نقشه راهی داشته باشیم چون اگر نقشه راهی نداشته باشیم و مسیر آن مسیری نباشد که اهل بیت(علیهم السلام) ترسیم کردند، هر چقدر که سرعتمان بیشتر شود، بشتر دور می شویم.

برای همین است که قیامت عده ای می گویند خدایا مارا برگردان. فکر می کردند که کارشان درست است. پس نقشه راه بسیار مهم است که بدانیم کدام سمت می رویم و این مسئله خیلی ظرافت دارد. وجه دومش این است که این گفتگویی که در این مجالس صورت می گیرد انشالله این فضای معنوی را ایجاد می کند و مقدمه ای است برای ایجاد فضائل معنوی.

" المؤمن مرآة المؤمن" همین که اینجا جمع می شوید خیلی مؤثر است. شاید خودمان آنقدر خبر نداشته باشیم. وقتی همه با هم اینجا هستیم در وهله اول دست خدا بر سر ماست و در وهله دوم مؤمن آینه مؤمن است چون تنها چیزی که در این مکان میان ما وجود دارد، محبت حضرت زهرا(سلام الله علیها) است که درمیان دو آینه هر چه روبروی هم قرار بگیرد، بی نهایت تکثیر می شود. این محبت اهل بیت(علیهم السلام ) که در میان ما قرار گرفته است، بی نهایت تکثیر می شود.

در روایت دارد که عده ای را از تمام درهای بهشت وارد می کنند. البته در رابطه با جهنم هم همینگونه است. مرحوم ملاصدرای شیرازی فیلسوف بزرگ می فرمایند که درها آن قوا هستند. قوّه باصره یکی از آنان است که چشم در بهشت لذت می برد اما به جهنمی چیزی نشان می دهند که فقط عذاب می کشد و به بهشتی چیزی نشان می دهند که فقط لذت میبرد. پس اینکه یک درچشم است، میان هر دو مشترک است.

دیگری گوش است، قوه سامعه بهشتیان و جهنمیان از هر چه می شنوند لذت می برند یا زجر می کشند. قوّه سوم قوه ذائقه است. شجره زقّوم قوه ذائقه است که به جهنمی از آن درخت می دهند. اما برای بهشتی عسل و مصفا می دهند.قوِه دیگری شامّه است. بویایی که جهنمی بوی تعفّن را حس میکند و بهشتی بوی ریحان را. دیگری قوّه لامسه است که در روایات زیاد از آن بیان شده است. یکی لذت می برد و دیگری عذاب می کشد. و در دیگر، قوه مخیّله است، قوه تصویرگری. برای جهنمی کافیست که تصاویر معاصیش را به او نشان دهند تا زجر بکشد و برای بهشتی نیز لذت بخش است.

دیگری قوه واهمه است. که با مخیله فرق دارد. قوه واهمه جریانات است و تصویر نیست. و آن این است که او را نمی زنند کاری نمی کنند فقط به او می گویند وای به حالت! قوه واهمه اینجا عذاب می کشد که می خواهند با من چه کنند. اما بهشتیان خیلی لذت می برند آنچه که به ذهن خطور نمی کند، است.

اینها میان بهشت و جهنم مشترک بود اما آن دری که مختص بهشت است، قوه عاقله است که جهنمیان عقل ندارند. مثلا درک فراق برای قوه عاقله است.

در ادامه حاج عبدالرضا هلالی به مدیحه سرایی در مدح حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها پرداختند:



هر کس هر آن چه دیده اگر هر کجا تویی 


یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی 


در تو خدا تجلی هر روزه می کند 


« آیینه تمام نمای خدا » تویی 




میلاد تو تولد توحید و روشنی است 


ای مادر پدر ! غرض از روشنا تویی 




چیزی ندیده ام که تو در آن نبوده ای 


تا چشم کار می کند ای آشنا ! تویی 




نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار 


سرچشمه فقاهت آل عبا تویی 




غیر از علی نبود کسی همطراز تو 


غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی 




تو با علی و با تو علی روح واحدید 


نقش علی است در دل آیینه ، یا تویی ؟ 




شوق شریف رابطه های حریم وحی 


روح الامین روشن غار حرا تویی 




ایمان خلاصه در تو و مهر تو می شود 


مکه تویی ، مدینه تویی ، کربلا تویی 




زمزم ظهور زمزمه های زلال توست 


مروه تویی ، قداست قدسی ! صفاتویی 




بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است 


سوگند خورده است که خیرالنسا تویی 




شوق تلاوت تو شفا می دهد مرا 


ای کوثر کثیر ! حدیث کسا تویی 




آن منجی بزرگ که در هر سحر به او 


می گفت مادرم به تضرع بیا ! تویی 




آن راز سر به مهر که « حافظ » غریب وار 


می گفت صبح زود به باد صبا تویی 




هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست 


تنهاتویی شفیعه روز جزا تویی 




در خانه تو گوهر بعثت نهفته است 


راز رسالت همه انبیا تویی 




« آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند » 


بی تو چه می کنند ؟ تویی کیمیا تویی 
وارث

/س113