سرچشمه گناه

کد خبر: 10953
جاه طلبی، ‌ریاست طلبی. منشأ گناهان و معاصی دیگر می‏شود
وارث: نوشتار پیش رو، به صورت گزینشی به شرح احادیث شیعی می پردازد، بیشتر احادیث این مجموعه توسط آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی

شرح و بسط یافته است.

رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ (عَلَیهِ السَّلَامُ) قَالَ:

إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِیَ اللَّهُ بِهِ سِتٌّ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ.[1]

ترجمه و شرح:

روایت از امام صادق(صلوات الله علیه) منقول است كه حضرت فرمودند: سرآمد اموری كه موجب می‏شود انسان از فرمان الهی سرپیچی كند و نسبت به خداوند ‌گناه و عصیان كند، شش مورد است. یعنی این شش مورد سرآمد هستند؛ نه این كه موارد دیگر موجبِ گناه نمی‌شود. اینها غالباً‌ سرآمد هستند. گناهانی كه از انسان سر می‏زند، ‌منشأش غالباً یكی از اینها است.

 

اول: حبّ الدنیا؛ پول دوستی. این موجب می‏شود كه نه حرام سرش بشود نه حلال. لذا موجب عصیان می شود. دو نوع گناه داریم كه یكی از آنها ترك واجب است؛ خودِ ترك واجب هم گناه است. پول دوستی منشأ گناه می‏شود.

دوم: حبّ الرئاسة؛ جاه طلبی، ‌ریاست طلبی. این هم منشأ گناهان و معاصی دیگر می‏شود.

 

سوم: حبّ الطعام؛ «ابن البطن»، یعنی كسانی كه به اسارت شكم می‏روند. این هم منشأ گناهان بعدی می‏شود.

 

چهارم: حبّ النساء؛ منظور «ابن الفرج» است. مراد از حبّ النساء شهوت جنسی است.

 

از آن طرف، حبّ الطعام‌ به تعبیر ما شهوت بطنی و شكم پرستی است، از این طرف هم شهوت جنسی را مطرح می‏فرماید كه از این دو  تعبیر می‏شود به «ابن البطن و الفرج». اینها اسیرند و به اسارت شكم و شهوت جنسی‏شان درآمده‌اند. این منشأ می‏شود برای گناه.

 

پنجم: حبّ النوم؛‌ یعنی كسانی كه خیلی مقیّدند به خوابیدن. اینها هم به معصیت می‏افتند. یك سنخ معاصی هست كه ‌منشأش حبّ نوم و خواب است. صبح نماز صبحش قضا می‏شود، برای چه؟ چون می‌خواهد بخوابد.

 

ششم: حب الراحة؛ یعنی راحت طلبی. این هم منشأ یک سنخ از معاصی است.

یك رشته هست كه همه این شش مورد را به هم پیوسته می‏كند و آن «حُبّ» است. «حبّ الدنیا»،‌ «حبّ الرئاسة»‌،‌ «حبّ الطعام»،‌ «حبّ النساء»، ‌»حبّ النوم»،‌ «حبّ الراحة». همه اینها مثل دانه‏های تسبیحی در یک نخ هستند و آن نخ تسبیح، همین «حبّ دنیا و امور مادّی» است. لذا همه اینها مربوط به هم هستند. تعلّق به این عالم مادّه است كه انسان را به گناه می‏كشاند. این اگر نباشد، هیچ وقت گناه سر نمی‏زند و ‌واجب هم ترك نمی‏شود.[2]

پی نوشت ها :

[1] . بحارالانوار، ج70 ، ص 60

[2] . یكشنبه: 30 آبان 89 ؛ 14 ذی الحجّه 1431 ؛ مسجد جامع بازار تهران

  /م118