انتقاد از زیادهروی در توجه به جمال ظاهری و عملهای زیبایی
جلسه شرح صحیفه سجادیه، با محوریت دعای بیستم صحیفه سجادیه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه گذشته در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ کظْمِ الغَیظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَع.
توضیح دادیم که این فراز دعا عمدتا مبتنی بر مسئله جمال و زیبایی است که ذیل دو عنوان «صلاح» و «تقوا» قرار میگیرد. نسبت این بحث را با فطرت زیباییخواه انسان عرض کردیم. همچنین به سهم هر یک از ما در اینکه محیط عالم را به فرصتی برای زیباسازی شخصیت خودمان قرار دهیم اشاره کردیم. وقتی شخص در این دنیا زندگی میکند، باید ترکیب رفتارهای او و آنچه از سخن و رفتارش صادر میشود فطرتپسند باشد یعنی دارای ویژگی جمال و زیبایی باشد که به دل مخاطب بنشیند و جان او را صفا دهد و روح او را جلا دهد. از این مهمتر آخرت است، یعنی وقتی این آدم وارد عالم آخرت شد از برزخ تا قیامت متجلی به جلوههای جمال باشد. در این فراز امام نوزده جلوه از این آراستگیها و این لباسهای جذاب را که بر اندام روحی و شخصیتی و رفتاری انسانهای صالح و متقی است فهرست کرده و اینها را از خدای متعال تمنا میکند.
در زمانه ما مقوله جمال به جمال ظاهر معطوف شده است و در این زمینه شاهد زیادهروی هستیم به شکلی که مباحث مربوط به زیبایی باطن تحت الشعاع قرار گرفته و اساسا کار به این سمت رفته است که آفتش خیلی وسیع شده است که عبارت از بیعفتی و بیحیایی است. از آن طرف ادوات و لوازمش بیحد و حصر شده و اشتهای سیریناپذیر در مسیر زیبایی ایجاد شده است. به همین جهت کار آرایشگران رونق پیدا کرده و بالاترین سطح تراکنش مالی و مصرف در این زمینه اتفاق میافتد. کسی که این کار را میکند هدفش ارائه است و تلاش میکند خودش را به نمایش بگذارد و این به نمایش گذاشتن خود منجر به بیحیایی و بیعفتی است. از این طریق خانواده و محیط انسانی آسیب میبیند و به جای اینکه جامعه مشحون از رفتارهای عالی انسانی باشد مشحون از رفتارهای حیوانی میشود و این غریزه است که میدانداری میکند و فعال است. این از مخاطرات همیشگی بشر است. علتش هم ادواتی است که در اختیار شیطان قرار گرفته، یعنی امکانات شیطان برای اغواگری خیلی زیاد شده است. حتی کار به اینجا رسیده است که طرف پیکر تراشیدهشده در دستگاه الهی را به دست جراح بسپارد.
نقاشی زیبا بر بوم شخصیت انسان
اگر درون را زیباسازی کنی بردی و الا ضربه میخوری. اگر انسان اندیشههای خودش را تجمیل کند برده است. اگر توانست اخلاقش را تجمیل کند برده است. اگر توانستید به این زیورآلات آراسته کنید بردید. اگر کسی توانست روحش را در اتصال به اسمای الهی منور کند برده است. فرصت خیلی کم است. کل وقت انسان در این دنیا خیلی اندک است. انسان باید کاری بکند که خداوند او را به حکم آیه قرآن خریداری کند. طوری باش اگر چشم باطنبینی به تو افتاد هر روز زیباتر و نورانیتر از دیروز باشی نه اینکه هر روز زشتتر از روز گذشته شوی. بوم شخصیت را به تو دادند تا نقشی بزنی که عالم بالا به حیرت بیاید. نقشهاش را هم به تو دادند. هم نقشه داری، هم بوم داری ولی چرا اینقدر خودت را زشت نقاشی میکنی؟
در این فراز دعا، نوزده جلوه از جلوههای انسان متقی بیان میشود و از خدا خواسته میشود. وزن این نوزده مطلب یکی نیست و اینطور نیست همهشان در یک وزن باشند وزن برخی از آنها خیلی سنگین است، برخی وزنشان سبکتر است ولی همهشان در آن فهرست سهم دارند. اولین مورد از همه سنگینتر است و آن مسئله عدل است: «وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ».
عدل مساوی با حیات است
عدل در سرنوشت انسان سهم تام و تمامی دارد. سرّش این است خداوند سهم عدل را در نظام احسن سهم اول قرار داده است. اگر در عالم حسنی دیده میشود به خاطر عدل است. حکیم علی الاطلاق در این عالم هر چیزی را در جای خودش و به اندازه خودش قرار داده است و نسبت این امور با هم در یک نسبت متوازنی قرار داده است. واقعا ما حیاتیتر از کلمه عدل نمیشناسیم. عدل مساوی با حیات است. امیرالمومنین(ع) هم میفرمایند «العدل حیاه» یعنی زندگی به معنای واقعی کلمه مساوی با عدل است.
عدل اکسیر اعظم است و به هر چیزی بخورد آن را در بهترین وضعیت خودش قرار میدهد. در روایات ما مکرر آمده قوام عالم به عدل است، قویترین بنیان در عالم عدل است و آنچه معیار سنجش است عدل است. خدا هم عدل را فوقالعاده دوست میدارد و هم به عدل فرمان داده است.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید