دیدگاه علامه طباطبایی درباره جرم‌انگاری فساد فی‌الارض

کد خبر: 112846
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید مطهری گفت: علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۳۳ سوره مائده معتقد است یک عنوان مورد جرم‌انگاری قرار گرفته که همانا محاربه است و افساد فی‌الارض در اینجا نمی‌تواند به عنوان موضوع مستقل تلقی شود چون موضوع‌انگاری افساد فی‌الارض برای کیفرهای چهارگانه، خلاف ظاهر آیه شریفه است.
وارث

سومین همایش «علوم انسانی قرآن بنیان (در مبانی و آرای علمی علامه طباطبایی)» روز دوشنبه ۲۳ اسفند از سوی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
 
سیدابوالقاسم نقیبی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید مطهری، در این همایش با موضوع «جرم‌انگاری محاربه به قصد افساد فی‌الارض در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی» به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:
 
ابتدا لازم است به صورت مختصر درباره کیفیت و چگونگی قرآن‌بنیان‌ بودن یکی از شاخه‌های علوم انسانی یعنی دانش حقوق صحبت کنم. دانش حقوق یکی از شاخه‌های مهم و تأثیرگذار در زندگی اجتماعی انسان‌هاست و قواعدی در این دانش پیش‌بینی شده که غرض از جعل این قواعد، ایجاد نظم عمومی و تأمین عدالت اجتماعی است. این دانش متضمن هزاران قاعده حقوقی است که زندگی اجتماعی انسان‌ها را اداره می‌کند و طبیعتاً از هزاران قاعده حقوقی، اگر استفاده از آیات قرآنی مطرح باشد برخی از قواعد از نصوص و ظواهر آیات قرآنی و برخی دیگر نیز از مقاصدی که در آیات از زندگی انسانی تبیین شده قابل دریافت هستند.
قواعد حقوقی قرآن
در قرآن کریم آمده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ۚ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ ۗ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ؛ ای اهل ایمان، هر عهد که با خدا و خلق بستید به عهد و پیمان خود وفا کنید (و بدانید) بهائم بسته زبان برای شما حلال گردید جز آنچه (بعداً) برایتان تلاوت خواهد شد و جز آن صیدی که بر شما در حال احرام حلال نیست. همانا خدا به هر چه خواهد حکم کند» (مائده/ ۱) این آیه‌ای است که متضمن یک اصل مهم حقوقی یعنی لزوم وفای به عهد است لذا می‌توانیم بگوییم در حقوقِ خصوصیِ اسلامی مبنای وفای به عهد همین آیه است. بسیاری از قواعد دیگر را می‌توانیم از آیات قرآن کریم دریافت کنیم و اینها قواعد قرآن‌بنیانِ حداکثری هستند. ممکن است در خود قرآن به قاعده‌ای تصریح نشده باشد اما با اصول قرآنی هم‌خوانی داشته باشد. مثلاً در قرآن کریم آمده است: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ عدالت کنید که به تقوا نزدیکتر (از هر عمل) است، و از خدا بترسید، که البته خدا به هر چه می‌کنید آگاه است» (مائده/ ۸) این یک آموزه قرآنی است که متضمن عدالت اجرایی است.
 
بحث اصلی بنده درباره آیه ۳۳ سوره مائده است که خدای متعال در فرموده است: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به قتل رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی و تبعید از سرزمین (صالحان) دور کنند. این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود» در این آیه خداوند در مقام جرم‌انگاری محاربه و افساد فی‌الارض سخن گفته و به آن وصف جزایی داده است و تصریح کرده است. پس معلوم می‌شود مجازات‌های چهارگانه شامل قتل، به صلیب کشیدن، قطع دست و پا و نفی بلد مجازات‌هایی هستند که بر محاربین بار می‌شوند. لذا چون خداوند وصف جزایی داده است طبیعتاً محاربه را جرم‌انگاری کرده اما این سؤال مطرح است که آیا خدای متعال در آیه شریفه در مقام جرم‌انگاری دو جرم مستقل یعنی محاربه و فساد فی‌الارض است یا از آنها به شکل واحد جرم‌انگاری شده است.
مفهوم فساد فی‌الارض از منظر علامه طباطبایی
فساد فی‌الارض از منظر علامه طباطبایی عبارت است از اخلال در امنیت عمومی و سلب صلاحیت زیستی انسان‌ها و البته آن هم با عدوان، جور و قتل و ربایش اموال. ایشان بر این باورند که در این آیه یک عنوان مورد جرم‌انگاری قرار گرفته که همانا محاربه است و افساد فی‌الارض در اینجا نمی‌تواند به عنوان موضوع مستقل تلقی شود چون موضوع‌انگاری افساد فی‌الارض برای کیفرهای چهارگانه، خلاف ظاهر آیه شریفه است. نکته دیگر اینکه این آیه به بیان یک مجازات به صورت ذو مراتب بر جرم محاربه تأکید دارد چراکه اگر افساد فی‌الارض، عنوان مستقلی بود شایسته‌تر این بود که پروردگار و شارع برای آن مجازات مستقلی را پیش‌بینی می‌کردند بنابراین مرحوم علامه طباطبایی از آیه شریفه این برداشت را ندارند که افساد فی‌الارض قابل جرم انگاری مستقل شده باشد.
 
آیه دیگری که لازم است اشاره کنم آیه «مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ؛ بدین سبب بر بنی اسرائیل حکم نمودیم که هر کس نفسی را بدون حق و یا بی‌آنکه فساد و فتنه‌ای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته، و هر کس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده. و هر آینه رسولان ما به سوی آنان با معجزات روشن آمدند سپس بسیاری از مردم بعد از آمدن رسولان باز روی زمین بنای فساد و سرکشی را گذاشتند» (مائده/ ۳۲) است که برخی گفته‌اند از مفهوم آیه برداشت می‌شود اگر کسی افساد فی‌الارض کند مستوجب کیفر اعدام است اما علامه طباطبایی بر اساس تفسیر آیه به آیه می‌فرمایند آیه ۳۳ سوره مائده مفسر آیه ماقبل است لذا این مفهوم را نمی‌توانیم به عنوان استنباط جرم انگاری افساد فی‌الارض به عنوان جرم مستقل تلقی کنیم.
سه رویکرد در مقام گردآوری و داوری در علم
همچنین سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی، در این همایش سخنرانی کرد و گفت: سؤالی که وجود دارد این است که آیا علم بر مبنای خاصی استوار است یا خیر؟ این سؤال جدیدی نیست و در فلسفه علم به طور کلی و شاخه‌های مختلف علم این مسئله مطرح بوده اما نکته مهم این است که درباره جواب این سؤال هنوز اختلاف نظر وجود دارد. سه رویکرد در مقام گردآوری و داوری در علم وجود دارد که شامل مبناگرایی، ضد مبناگرایی و سوم مبناگرایی حداقلی است. مبناگرایان که غالبا هم واقع‌گرای فلسفی هستند معتقدند که ما هم در مقام گردآوری و هم داوری، دارای مبنا هستیم. 
 
وی ادامه داد: ضد مبناگراها هر دو مقام را نفی می‌کنند و مبناگرایان حداقلی، در مقام گردآوری قائل به این هستند که ما مبنای واحد و متعینی نداریم اما اینکه هیچ ملاک و معیاری برای صدق و کذب علم نداشته باشیم نیز درست نیست. دیدگاه دیگر به مبانی فلسفی نظریه و فرانظریه اهمیت می‌دهد و معتقد است تولید علم بر اساس مبانی نظری که خارج از آن علم است صورت می‌گیرد. 
معنای علم قرآن‌بنیان چیست؟
وی یادآور شد: سؤال دیگر اینکه معنا و مفهوم علم قرآن‌بنیان چیست؟ آیا مبانی علم در قرآن موجود است و آن را کشف می‌کنیم یا مبانی علم را از قرآن استنباط می‌کنیم؟ بحث بنده بیشتر نظر به این است که چگونه می‌توانیم علم را از قرآن استخراج کنیم. در روش‌های اجتهادی، تفسیر و تأویل وجود دارد و شاید جامع‌ترین شخص در این زمینه علامه طباطبایی است چون هم در تفسیر، هم در فقه و هم حکمت دارای آثاری است و لذا می‌توانیم بیشتری استفاده را از آثار ایشان داشته باشیم.
 
معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان گفت: درست است که مرحوم علامه طباطبایی از نوصدرائیان است و فلسفه نوصدرائی، جامع عرفان و برهان و قرآن است اما یک ترکیب عملی از برهان و عرفان و قرآن در خود آثار علامه هم وجود دارد که می‌تواند قوی‌ترین منبع برای تولید علم بومی باشد.
منبع: ایکنا


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.