شرح دعای روز دوازدهم ماه رمضان؛ عفاف به چه معنا است؟

کد خبر: 113194
«خدایا در این ماه مرا با پوشش و عفّت زینت ده و با لباس قناعت و کفاف بپوشان و بر رعایت عدالت و انصاف وادار کن و از هر چه می‌ترسم ایمن گردان به نگهداریت ای نگهدارنده ترسیدگان.»
وارث

«اللهُمَّ زَیِّنّی  فیهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنی  فیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکَفافِ، وَاحْمِلْنی  فیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَالْإِنْصافِ، وَ امِنّی  فیهِ مِنْ کُلِّ ما اخافُ، بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الْخآئِفینَ»

«خدایا در این ماه مرا با پوشش و عفّت زینت ده و با لباس قناعت و کفاف بپوشان و بر رعایت عدالت و انصاف وادار کن و از هر چه می‌ترسم ایمن گردان به نگهداریت ای نگهدارنده ترسیدگان.»

آیت الله مکارم شیرازی در شرح دعای روز دوازدهم ماه رمضان آورده است:

«ستر» به معنای پرده، یا چیزهایی است که اشیای مختلف را با آن می‌پوشند؛ لذا «مهتوکٍ سِترُه» به معنای انسان بی‌شرمی است که پرده‌های حیای او دریده است و از ریشه «هتک» به معنای پاره کردن و دریدن گرفته شده است.

«عفاف» تنها به معنای خویشتن داری در برابر آلودگی‌های جنسی نیست آن گونه که در فارسی معنا می‌شود، بلکه از نظر واژه عربی، هرگونه خویشتن داری در مقابل گناه و کار خلاف را فرا می‌گیرد.
بنابراین «عفت» به معنای خودداری کردن از حرام و هرگونه کار خلاف است؛ خواه در مسائل جنسی باشد یا غیر آن.

پس عفّت فضیلت و حدّ اعتدال قوّه شهویّه است آن هم به معنای عام کلمه که هر جاذبه‌ای را نسبت به چیزی قوّه شهویّه می‌گویند مانند جاذبه مال، مقام، شهوت جنسی و غیره که اگر از حد بگذرد، حرص است و اگر به حدّ اعتدال نرسد، تنبلی و رکورد است و اگر حدّ اعتدال باشد عفاف است.

لزوم پرده پوشی عیوب دیگران از نگاه دین اسلام

غالب مردم دارای نقاط ضعف و عیوبی هستند، لذا همان گونه که خداوند «ستّار العیوب» است، دوست ندارد که افراد بشر پرده دری کنند و عیوب مردم را فاش سازند و آبروی آن‌ها را ببرند.

لیکن بسیاری از مردم سعی می‌کنند به اسرار زندگی و عیوب پنهانی دیگران پی‌ببرند و بر ملا سازند؛ در حالی که چنانچه عیوب مستور بماند می‌توانند با هم زندگی کنند، ولی بر ملاشدن عیوب پنهانی سبب بدبینی و بی‌اعتمادی نسبت به هر کسی خواهد شد و همین امر شیرازه امور اجتماعی را ازهم می‌پاشد.

هم‌چنین تفتیش درباره عقائد و اسرار و عیوب دیگران سبب کینه‌توزی و عداوت در صحنه اجتماع و گاه منجر به درگیری‌های شدید می‌شود، اگر سلامت جامعه، امنیت و آرامش را طالب باشیم، باید از این امر به شدت بپرهیزیم.

از سوی دیگر پرده دری‌ها از یک سو، احترام شخصیت افراد را در هم می‌شکند و از سوی دیگر، آن‌ها را در ارتکاب گناه جسور می‌کند، زیرا در پرده بودن عیب همواره سبب احتیاط افراد است، امّا اگر کار به رسوایی کشید دیگر کسی ملاحظه نمی کند و از همه این‌ها گذشته پرده دری باعث اشاعه فحشاء در جامعه و آلوده شدن دیگران به گناه می‌گردد.

به همین دلیل در احادیث اسلامی تأکید فراوانی بر این مطلب شده است، در حدیثی می‌خوانیم: «و اکتم سرّه و عیبه و اظهر منه الحسن؛ یکی از حقوق مؤمنان، بر یکدیگر این است که اسرار و عیوب یکدیگر را بپوشانند و خوبی‌ها را آشکار سازند».

در حدیث دیگری از امام صادق (ع) می‌خوانیم: «من ستر علی مؤمن عورة یخافها ستر اللّه علیه سبعین عورة من عورات الدّنیا و الآخرة؛ کسی که عیب مؤمنی را که از آشکار شدنش بیم‌ناک است بپوشاند، خداوند هفتاد عیب او را در دنیا و آخرت می‌پوشاند».

امام (ع) در این فراز نورانی اشاره پر معنایی به این دستور اسلامی کرده و پایبندی خود را نسبت به آن آشکار ساخته، البته این در موردی است که عیوب پنهانی سرچشمه مشکلات اجتماعی نگردد که در آنجا وظیفه افشاگری به میان می‌آید؛ ولی نباید به بهانه این استثنا اسرار و عیوب مردم را فاش کرد، بلکه باید به راستی محل روشنی برای این استثنا پیدا شود.

کفاف و عفاف؛ بهترین پوشش و زینت در سبک زندگی اسلامی

بی‌شک کفاف و عفاف در جنبه‌های مختلف زندگی دنیا برتر از هر چیز است؛ زیرا عفاف به معنی اقتصار و قناعت کردن بر تناول شی ء قلیل و مختصر است که باقی‌مانده از چیزی است. سپس معنی از این فراتر رفته و به حالت کنترل در مقابل شهوات به معنی عام اطلاق شده است، شهوت مال، جاه، خوردن، تکلم کردن، شهوت جنسی و غیره، عفّت و عفاف در همه این‌ها کنترل کننده است.

لذا در روایتی از امام علی(ع) می‌خوانیم: «حلّوا أنفسکم بالعفاف و تجنّبوا التبذیر و الإسراف: «خودتان را با عفاف و قناعت زینت دهید و از تبذیر و اسراف بپرهیزید»

در روایت آمده است: «عفاف زینت فقر و تنگدستی است» که نشان می‌دهد اصولاً کسی که به حدّ لازم زندگی  قانع باشد به پرهیزگاری و عفاف و پاکی از گناه آراسته خواهد شد، در غیر این صورت غالباً آلوده گناه می‌شود، علی (ع) می‌فرماید: «من اقتنع بالکفاف ادّاه الی العفاف؛ کسی که به مقدار کفایت قانع شود او را به سوی عفّت و پاکی هدایت می‌کند» اضافه بر این قناعت به مقدار لازم برای زندگی علاوه بر جنبه‌های معنوی و اخلاقی، سبب آرامش روح و جان آدمی در همین دنیاست.

نسبت عدالت و امنیت در جامعۀ اسلامی

در عصری به سر می‌بریم که گذشت زمان و شکست قوانین مادّی و پدید آمدن بن بست‌های جهانی و کشیده شدن بشریّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را خسته کرده است و آنان را به این حقیقت واقف ساخته که اصول قوانین مادّی و سازمان‌های به اصطلاح بین‌المللی نمی‌توانند مشکلات زندگی را حل کنند و عدالت را در جهان حکم‌فرما سازند، بلکه تمام نظامات مادّی و سازمان‌های بشری در اجرای اصول عدالت و احقاق حق و برقراری امنیّت و آرامش، عاجز و ناتوان هستند.

لذا تلاش برای تحقق عدالت در جامعه اسلامی و اصلاح بلاد و آسایش عباد و امنیّت مظلومان و ستمدیدگان امری غیر قابل انکار است. بدیهی است «امنیت» اعم امنیت از مجازات پروردگار و یا امنیت از حوادث دردناک اجتماعی، هم‌چون جنگ‌ها، تجاوزها، مفاسد، جنایات و حتی امنیت و آرامش روحی تنها موقعی به دست می‌آید که در جوامع انسانی دو اصل حکومت کند، ایمان و عدالت اجتماعی، اگر پایه‌های ایمان به خدا متزلزل گردد و احساس مسئولیت در برابر پروردگار از میان برود و عدالت اجتماعی جای خود را به ظلم و ستم بسپارد، امنیت در چنان جامعه‌ای وجود نخواهد داشت.

به همین دلیل با تمام تلاش و کوششی که جمعی از اندیشمندان جهان برای برچیدن بساط ناامنی‌های مختلف در دنیا می‌کنند روز به روز فاصله مردم جهان از آرامش و امنیت واقعی بیشتر می‌گردد، زیرا پایه های ایمان لرزان شده و ظلم جای عدالت را گرفته است.

به عنوان نمونه نسبت عدالت و امنیت در امر اقتصاد را می‌توان در مولفۀ توزیع درآمدها جستجو نمود که اسلام اصالتاً «کارِ مستقیم» را ملاک توزیع قرار داده و برای هر یک از عوامل تولید از سرمایه و ابزار نیز حقوق و مقرراتی وضع کرده است. به نحوی که رسیدن به عدالت اجتماعی اقتصادی، تأمین نیازهای حیاتی فرد و جامعه و دست‌یابی به امنیت سیاسی_اقتصادی از اهداف نظام توزیعی اسلام است.

از این رو عمران و آبادانی، فراوانی امکانات، ارتقای سطح زندگی مردم، رشد علمی، گسترش امنیت و عدالت همراه با معنویت است.

ایجاد جامعۀ توحیدی بستر ساز تحقق عدالت و امنیت

هم‌چنین در تبیین پیوند عمیق و ناگسستنی عدالت و امنیت در ابعاد کلان، باید به راهبرد ایجاد جامعۀ توحیدی اشاره کرد، در این زمینه پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «تَقُولُونَ لا اله الّا اللَّهُ وَتَخْلَعُونَ الانْدادَ مِنْ دُونِه؛ به ریسمان توحید چنگ زنید و از شرک و بت پرستی دست بردارید؛ یعنی زیر چتر توحید درآیید تا قدرتمند گردید.»

این جمله پیامبر اکرم (ص) هنوز هم برای جهانیان که از جنگ‌ها و اختلافات خسته شده‌اند راهگشاست؛ زیرا تنها راه برای ختم این مسائل و دستیابی به قدرت، عزّت توأم با امنیّت، آسایش و گسترش عدالت حقیقی بازگشتن به سوی شجره طیّبه توحید است.

از دیدگاه قرآن برقراری و سر بلندی ملت‌ها در صورتی است که خود را به بزرگ‌ترین نیروها و قدرت‌ها متکی سازند و در همه حال از او مدد بگیرند، به قدرتی تکیه کنند که فنا و زوال در او راه ندارد و تنها در برابر او سر تعظیم فرود آورند، که اگر چنین کنند از هیچکسی ترس و وحشتی نخواهد داشت و پیدا است که چنین مبدئی جز آفریدگار بزرگ نمی‌تواند باشد، آری این تکیه گاه خداوند است؛ «لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ» لذا در فرازپایانی دعا می‌خوانیم: «بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الْخآئِفینَ؛ به نگهداریت ای نگهدارنده ترسیدگان» زیرا پرهیزکاران وقتی به آیات مشتمل بر خوف و ترس و عذاب برخورد می‌کنند به خدا پناه می‌برند.
منبع: ایسنا


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.