شعر/ ای کوثر کثیر! حدیث کسایی تویی

کد خبر: 111865
مرتضی امیری اسفندقه
وارث

هر کس هر آن چه دیده اگر هر کجا تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی

در تو خدا تجلّیِ هر روزه می‌کند
آیینۀ تمام نمای خدا تویی

میلاد تو تولد توحید و روشنی است‌

ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی

چیزی ندیده ام که تو در آن نبوده‌ای
تا چشم کار می‌کند‌ای آشنا! تویی

نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار
سرچشمه‌ی فقاهت آلِ عبا تویی

غیر از علی نبود کسی هم‌طراز تو
غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی

تو با علی و با تو علی روح واحدید
نقش علی ست در دل آیینه، یا تویی؟

شوق شریفِ رابطه‌های حریم وحی
روح الامینِ روشن غارِ حرا تویی

ایمان خلاصه در تو و مهر تو می‌شود
مکه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی

زمزم ظهورِ زمزمه‌های زلال توست
مروه تویی، قداست قدسی! صفا تویی

بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است
سوگند خورده است که خیرالنّسا تویی

شوق تلاوت تو، شفا می‌دهد مرا‌

ای کوثرِ کثیر! حدیث کسا تویی

آن منجی بزرگ که در هر سحر به او‌
می‌گفت: مادرم به تضرع: بیا، تویی


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.