حسادت منشأ بسیاری از آسیبهای اجتماعی است
سید علینقی ایازی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، هفتم تیر، در نشست علمی «اعتماد اجتماعی در قرآن» گفت: سرمایه اجتماعی مجموعه منابع مادی و معنوی است که به فرد و جامعه امکان میدهد تا روابط پایداری داشته باشند.
وی با اشاره به بحث اعتماد اجتماعی و رابطه مستقیم آن با سرمایه اجتماعی، افزود: اعتماد اجتماعی رکنی اساسی در پیوند اعضای جامعه و مایه ثبات آن است؛ اصول اعتماد بنیاد شکلگیری سرمایه اجتماعی است زیرا انسان به مشارکت و تعامل مثبت میل دارد. مثلاً اگر صداقت حاکمان برای مردم ثابت نشود، مشارکت اجتماعی کاهش مییابد یا گسست نسلی ناشی از کاهش اعتماد اجتماعی است. اعتماد محصول تجربه زیستی افراد است و باعث ثبات نسل و انسجام و اتحاد جامعه خواهد شد. اگر نسبت به همسر و فرزندان و دیگر افراد جامعه تجربه خوب و صادقانه داشته باشیم بسیاری از آسیبهای اجتماعی و خانوادگی از بین میرود.
ایازی بیان کرد: هرقدر اعتماد اجتماعی افزایش یابد، انسجام اجتماعی بیشتر میشود؛ مثلاً همبستگی و انسجام در اوایل انقلاب قابل مقایسه با امروز نیست. اگر در مسائل اقتصادی توسعه پایدار نداریم، به اعتماد اجتماعی بازمیگردد؛ بنابراین جوامعی توسعهیافتهترند که اعتماد اجتماعی بیشتری دارند. زمانی اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعی شکل میگیرد که روابط صادقانه وجود داشته باشدغ از برجستهترین مصادیق صداقت، راستگویی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به پندار ناصواب به عنوان مورد دیگر در کاهش اعتماد اجتماعی، تصریح کرد: شکل پرستش در اعراب صدر اسلام سبب شده بود که توحید را نپذیرند، زیرا ذهنیت و پندار ناصواب خود را تسری میدادند؛ یعنی پندارهای باطل گذشته و جهل مرکب در وجود آنها چنان نهادینه شده بود که پیامبر(ص) را ساحر و کذاب میدانستند. امروز هم گاهی برخی جریانات خود را خیر مطلق میدانند.
نقش غلبه غرایز بر عقل در کاهش اعتماد اجتماعی
ایازی گفت: یکی دیگر از موارد، غلبه غرایز بر عقل است که سبب خروج انسان از بعد انسانی میشود؛ دروغ میتواند محصول این غلبه باشد؛ یعنی تعارض بین عقل و غریزه میتواند جامعه را به سمت پستی یا سعادت سوق دهد و بخشی از آسیبهای اجتماعی ناشی از آن است؛ غریزه صیانت نفس و فرار از مجازات هم یکی از مصادیق آن است. قرآن در آیه ۲۵ یوسف میفرماید: «وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ وقتی همسر عزیز مصر رسوا شد برای فرار از مذمت و مجازات اجتماعی، دروغ گفت.»
وی افزود: از آیات ۱۱ و ۱۲ یوسف برداشت میشود که حضرت یعقوب از حسادت برادران یوسف به او آگاه بود، لذا از اینکه او را همراه با برادرانش بفرستد واهمه داشت. بخش عمده قتلها معطوف به حسادت است که در ماجرای هابیل و قابیل هم وجود داشت. در آیه ۱۷ سوره یوسف آمده است: «قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ». حسادت سبب شد که یوسف تا مرحله مرگ جلو برود.
ایازی منفعتجویی و علاقه مفرط به ثروت را از دیگر مصادیق کاهش اعتماد اجتماعی برشمرد و تصریح کرد: آیه ۴۲ سوره توبه میفرماید: «لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ». هر وقت که جنگی برای منافقان غنیمت زیادی داشت شرکت میکردند ولی وقتی جنگ سخت بود صداقت نداشتند. همچنین در قرآن کریم به برخی اقوام چنین نسبتی داده شده است زیرا این گروه برای کسب ثروت نسبتهای ناروا به پیامبرانشان دادند.
تربیت صحیح کودکان
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی با اشاره به فرایند درونیسازی هنجارها و ارزشها، بیان کرد: جامعهپذیری دینی دستهای از هنجارهای دینی است که از بدو تولد شروع میشود و تا پایان عمر در انسان وجود دارد؛ امام علی(ع) فرمودهاند: «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر»؛ بنابراین باید بیشترین دادههای دینی آن هم به درستی در سنین کودکی و نوجوانی آموزش داده شود. مثلاً اگر وعده نادرستی به کودک داده شود باعث دروغگویی او خواهد شد. قرآن کریم در همه جا ایمان و عمل صالح را کنار هم آورده و التزام به عمل را در کنار باور ذکر میکند.
ایازی با بیان اینکه پندار ناصواب، غلبه غریزه بر عقل و جامعهناپذیری سه مورد اصلی در از بین بردن اعتماد و سرمایه اجتماعی است، به پیامدهای دروغگویی پرداخت و گفت: اتهام به دیگران یا فرافکنی از مهمترین پیامدهای دروغگویی است؛ مثلاً در آیه ۲۵ سوره یوسف همسر عزیر مصر اقدام به تعرض را به یوسف نسبت داد. مسئله دیگر در مورد دروغگویی آسیبپذیری، فرد دروغگوست. قرآن کریم با تعابیر تندی دروغگویی را زیر سؤال میبرد؛ از جمله فرموده است که وای بر دروغگویان. از جمله آسیبهایی که متوجه فرد دروغگو میشود، رسوا شدن است. مانند برادران یوسف که برای توجیه کارشان پیراهن سالم یوسف را به خون آغشته کردند و دروغشان افشا شد. تداوم دروغگویی و فراموشی نیز از دیگر آسیبهای دروغگویی است، زیرا فرد برای توجیه دروغ اول مجبور میشود که دروغهایی دیگری بگوید.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید