روایتی از آزادی خرمشهر/ از دستان خالی تا دشمن تا بن دندان مسلح

کد خبر: 113962
یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس می‌گوید؛ لحظه‌ای که خرمشهر آزاد شد ما در خرمشهر نبودیم اما کنارش بودیم وقتی در بی‌سیم‌‌ها به تمام نیروها اعلام کردند« خرمشهر آزاد شد»  شادی غیرقابل وصفی در بین ما حاکم شد، خیلی‌ها را می‌دیدم خاک را می‌بوسیدند.
وارث

«سوم خرداد خرمشهر یا خونین‌شهر... با خلق حماسه‌های جاودانه و جانفشانی‌های فراموش‌ناشدنی رزمندگان غیور اسلام آزاد شد»؛ خرمشهری که پس از ۵۷۵ روز اشغال و ۳۵ روز مقاومت، چهارم آبان ۱۳۵۹ توسط رژیم تا دندان مسلح بعثی عراق اشغال و در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد ۱۳۶۱ در عملیات بیت‌المقدس آزاد شد؛ این خبر باوجود گذشت سال‌ها برای کسانی که هرگز خرمشهر را به چشم ندیدند شیرین‌ترین خبر بوده و هست.

 

سوم خرداد یک حماسه ملی است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهه‌های دفاع نبود، نه حماسه آن پیروزی  تحقق می‌یافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پیروزی؛ می‌توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمی در همه صحنه‌ها است.

 

* از خدمت فرار کردم

 

سردار حمیدرضا رستمیان از یادگاران هشت سال دفاع  مقدس که در زمان فتح خرمشهر در تیپ ۳۷ نور بود، در گفت‌وگو با فارس به روایت روزهای پیروزی انقلاب، دفاع مقدس و فتح خرمشهر می‌پردازد و می‌گوید؛ اوایل انقلاب ۲۰ ساله و قبل از پیروزی انقلاب خدمت سربازی بودم، زمان پیروزی هم بنا به دستور امام راحل که اعلام کردند سربازان  از خدمت فرار کنند و مقابل مردم قرار نگیرند، همین کار را کردم، خدمت سربازی‌ام تا شهریور ۵۷ بود ولی فروردین ۵۷ فرار کردیم و پس از آن وارد سپاه شدیم.

بعد از تشکیل سپاه ۱۵ خرمشهر ۵۸ جز اولین‌ها بودم که عضو سپاه شدم و جنگ هم که شروع شد عراق حمله کرد که به کردستان برای انجام ماموریت اعزام شدم؛ آن زمان یادم هست وقتی بعد از پایان ماموریت به شهرستان می‌آمدیم در شهرستان بند نمی‌شدیم و دوباره به منطقه عملیاتی می‌رفتیم.

 

*سپاه با قدرت در میدان

 

روزهای اول انقلاب و شرایط کشور مشکلاتی داشت و همین موضوع موجب سوءاستفاده دشمنان شد آن زمان سپاه نوپا بود تازه یک‌سال شکل و تازه گرفته بود با توجه به آن شرایط سپاه مسائل امنیتی داخل و مناطق غرب، شمال غرب و شمال شرق و تهدیدهایی که وجود داشت سپاه خودش را آماده کرد با وجود اینکه آمادگی چنین جنگ و مبارزه‌ای را واقعا نداشت، اما با همه مسائل وارد میدان شد.

 

 در شرایطی که دشمن هم با تمام توان وارد جنگ شده بود با این تصور این نظام نوپا را ساقط کرده و بتوانند انقلاب را در مسیر دیگر به شکست بکشانند.

 

تا قبل از آزادسازی عملیات متعددی داشتیم، از جمله عملیات فتح‌المبین سال ۶۰ و عملیات بیت‌المقدس که در پی آن خرمشهر آزاد شد و دشمنی که بیش از ۵۵۷ روز خرمشهر را اشغال کرده بود و در این مدت هم مطمئنا منطقه را از نظر مواضع دفاعی و حرکت‌های علیه نظام تجهیز کرد تا به راحتی از آن دفاع کند با همه این وجود رزمندگان اسلام و نیروهای ارتش و سپاه با طرح و مقاومتی که به نمایش گذاشتند، توانستند خرمشهر را آزاد کنند.

*عملیاتی با عبور از رودخانه کارون

 

در عملیات بیت‌المقدس عبور از رودخانه کارون و کرخه که منطقه وسیعی بود در دستور کار قرار گرفت وسعت منطقه عملیاتی بیت‌المقدس ۵۳۰ هزار کیلومتر مربع بود و به همین دلیل ۴ قرارگاه در این عملیات شکل گرفته بود که یک قرارگاه به‌عنوان پشتیبان منطقه عملیاتی بود.

 

  ۲۴ ساعت قبل دشمن متوجه عملیات شده بود و خودش را می‌خواست به منطقه کارون نزدیک کند ولی نیروهای ما کارها و مقدمات را فراهم و جنگ را شروع کردند، همه در خط حضور فعال داشتند و به شکلی کمک می‌کردند که نبرد را جلو ببرند.

 

عملا رزمندگان ما برای رخنه به مواضع دشمن در وضعیت دشواری قرار داشتند ولی با وجود این همه نیروهای اسلام با توکل به خداوند توانستند دشمنان را زمین‌گیر کنند؛ هیچ چیزی نداشتند و دست‌شان خالی بود ولی پیروز میدان شدند‌

 

باید گفت، خرمشهر فقط میدان نظامی نبود و مقاومت مردمی در آن چشمگیر بود، مقاومت ۳۳ روزه خرمشهر به دشمنان فهماند که تصورشان خام و باطل خواهد بود، کاری از پیش نخواهند برد.

 

* بهار تابستانی

 

این رزمنده دفاع مقدس یادآور می‌شود: آن زمان جانشین فرمانده گردان بودم و فرمانده از بچه‌های گیلان بود قبل از عملیات نیروها تحت آموزش اولیه و راهپیمایی در روز و شب قرار گرفتند تا آمادگی لازم را داشته باشد درست فصل بهار بود اما بهار خوزستان گویی تابستان بود.

عملیات بیت‌المقدس در غرب رودخانه کارون و خرمشهر با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد آغاز شد، درحالی‌که شب نخست عملیات، عراق تمام توانش را گذاشته و آماده دفاع بود ولی خط دژی که عراق به وجود آورده بود، شکسته شد.

 

رستمیان اظهار می‌کند: آتش دشمن آن‌قدر سنگین بود که نیروهای خودی مجبور به عقب‌نشینی شدند ولی نیروهایی از یگان‌های خودی از رودخانه کارون عبور کرده و جاده اهواز-خرمشهر را تصرف کردند و عراقی‌ها در محاصره قرار گرفتند.

 

نیروها با مقاومت توانستند در مقابل این تهاجم ایستادگی و عراقی‌ها را مجبور به عقب‌نشینی کنند؛ گرچه دشمن آمادگی لازم برای مقابله با این عملیات را در خود ایجاد کرده بود و هوشیاری لازم را نیز به دست آورده بود، ولی با این حال غافلگیر شد.

 

* خاطرات عجیب نوجوانان آن روزها

 

وی بیان می‌کند: در آن دوران ما بچه‌های ۱۴ یا ۱۵ ساله زیادی داشتیم که در مقابل دشمنان تا دندان مسلح ایستادند برای من این موضوع خاطره و جز خاطرات عجیب بوده حتی تا پایان جنگ باز هم  بچه‌های۱۴ ساله می‌دیدم که وارد میدان نبرد می‌شدند؛ در یک عملیاتی فکر کنم رزمنده کمتر از ۱۵ سال بود وقتی به طرف منطقه عملیاتی رفتیم تا راه ورود به دشمن را ببندیم اسلحه گرفت به سمتم گرفت و گفت کجا می‌روی من گفتم من فلانی هست بگذار بروم گفت فکر کردی نمی‌شناسمت ولی اجازه نمی‌دهم قدرت و ابهت نوجوانان همواره در ذهنم مثال‌زدنی است.

 

در آن روزها خاطرات تلخ و شیرین زیادی برایم رقم خورد روزهای تلخی که خیلی از هم‌سنگران، بستگان و دوستان به شهادت می‌رسیدند و از جمع ما می‌رفتند و روزهای شیرینی که برای‌مان افتخار بود و در عملیات‌ها موفق بودیم.

 

* لحظات غیرقابل وصف آزادسازی خرمشهر 

 

فرمانده سابق لشکر ۲۵ کربلا می‌گوید: یکی از خوشحالی‌های ما  آزادسازی خرمشهر بود لحظه‌ای که خرمشهر آزاد شد ما در خرمشهر نبودیم اما کنارش بودیم وقتی در بیسیم‌‌ها به تمام نیروها اعلام کردند خوشحالی غیرقابل توصیف بود خیلی‌ها را می‌دیدم خاک را می‌بوسیدند.

*کرونا؛ گلوله خاموش مرگ

 

این روزها هم در جبهه کرونا گروه‌های جهادی به دل خطر رفتند، حتی برای تغسیل اموات اوایل کسی جلو نمی‌رفت همین نیروها و طلبه‌های جوانان وارد میدان شدند که درواقع گلوله‌‌ مرگ خاموش بود ولی خطر کردند و مردم را تنها نگذاشتند.

 

*جوانان امروز همانند دیروز

 

رستمیان خاطرنشان می‌کند: مقابل داعش در سوریه همین بچه‌های جوان بودند  شهدای خان طومان شاید ۱۴ ساله نبود ولی جوان بودند، در مقابل داعش ایستادند و الان هم نسل ۸۰ انقلاب ما پای کار هستند و در گروه های جهادی، کرونا، سیل، زلزله و آتش‌سوزی هم همین بچه‌ها حضور دارند.

 

کنار دست و پشت حاج قاسم سردار دل‌ها، همین نیروهای جوان بودند؛ جوانان امروز ما مانند دیروز هستند  شاید برخی جوانان را با حیوان ببینیم؛ اما جوانان مخلص و عاشق ولایت داریم الا ماشالله...

 

مسیر شهدا عاقبت بخیری است

 

حرف آخر اینکه؛ مردم ما به‌ویژه جوانان همانگونه که پای آرمان‌های انقلاب ایستادند بدانند راه شهدا ادامه دارد و این مسیر عاقبت بخیری است؛ بدانیم شرایط امروز اقتصادی مختص کشور ما نیست و بدانیم دولت دارد خودش را  فدای ملت می‌کند،  مردم باید هوشیار باشند و آگاه به مسیر خود ادامه دهند.

منبع: فارس


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.