ایمان بر چهار رکن صبر، یقین، عدل و جهاد استوار است
محمدجواد فلاح، دانشیار دانشگاه معارف اسلامی، ۵ خردادماه، در نشست «تحلیل اخلاقی بودن ایمان براساس آیات و روایات»، گفت: اخلاقی بودن ایمان مقداری با رابطه ایمان و اخلاق تفاوت دارد؛ میتوان ایمان را از منظر یک ظرفیت اعتقادی قلبی مبتنی بر دو بال اعتقاد، باور و معرفت و عواطف و احساس بررسی کرد و براساس تعریفی که از ایمان ارائه شده میتوان درباره اخلاقی بودن ایمان سخن گفت.
وی افزود: البته ایمان مفهومی کانونی در تمامی ادیان است و از واژه امن و به معنای آرامش و اطمینان قلبی گرفته شده ولی در معنای اصطلاحی تعاریف زیادی دارد. در منابع شیعه و اهل تسنن ایمان را تصدیق قلبی خدا، پیامبر غیب و نامیدهاند، هرچند برخی ایمان را از سنخ اعتقادی مطرح کردهاند؛ براین اساس مؤمن کسی است که با قلب خودش به امور اعتقادی باور داشته باشد؛ اقرار به زبان و عمل بیرونی هم از نتایج و لوازم ایمان است ولی در اصل آن دخالت ندارد. سیدمرتضی، فاضل مقداد و شیخ طوسی این معنای ایمان را پذیرفته و ادلههایی را از قرآن آوردهاند؛ از جمله در سوره حجرات وقتی اعراب، مدعی ایمان شدند خداوند فرمود که اینها اسلام آوردهاند نه ایمان؛ پس ایمان امری اختیاری و مبتنی بر معرفت است.
فلاح اضافه کرد: برخی مانند این مسکویه اخلاق را صفات راسخ در نفس دانستهاند؛ ولی برخی قید رسوخ را برمیدارند. همچنین در رویکردهای اخلاق عرفانی، اخلاق را به عنوان امری قلبی تلقی میکنند ولی اگر ما حالت روحانی و نفسانی را در نظر بگیریم، میتوانیم ایمان را در مرتبه عالی در نظر بگیریم. مثلا میگویند چرا شناخت خدا لازم و واجب است و پاسخ میدهند که وجوب شکر منعم امری اخلاقی است. پس شکرگزاری از این جهت واجب است که امری اخلاقی شمرده میشود.
اخلاقی بودن ایمان
فلاح بیان کرد: اگر ایمان را به عنوان ویژگی و صفت راسخ در قلب بدانیم با رویکرد فضیلتگرایانه میتوانیم ایمان را اخلاقی بدانیم ضمن اینکه وقتی ویژگی فعل اخلاقی بررسی میشود آن را امری مبتنی بر اراده و اختیار و آگاهی میدانند؛ اگر ایمان را هم امری اختیاری بدانیم باز این صفت بر آن بار میشود؛ ولی اگر ایمان را مبتنی بر اراده افراد بدانیم سؤال این است که آیا ایمان در همه شرایط امری انتخابی است؟ یا اینکه امری الهامی است. از سویی مسئله ایمان به عنوان فعل جوانحی قابل بحث است. در روایت بیان شده برای ایمان ده درجه وجود دارد که به منزله یک نردبان است یا ایمان را به مراتبی چون ایمان زبانی، قلبی و یقینی تقسیم کردهاند؛ همچنین در قرآن کریم در مورد برخی اعراب گفته شده که اینها ایمان ندارند بلکه اسلام آوردهاند.
وی با بیان اینکه میان امر نااخلاقی و غیراخلاقی تفاوت وجود دارد، افزود: مثلا اینکه آب در صد درجه به جوش میآید امری نااخلاقی است ولی دروغگویی امری غیراخلاقی است؛ حال اگر امر زبانی با قلب یکی نباشد آن را غیراخلاقی میدانند؛ امام علی(ع) هم از ایمان عاریتی که تبدیل به ملکه نشده سخن به میان آوردهاند و همه اینها می تواند سنجهای برای ایمان باشد.
فلاح با ذکر اینکه ارزیابی اخلاقی ایمان براساس مراتب ایمان قابل بحث و بررسی است، اضافه کرد: آیا مرتبه ضعیف ایمان از نقطه صفر موهبتی الهی محسوب میشود یا نتیجه اراده و اختیار شخص است؟ حتی ممکن است گفته شود که ایمان موهبتی چقدر مبتنی بر ظرفیتها و زمینههای اختیاری است. هرچقدر عنصر اختیار و آگاهی را در آن دخالت دهیم به همان میزان از اخلاقی بودن سخن گفته میشود.
مجالست ایمان و عمل
وی اظهار کرد: آیاتی که ایمان را در کنار عمل صالح قرار داده مؤید این است که ایمان مجالست و مؤانست با اعمال اختیاری انسان دارد؛ امام علی(ع) هم فرمودند که ایمان به امری ثابت و مستقر در قلوب گفته میشود.
استاد دانشگاه معارف اسلامی با اشاره به آیاتی چون ۸ شمس «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»، بیان کرد: بر این اساس خداوند هدایت تکوینی و ابتدایی و اعطایی را به همه داده است و اگر کسی لبیک گفت به مرحله ایمان پاداشی میرسد؛ بنابراین ایمان پاداشی که به تدریج به ایمان مستقر میرسد ایمان اخلاقی است. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»(۲، انفال).
فلاح افزود: امام علی(ع) هم فرمودهاند که ایمان بر ۴ چیز استوار است؛ صبر، یقین، عدل وجهاد؛ همچنین در محجة البیضاء روایتی از پیامبر بیان شده که وقتی خدا ایمان را آفرید، ایمان دعا کرد که خدایا مرا قوی کن، خداوند هم آن را به واسطه حس خلق و سخا و بخشش قوی کرد و وقتی کفر را خلق کرد خدا آن را به سوء خلق و بخل تقویت کرد. از این روایت روشن میشود که ایمان مخلوق خداست و اگر مخلوق بودن را بپذیریم دستاوردهای متفاوتی را شاهد خواهیم بود.
استاد دانشگاه معارف اسلامی با بیان اینکه از این منظر چقدر میتوانیم درباره ارادی بودن این ایمان و ایجاد زمینه و ظرفیت آن در انسان سخن بگوییم؟ اضافه کرد: پس عامل بودن اخلاق برای ایمان میتواند شاخص و دلیلی برای اخلاقی بودن ایمان باشد. مسئله دیگر خروجی ایمان است؛ در آیات قرآن به فروتنی، تواضع، ترس و خوف توکل اشاره شده و همه اینها مصادیق ایمان برشمرده شده است. مثلا طبق روایت، انسان بین دو خوف زندگی میکنند؛ خوف از گذشته که آیا در مسیر خدا بوده است و خوف از آینده که آیا در مسیر خدا خواهد بود؛ در روایت آمده که مؤمن به ایمان نمیرسد مگر اینکه به مرحله توکل و رضایت به رضای الهی برسد.
نتایج ایمان
استاد دانشگاه معارف اسلامی اضافه کرد: نداشتن خوف و حزن، سختی و صبر و احسان و مقاومت، شادمان نشدن به دنیا و نومید نشدن از آن جزء ویژگیهای مؤمن در آیات قرآن برشمرده شده و خروجی ایمان، اخلاق است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا بدون کفر ایمان نیست، پس چگونه کفر مخلوق است؟ بیان کرد: کفر امری وجودی است، زیرا سنخ و جنس آن باور قلبی است. بنابراین آیا اراده انسان در آن دخیل است؟ نکته مهمتر بحث جبر و اختیار است؛ یعنی هدایت ابتدایی برای انسانها وجود دارد و اگر به آن بیتوجه باشیم منجر به کفر خواهد شد.
فلاح تصریح کرد: اینکه در منابع دینی بسیار درباره تأثیر ایمان بر اخلاق بحث شده است، ولی باید توجه کنیم کسی که متخلق به اخلاق نیک است زمینه و ظرفیت بیشتری برای ایمان آوردن دارد. در روایتی از پیامبر بیان شده که ایمان دعا کرد که مرا به واسطه حسن خلق و سخاوت قوی کن. ما در تأثیر ایمان بر اخلاق تردید نداریم ولی از تأثیر اخلاق بر ایمان کمتر سخن گفتهایم.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید