چرا امیرالمؤمنین از مرد قصاب گوشت نسیه نخرید؟
حجتالاسلام حسینی قمی در ادامه شرح نهجالبلاغه، درباره حکمتی از این کتاب شریف گفت: امیر مؤمنان در حکمت 289 میفرماید در گذشته برادری داشتم و او را بزرگ میدیدم، چرا که این ویژگیها را داشت «کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ؛ یعنی کوچکى دنیا در نظرش او را در نظرم بزرگ مى کرد». آموزههای دینی ما گویای آن است که دنیا در نظر انسان بزرگ جلوه نکند و تمام همّ و غمّ ما دنیا نباشد. امام صادق علیهالسلام فرمود «إِنِّی لَمِنْ أَکْثَرِ أَهْلِ اَلْمَدِینَةِ مَالاً». یعنی من از ثروتمندترین مردم مدینه هستم؛ اما همین امام صادق تعلق به دنیا نداشت. امیر مؤمنان در 25 سالی که به ظاهر از حکومت دور بودند، با کارهای عمرانی و اقتصادی ثروت زیادی داشت، اما تعلق به آن نداشت.
وی افزود: بنابراین مهم نیست که انسان ثروت داشته باشد یا خیر بلکه مهمتر آنکه تعلق نداشته باشد. امروز که این چند ویژگی را مطالعه میکردم، دیدم چقدر زیاد با زندگی امام راحل ما تطبیق دارد. امام شخصیتی اینچنینی داشت؛ با آن موقعیت بالا، دنیا در نظرش جلوهای نداشت. رفتار و گفتارش برای خدا بود. تفاوتی نداشت که کل دنیا به حرف ایشان گوش دهد یا رویگردان شود. اعتماد به وعدههای الهی در ایشان ریشه دوانده بود.
حسینی قمی درباره دومین ویژگی برتر انسان در نگاه امیرالمؤمنین گفت: حضرت در ادامه ویژگی برادر دینی خود فرمود «وَ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ»؛ یعنی از سلطه شکمش خارج بود؛ به این معنا که نباید شکم بر ما حکومت کند. خوردن عیبی ندارد، اما نباید اسیر شکم شویم. تمام دعواها و حرامخواریها، به خاطر شکم و شهوت است. بعد فرمود هرگاه چیزی هم مىیافت، زیادهروى نداشت. خود آن حضرت از جلوی قصابی میگذشت و قصاب هم گوشت خوب و تازهای آورده بود. گفت: مولای من گوشت تازه آوردم، برای خانه ببرید. حضرت فرمود: الان پول ندارم. گفت: آقا مگر من پول خواستم؟ هر وقت داشتید بیاورید. حضرت فرمود: نه، نمیخرم، به شکمم (وعده میدهم) و میگویم صبر کند.
وی درباره اهمیت سکوت گفت: امیرالمؤمنین سومین ویژگی آن مرد الهی را سکوت معرفی کرد. فرمود «اکثر روزگارش را خاموش بود، و اگر سخنی هم مىگفت، بر گویندگان غلبه میکرد و تشنگى پرسندگان را به زلال معرفت فرو مىنشاند». سکوت خیلی سخت است. مرحوم کلینی در کتاب کافی خود روایتی از امام صادق نقل میکند. حضرت خطاب به یکی از یارانش میفرماید مراقب زبانت باش تا سالم باشی. در روایتی دیگر فرمود «إِنَّمَا شِیعَتُنَا الْخُرْسُ»؛ یعنی شیعیان ما لالند. البته اشتباه نشود؛ جایی که باید سخن گفت، سکوت جایز نیست. ما گرفتار پر حرفی هستیم؛ سکوت کار خیلی سختی است. امام ششم ما در جایی دیگر فرمود «إنَّ مَن کانَ قَبلَکُم کانوا یَتَعلَّمُونَ الصَّمتَ و أنتُم تَتَعلَّمُونَ الکلامَ»؛ یعنی آنها که قبل از شما بودند، تمرین سکوت کردند، اما شما تمرین صحبت میکنید.
این استاد حوزه علمیه گفت: یکی از شاگردان امام خمینی میگفت در مجلسی بودیم. در یکی از مسائل، همه اظهار نظر کردند. بیرون آمدیم و با تعجب گفتم درباره این موضوع مطالعهای نداشتید؟ فرمود اتفاقاً تازه خوانده بودم. پرسیدم چرا چیزی نگفتید؟ امام فرمود کسی چیزی از من نپرسید. حالا اگر ما باشیم چکار میکنیم؟
بسیاری از اظهارنظرها به خاطر این است که خودمان را نشان دهیم نه حقی را گفته باشیم.
منبع: تسنیم
افزودن دیدگاه جدید