مرجع تقلیدی که شعر میگفت و چایریز روضهها بود؛ راضی نیستم «کمپانی» صدایم کنید!
امروز ۲۳ آذرماه سالروز درگذشت یک عالم ذوالفنون است که ۷۹ سال قبل درگذشت. آیتالله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، از فقها و اصولیین، عارف، حکیم، شاعر و فیلسوف که در سال ۱۲۹۶ قمری در کاظمین (برخی منابع محل تولدش را نجف ذکر کردهاند) به دنیا آمد. او در کنار آقاضیاء عراقی و میرزای نایینی، یکی از سه مکتب اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی آخوند خراسانی را ایجاد کرد. سعید نسیمی شاعر و کارشناس تاریخ تشیع میگوید: «آیتالله غروی اصفهانی به دلیل ذوالفنون بودن یعنی فقیه، فیلسوف، اصولیین، حکیم، شاعر، عارف و حتی خوشنویس بودن، به علامه شهرت یافت. او از بزرگترین علمای قرن چهاردهم بود. این ذوالفنون بودن در آثار و شاگردانش هم مشهود است.»
به او میگفتند «کمپانی» شاید برای طعنه!
پدرش حاج محمدحسن معین التجار بود که در یک شرکت حوزه ریلی و حملونقل مشغول به کار بود که به همان نام انگلیسی شرکت یعنی «کمپانی» شهرت یافته بود. آیتالله غروی اصفهانی را هم به همین نام خطاب میکردند و حتی دیوانش هم بعدها با نام دیوان «کمپانی» منتشر شد اما خودش گفته بود راضی نیستم مرا به این نام خطاب کنید.
اهل بیت (ع) به دل پدرش انداختند تا به حوزه برود
پدرش دوست داشت محمدحسین هم در کار تجارت وارد شود و به او اصرار میکرد، تا اینکه متوسل به اهل بیت (ع) به خصوص حضرت باب الحوائج امام موسی بن جعفر (ع) میشود و از آنان میخواهد تا به دل پدر بیندازند که او اجازه ورودش به حوزه را بدهد و همین هم میشود. او تحصیلات مقدماتی را در محضر شیخ محمدحسن تویسرکانی شروع کرد. در حدود ۲۰ سالگی، بعد برای ادامه تحصیل حوزوی از کاظمین به نجف اشرف رفت و آنجا به تحصیل فقه و اصول پرداخت. از اساتیدش میتوان به آیتالله سیدمحمد طباطبایی فشارکی، حاج آقا رضا همدانی، حکیم محمدباقر استهباناتی شیرازی، شیخ احمد شیرازی و شیخ محمدکاظم خراسانی اشاره کرد، که مرحوم غروی اصفهانی یکی از مشهورترین شاگردان صاحب کفایة الاصول در طی سیزده سال بود و بعد از فوت مرحوم آخوند، شروع به تدریس کرد و چندین بار دورههای اصول و فقه مکاسب را درس داد و بسیاری از علمای منقول را تربیت کرد.
نسیمی شاعر و کارشناس تاریخ تشیع میگوید: «ذوالفنونی او در آثارش هم مشهود است. او اصول شرح بر کتاب کفایه مرحوم آخوند با عنوان «نهایةالدرایه فی شرح الکفایه» را مینویسد. در فلسفه، منظومهای به نام طرفةالحکیم دارد. در فقه هم سه منظومه درباب اعتکاف، روضه و نماز جماعت دارد. در تفسیر فعال بود اما آثارش کامل نشد. در شعر هم دیوانی داشت که به اشتباه به نام دیوان کمپانی از او معروف شده است و دیوانی هم به زبان عربی دارد.»
ماجرای تبعید از نجف به قم
شیخِ با تقوای اصفهانی که اجدادش سالها قبل از تولدش از اصفهان به عراق رفته بودند، با بزرگان دیگری همچون عارف بزرگ، آیتاللّه میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، فقیه اصولی، میرزا محمدحسین نایینی نیز رفیق گرمابه و گلستان قرب بوده است. برخی محقّقان، به حضور علامه غروی در صف انقلابیّون و مشروطه خواهان در کنار اساتیدش میرزای نایینی و آخوند خراسانی و حتی تبعید شدن او از نجف به قم، اشاراتی کردهاند.
علامه غروی اصفهانی از نگاه بزرگان
در تجلیل و تمجید از مقام علمی و معنوی مرحوم غروی اصفهانی سخنان رسایی از بزرگان و صاحبنظران نقل شده است که همه حاکی از اخلاص و نبوغ فکری اوست. آیتالله علامه سید محمدحسین طباطبایی درخصوص او میفرمود: «استاد بزرگ، حکیم خداشناس و فقیه پارسا و دایرمدار آسمان پژوهش و تحقیق و سالک و مرزبان سرزمین دانش و تدقیق، شیخ محمدحسین اصفهانی غروی است که خدا مقام بلندش را بلندتر سازد.» همچنین شهید استاد مرتضی مطهری هم درخصوص او میگفت: «حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، در تقوا و علم منقولاً و معقولاً یگانه بود... و اندیشهاش هماکنون جزو اندیشههای زندهای است که در میان علما و فضلای حوزههای درس فقه و اصول مطرح است.»
شاگردان و مراجع تقلیدی که به شاگردیش افتخار میکردند
پس از وفات میرزای نایینی اعلامیهای به امضای میرزا علیاصغر ملکی، سید ابوالقاسم خوئی، سید محمدهادی میلانی به این مضمون نوشته شد که پس از شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیتالله اصفهانی در روحانیت شیعه پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست. در بغداد برخی مقلدین به اصفهانی رجوع کردند. شاگردان این عالم عامل بسیار بودهاند، عجیب اینکه در میان شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و ... را میتوان دید که همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات میکردهاند. برخی از بزرگان این شاگردان به سیدمحمد حجت کوه کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدعبدالاعلی سبزواری، شیخ محمدتقی بهجت فومنی رشتی، شیخ ابوالفضل خوانساری، شیخ ابوالحسن شیرازی، آقا میرزا کاظم دینوری تبریزی، سیدمهدی اشکوری نجفی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی، شیخ محمدرضا مظفر، شیخ محمدحسین مظفر، سیدامیر محمد کاظمی قزوینی، شیخ محمود شریعت مهدوی، میرزا یوسف ایروانی، امام زنجانی، اعتماد رشتی و ... میتوان اشاره کرد.
با تمام مقامات علمی، چایریز روضه سیدالشهدا بود
علامه شاعر، در سخن بسیار سریع الذّهن و حاضر جواب بود و لطیفه و مزاح، چاشنی سخنش. با وجود مقام والای خویش، برای همه حتی کودکان هم فروتنی داشت. بسیار آهسته صحبت میکرد. سالکی واصل و عارفی الهی و از همه رسته و به دوست پیوسته بود و عبادت عاشقانهاش رازی سربسته میان او و معشوق یگانه او. شبهای زیادی را با یک سجده طولانی سحر کرده بود. هر روز به زیارت مرقد مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) میرفت و ایستاده زیارت عاشورا میخواند. خودِ علاّمه در دستورالعملی به یکی از شاگردان میفرماید: «... هرکس خداخواه است، باید همیشه حاضرِ معاللّهی باشد و زبان او از ذکر، و قلب او از یاد او خالی نباشد». آیتالله بهجت(ره) در خصوص ایشان میفرمود: «به درس و بحث و مراقبت علمی اهتمام داشت و زیارت عاشورا، نماز جعفر طیار و تلاوت سوره قدر را ترک نمیکرد. ایشان بر برگزاری مجلس روضه سیدالشهدا (ع) تأکید داشت و در مجلس روضه، خودش چای میریخت و کفش مردم را جفت میکرد.»
مجتهدی که برای اهل بیت(ع) نوحه میگفت
علامه غروی اصفهانی در کنار تمام مقامات علمیش ذوق هنری هم داشت و جدای از خوشنویسی شعر هم میسرود در شعر، تخلص «مفتقر» داشت. شعر او متعهّدانه از روی درد و عشق سروده شده، فریادی که از عمق جانی بی قرار برآمده و در پس کوچههای محبت معشوق ازلی، طنینانداز گشته است. شعر علامه غروی، پیش از هر چیز و فارغ از هرگونه سبک و قالب و تکنیک، شعر اهل بیت (ع) است. او تمامی هنر خویش را عاشقانه به پای این خاندان میریزد تا بندگی عارفانهاش را اثبات کند.
جواد حیدری مدیرعامل مجمع شاعران اهل بیت (ع) درباره او میگوید: «اشعار او در مناسبتها، روضهها، مدیحههای مختلف در اوج است و در حوزه شعر فارسی و عربی آثار فاخر دارد. زمانی که به زبان عربی شعر میگفت به قدری تسلط داشت که هیچکس تصور نمیکند او فارسزبان باشد. اشعار فارسی او چاپهای مختلفی دارد که بهترینش «دیوان مفتقر» انتشارات آفاق است. اشعار عربی او در کتاب «انوار القدسیه» منتشر شده است که بسیار عالی است. او علاوه بر شعر نوحه هم میگفته است یعنی نغمهپردازی و نوحهسرایی میکرده است یعنی در اوج اجتهاد و برخورداری از علوم بالای حوزوی از فیض نوحهسرایی برای اهل بیت (ع) هم خود را محروم نکرده بود.»
ویژگیهای شعری علامه غروی اصفهانی
«مفتقر» بنده درگاه ولایت شو و بس/ نیست در ملک حقیقت به از این درگاهی. او با انتخاب تخلص «مفتقر» به معنای نیازمند، بیش از پیش بندگیاش را در درگاه پروردگار ثابت کرده است. از نظر مرسوم و بر پایه سبکهای تاریخی و ادوار شعر فارسی، سرودههای علامه، قرابت بیشتری با «سبک عراقی» دارد، خاصه در مورد غزلیات، ترکیبات و ترجیعات او. در قصاید امّا، بعضا دنباله رو «سبک خراسانی» است که دوره اعتلای قصاید فخیم بوده است. سرتاسر دیوان کمپانی مشحون از آرایههای لفظی و معنوی از قبیل: اشعار ملمع، صنعت مراعات نظیر، انواع جناس، تضاد، تلمیح، تضمین و مانند آنهاست. هادی جانفدا شاعر و نوحهسرا در خصوص او میگوید: «دیوان شعر مرحوم کمپانی دو گونه است یکی مدح و مرثیه اهل بیت (ع) که عرض ادب او محضر آلالله است و دسته دیگر اشعار عاشقانه و عارفانه است که سنت شاعران قدیمی است. این دیوان از ابتدا مورد اقبال علما و بزرگان قرار گرفت که در نقل داریم مرحوم علامه طباطبایی، حاج رحیم ارباب، آیتالله اراکی و... علاقهمند شعر او بودند و در جلسات خود و مجالس روضه اشعار او را میخواندند. از ویژگی شعر او برخورداری از مفاهیم دقیق دینی و معنوی و تلمیحات زیبا به روایات و اتفاقات تاریخی و دیگری فخامت زبان و بیان است.»
او ادعایی در شاعری نداشت
در حوزه شعر از علامه دو کتاب «دیوان مفتقریا (کمپانی)» به زبان فارسی و کتاب «انوار القدسیه» به یادگار مانده است. در اشعار او، تضمینهای فراوانی از قرآن، حدیث، سخن بزرگان، امثله و اشعار به چشم میخورد. در حقیقت علامه غروی از تخصص خود در علوم عقلی و نقلی به خوبی و به جا در آثار منظوم خود بهره میبرد و این از ویژگیهای بارز شعر اوست. نکتهای که نباید دور از نظر داشت این است که آیتاللّه غروی اساساً داعیه شعر و شاعری نداشت و با وجود توانایی و استعداد فراوان ادبی، با تواضعی ظریف، حریفان را این چنین به تحدّی میطلبید: حریفی گر زند حرفی ز نظم ناپسند من/ ندارد «مفتقر» باکی اگر باشد پسند تو. سرودههای دیوان کمپانی، در قالبهای قصیده، مسمط، ترکیببند، ترجیعبند، مُستزاد، غزل و مثنوی است. ترکیببندهای او، از نکات قوت کار او دانسته شده؛ به ویژه ترکیببندی که به استقبال از ترکیببند محتشم کاشانی سروده است.
مقام معظم رهبری: آیتالله غروی خودش سند است
حاج ماشاءالله عابدی از پیرغلامان اهل بیت(ع) میگوید: «من خیلی با شعرهای مرحوم آیتالله غروی اصفهانی انس دارم. سال ۹۲ یا ۹۳ سالروز تولد حضرت زهرا(س) خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم. آنجا شعری از آیتالله غروی اصفهانی خواندم. بعد از خواندن این اشعار خدمت رهبر انقلاب رفتم و ایشان فرموند شعر آشیخ محمدحسین آقا رو خوندی؟ عرض کردم: بله. بعد در سخنانشان خیلی تجلیل کردند و گفتند: خود آیتالله آشیخ محمدحسین غروی متخلص به مفتقر خودش سند است.»
حضرت آیت الله العظمی خامنهای در آن دیدار (۱۳۹۰/۰۳/۰۳) فرمودند: «...این همه مناقب اهلبیت (ع) در کتابهای معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفتههای افرادی که خودشان سندند، ثقه و معتبرند؛ مثل همین شعری که امروز یکی از آقایان از مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی -مفتقر - خواندند. خب، این بزرگوار استاد مجتهدین است. مجتهدین بزرگ و مراجع تقلید بزرگ، در فقه و اصول و فلسفه شاگردهای او هستند. ایشان شاعر هم بوده. خب، این شعر میشود سند. یا روایات گوناگونی که در کتب مناقب وجود دارد، شرح حال ائمه (ع)، مناقب معتبر.»
شعر فاطمی که مورد تجلیل رهبر انقلاب قرار گرفت
در آن دیدار این شعر آیتالله علامه شیخ محمد حسین غروی اصفهانی محضر مقام معظم رهبری خوانده شده بود که بخشهایی از آن عبارت است از:
دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
طوطى طبع شوخ من گر که شکر شکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند
بلبل نطق من زیک نغمه عاشقانهاى
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
...
مفتقرا متاب رو از در او بههیچ سو
زانکه مس وجود را فضه او طلا کند
محمدحسین غروی اصفهانی در ۵ ذیالحجه سال ۱۳۶۱ق مصادف با ۲۳ آذر سال ۱۳۲۱ شمسی درگذشت. پیکر او در حجرهای متصل به گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امیرالمؤمنین، نزدیک مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد. برای او که هم در فقه و اصول و هم شعر آئینی اثرگذاری بسیار داشت، فاتحهای بخوانید.
منبع: فارس
افزودن دیدگاه جدید