حجتالاسلام سرلک پاسخ داد؛ رمضان؛ ماه ضیافت خدا یا ضیافت از خدا؟
حجتالاسلام علی سرلک، پژوهشگر دینی، ۱۴ اردیبهشتماه، در نشست «دین و چالشهای اخلاقی جامعه امروز» که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، به طرح بحثی با عنوان «رمضان؛ ماه ضیافت خدا، یا ضیافت از خدا؟» پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
مهمانی مفهومی است که نظر محبت و لطف میزبان را در خودش جای میدهد. میگوید اگر کسی مهمان کسی شد، یعنی آن میزبان، محبت، عنایت و توجهی دارد و علاقهای بین او و این فراخوانی برقرار است. خدا ما را در این عالم به عنوان مهمان قبول کرده است؛ مثلاً حاجی وقتی به مکه میرود ضیوفالرحمان است یا در نسبتی که روزها را تقسیم کردهاند و هر روز منتسب به یکی از ائمه(ع) است، ما میگوییم مهمان شما هستیم. ماه رمضان نیز همین طور است و ماجرای مهمانی بسیار عجیب است که انسان وقتی به سفره آفرینش نگاه میکند، میبیند خدا همهچیز را سر سفره چیده است. انسان حتی اگر سقوط هم کند و به تعبیر قرآن به مرحله حیوانیت برسد، باز هم بر سر سفره مهمانی خدا قرار دارد. در روایت معروفی هست که ابراهیم(ع)، زیاد مهمانی میگرفت. یکبار مهمانی را دعوت کرد و مطلع شد آن فرد کافر است و گفت حق نداری غذا بخوری. وقتی رفت، خطاب آمد که او با اینکه کافر است سر سفره ما بوده و چیزی به او نگفتهایم.
بنابراین، جنس ضیافت الهی طوری است که همه انسانها از این ضیافت ربّانی و الهی برخوردار هستند و این میتواند نگاه ما را تغییر دهد و این سفره آفرینش را برای پذیرایی از ما خلق کرده است؛ برای نمونه خدا به ما چشم داده و خدا بهقدری در عالم دیدنی و رنگ قرار داده که گاهی اوقات از یک رنگ، چندصد طیف رنگ دیگر به دست میآید. خدا به ما حس کنجکاوی داده و این همه عالم را رمزآلود طراحی کرده است. خدا براساس نیازها و آرمانهای انسان، هستی را خلق کرده است.
آسمان سقفی است که چلچراغ کهکشان را برای ما در آن آویزان کرده است و این هم در حق انسان، غلو نیست، بلکه انسان محور هستی است. خدا به انسان و نیازها و آرزوهایش نگاه کرده و بر این اساس هستی را خلق کرده است. زبان حال خدا در نسبت با ما این یک بیت شعر است که «من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان، قال و مقال عالمی میکشم از برای تو». امام صادق(ع) در مورد آیات مربوط به تکلیف روزه میفرماید: همین که من را دعوت کرده، موجب میشود، سختی روزه را تحمل کنم. ما با خدایی سروکار داریم که میگوید حساب افتادن یک برگ درخت را نیز دارم، اما آنچه ما با خود نمودیم، هیچ نابینا نکرد، در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را». به کار بردن کلمه گلایه در مورد خدا درست نیست، اما یک مفهومی دارد و خدا به حدی گلایه دارد که چرا به این همه اشارهها و دعوتها بیتوجه هستید.
فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»؛ یعنی این دعوتها را پاسخ دهید. فرمودند خدایا تو به من محبت میورزی و من به تو بغض دارم و بعد میگوید گویی من سر تو منت دارم، بعد میگوید هیچ کدام از بازیهای من موجب نمیشود تو از رحمت خودت دریغ کنی؛ لذا مفهوم پذیرایی و مهمانی و ضیافت خیلی میتواند رابطه ما با خود و خدا را اصلاح کند. گاهی اوقات بین ما مهمانیهایی رخ میدهد و ما را دعوت نمیکنند که در این مواقع ما بسیار اذیت میشویم. منصفها شروع میکنند به بررسی که چه کار کردیم که ما را دعوت نمیکنند و بقیه هم میگویند ما نیز آنها را در مراسم خود دعوت نمیکنیم. وقتی ما احساس کنیم که خدا در بزرگترین مهمانی عالم ما را قرار داده، مسئله متفاوت میشود.
مفهوم مهمانی خدا این است و اصل حرف این است که خدا این مهمانی و این سفره را برای پذیرایی از خودش قرار داده و میخواهد که خودش را بخواهیم. گفت: «گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند، گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش» تمام داستان برای این است که انسان بداند که خدا میخواهد از خودش ما را پذیرایی کند. اگر چشمی در وجود ما پلک باز کند و سخنش این باشد که خدایا به من گفتی از آثار به من برسید، اما این من را دور میکند و من میخواهم با تو خودم را بشناسم. تمام داستان این است که در این مهمانی پذیرفته شدهایم. خداوند همه چیز را به بهترین شکل طراحی کرده است و در پشت همه اینها یک سببساز و سببسوزی وجود دارد که خواسته ما را به خلوت خودش نزدیک کند.
فرمود: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ». ما نشانههایمان را در عالم و وجود انسان چیدیم که با ما روبهرو شوند. گفت گشتهام در جهان و آخر کار، دلبری برگزیدهام که مپرس». همان سخنی که امام حسین(ع) بیان میکنند که خدایا، دست تو را خواندم و فهمیدم تو میخواهی در همه چیز خودت را نشان دهی. «با صدهزار جلوه برون آمدی که من، با صدهزار دیده تماشا کنم تو را».
خداوند صدای رسای خودش را در این عالم بلند کرده است، اما کیست که ببیند؛ لذا یکی از گلایههای خدا این است که ما اینها را دعوت کردیم و نهتنها دعوت صاحبخانه را نشنیدند، بلکه نمکدان هم شکستند و قرآن میگوید اینها خدا را نمیبنند و دنبال این نیستند که نشانه را بفهمند. اما کسانی که اهل عبرت هستند، کارشان همین است که به خداوند توجه کنند. به تعبیر حافظ «مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو، یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو».
تمام غصه این است که ما در حجاب اسباب هستیم و یادمان رفته که خدا ما را آورده که با خودش روبهرو شویم. یکی از اسامی خدا «آه» است. در جوشن کبیر ما این اسم را نداریم، اما «آه» به معنای مسمی است که وقتی غصهای میخوریم «آه» میکشیم. وقتی از کسی دور هستیم، میگوییم ای فلانی، اما وقتی نزدیک باشد اسمش را میگوییم و وقتی خیلی نزدیک باشد خودش را صدا میزنیم و «آه»؛ یعنی «کیست این پنهان مرا در جان و تن، کز زبان من همی گوید سخن؟». همچنین خدا طوری رفتار کرده که گویی ما هم میزبان هستیم و امام صادق(ع) فرمود: این قلب حرم خداست و از خدا پذیرایی کنید و به خدا میدان بدهید و از این مهمان بپرسید که تو چه میخواهی.
بنابراین ما در این ماه رمضان گرسنگی میکشیم، اما گفت «بهانه کردهام نان را ولیکن، مست خبازم، نه بر دیوار میگردم که بر دلدار میگردم». اگر کسی دست خدا را خواند و فهمید او از سر مهر و لطف با نهایت قدرت و رحمت خود تمام امکانات عالم را وسط آورده و به پای ما ریخته است، مسئله متفاوت میشود. این همه ما را مورد نوازش قرار داده که بگوید چارهای نداریم جز اینکه تو را بخوانیم. ما پس از هر فراز دعای جوشن کبیر از خدا میخواهیم ما را از آتشی نجات دهد که اسماء و صفاتش را نفهمیدیم. بنابراین باید ضیافت خدا را درک کنیم که این ضیافت را در مراتب وجودی ما برقرار کرده است تا به اینجا برسیم که بگوییم چه زمانی بوده که تو نباشی و اصلاً غیر از تو که کسی نیست.
در اینجا دوست دارم از حاجقاسم سلیمانی هم یاد کنم. چیزی که موجب شد او بزرگ شود همین بود که احساس میکرد در مهمانی خداست. تمام اندوختهاش برای این بود که خود را در شعاع ضیافةالله میدید و میخواست تمام وجودش را برای خدا پس بزند و این کار را کرد و ایشان ضیفالرحمن بود و خدا هم این مهمان را در زمان حیات ما به ما نشان داد که مهمانی خدا چقدر جذاب و دوستداشتنی است.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید