روایت حضرت زینب از شکوه‌های مادرش فاطمه (س) از امت

کد خبر: 112355
حضرت زینب سلام‌الله علیها به عنوان یکی از شاهدان عینی و موثق ماجرای سقیفه شناخته می‌شوند.
وارث

تاریخ اسلام پس از فوت رسول خدا صلی الله علیه و آله گویای یکی از شوم‌ترین رویدادهای دوران زندگانی اهل بیت وحی بود، طوری که تبعات آن، تمام بستر جامعه اسلامی را تا عصر حاضر فرا گرفت. این رویداد همان ماجرای سقیفه بنی‌ساعده است که طی آن، سران امت اسلام با زیر پا نهادن وصیت پیامبر اسلام نسبت به سر سپردگی درباره خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام،‌ جسارت بر خاندان وحی را بر خود جایز شمردند،‌ به خانه اهل بیت نبی یورش بردند، آتش بر در خانه ایشان زدند و دستان برترین وصی پیامبران را بستند تا به اجبار از ایشان عهد خلافت بگیرند. در این زمان، حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها که خود به عنوان برترین خلایق در پایبندی به عهد خویش نسبت به تقید درباره خلافت و ولایت امیر مؤمنان بود، آرام و قرار نداشت و با وجود جراحت‌های ناشی از جسارت معاندان و منافقان امت، وظیفه خویش دانست به بهانه‌های مختلف دست به روشنگری بزند و امت را نسبت به خطایشان توبیخ و یا بیدار کند، هرچند سودی در این کار نمی‌دید، اما سخنان آن بانوی بزرگوار از یک سو سندی تاریخی بر این رویداد شوم بود و از دیگر سو باب‌هایی از معارف را به روی شیعیان خویش در آینده گشود.

حضرت زینب سلام‌الله علیها به عنوان یکی از شاهدان عینی و موثق در این ماجرا شناخته می‌شوند. شیخ مفید در کتاب «الأمالی» خود می‌نویسد نقل است فردی به نام عبدالله بن محمّد بن سلیمان هاشمى از پدرش و او از جدش از حضرت زینب دخت گرامى امیر مؤمنان علیه‌السلام دربارۀ رویدادهای پس از خطبۀ فدکیۀ حضرت فاطمه سلام ‌الله علیها روایت می‎کند مادرشان فاطمه (س) پس از آن، بسوى قبر پدرش رسول خدا صلی ‌الله علیه و آله رفت و خود را بر وى قبر انداخت و از اعمالى که آن قوم‏در حق وى انجام داده بودند، به آن حضرت شکوه کرد و آنقدر گریست تا تربت قبر شریف با اشک‌هاى ایشان تر شد و زارى و شیون سر داد و در پایان آن همه شیون، (در قالب قصیده‌ای) عرضه داشت:
قدْ کـانَ بَعْدَک أنباء وَ هَنْبَثة * لَو کُنتَ شاهدَها لم یکثر الخُطَب
إنّا فَقَدْناک فَقْد الأرضِ وابلَها * فَاختل قومُک فاشْهدهم وَ لاتَغب
قَدْ کَانَ جَبْرَئِیلُ بِالْآیَاتِ یُؤْنِسُنَا  * فَغِبْتَ عَنَّا فَکُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجب
فَکُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضَاءُ بِهِ * عَلَیْکَ یَنْزِلُ مِنْ ذِی الْعِزَّةِ الْکُتُب‏
...

همانا پس از تو خبرها و غوغایى بپا شد که اگر تو بودى این همه گرفتارى و دشوارى رخ نمی‌داد. ما بمانند زمینى که از باران محروم بماند، تو را از دست داده‏‌ایم و در قوم تو اختلال پدید آمده و شاهد باش که دست از ایمان شسته‌‏اند. جبرئیل پیوسته با آوردن آیات مونس ما بود و تو از ما پنهان شدى و با رفتنت تمام خیرات از ما پوشیده شد. تو ماه درخشان و نور پرفروغى بودى که از تو کسب نور می‌‏شد و از جانب خداى با عزّت، کتاب بر تو نازل شد.

پس از پیامبر مردانى با چهره‏‌هاى درهم و خشن با ما روبرو شدند و به ما توهین و استخفاف کردند و تمام خیرات به تاراج رفته است. آن کس که به ما خانواده ستم روا داشته، به زودى خواهد دانست که روز قیامت به چه سرانجام شومى دچار خواهد شد. ما با مصائبى روبرو شدیم که هیچ کس از مخلوقات چه عرب و چه عجم بدان گرفتار نیامده است.ما تا زنده‏‌ایم و تا چشمانمان باقى است در سوگند فقدان تو می‌گوییم و از دیدگانمان سرشک غم می‌باریم.
منبع: تسنیم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.