شعر/شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد

کد خبر: 110498
هستی محرابی
وارث

شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد

چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه
دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد

روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی
دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد

شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد

آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
دلِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد

کی شود قسمت من هم بشود کرببلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.