رسیدگی به نماز مهمتر است یا اختلاس و بیحجابی؟/ پیشنهادی برای مسئولان رسانه ملی
اشاره؛ یکی از دلائل ذکر شده برای فروریزی ساختمان متروپل آبادان، ستون ضعیف آن بوده است و برای دین نیز ستونی به نام نماز ذکر شده که کاهلی، کم توجهی و بی اهمیتی به آن می تواند دین ما را دچار فروپاشی نماید؛ به همین دلیل با یکی از کارشناسان مرکز تخصصی نماز گفت و گویی را ترتیب دادیم تا پیرامون این فریضه مهم در دین مبین اسلام گپ و گفتی داشته باشیم.
متنی که ملاحظه می کنید، بخش اول نشست یک ساعته ما با حجتالاسلام مرتضی رحیمیان محقق است که تقدیم می شود :
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، به عنوان سؤال نخست بفرمایید که آیا ما در بحث نماز پیشرفتی نسبت به قبل از انقلاب داشته ایم؟
بسم الله الرحمن الرحیم. خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم. امیدوارم که جلسهی ما جلسهی با خیر و برکتی باشد.
ما نسبت به قبل از انقلاب پیشرفت داشتیم. در حدود سال ۱۳۳۸ در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران چیزی به عنوان مسجد یا نمازخانه وجود نداشت. یک اتاقی را به عنوان نمازخانه قرار داده بودند و شهید چمران روزانه چندین بار به آنجا میرفت و نماز میخواند و به دوستانش گفته بود که در آنجا نماز بخوانید تا در فضای مارکسیسم آن روز برای دانشجویان مسلمانی که رد میشوند انگیزه ایجاد کند تا آنها نماز بخوانند و بعد از ۳-۴ هفته که چندین نفر این کار را انجام دادند، توانستند یک تعداد دانشجو برای نماز جمع کنند، در حالی که الان تمام دانشگاههای کشور ما اقامهی نماز دارند و روحانی ویژهی مخصوص نماز دارد، نمازخانه و مسجد دارد، الحمدلله از این جهت خوب است.
رهبر انقلاب هم یک خاطرهای دارد که من قبل از انقلاب داخل قطاری بودم و قطار برای نماز صبح توقف نمیکرد. زمانی که قطار سر پیچ بود و سرعتش پایین آمد، مجبور شدم برای اینکه نمازم قضا نشود، خودم را از قطار به بیرون پرت کنم تا نمازم قضا نشود، در حالی که ما الان میبینیم قطارها در هنگام نماز میایستند و نمازخانههای شیک و تمیزی دارند. البته من نمیخواهم بگویم که ما به وضعیت ایدهآلی رسیدیم و وضع ما خیلی خوب است ولی میخواهم بگویم که نسبت به قبل از انقلاب خیلی پیشرفت کردهایم.
* یعنی بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب، وضعیت ما در نماز مساعد است؟
نه. نسبت به آن چیزی که باید باشیم عقب هستیم، ولی نسبت به آن چیزی که بودیم جلوتر هستیم. مثلا وضعیت قرائت نماز دانشآموزان ما که بخواهند نماز بخوانند و یا بزرگترهای ما نسبت به قبل از انقلاب خیلی تغییر کرده است.
بنده به جاهای مختلف تبلیغ میرفتم و الان هم هست، کسانی که سن بالایی دارند، به علت اینکه قبل از انقلاب مُبلغ به تعداد نبود و یکسری ابزارهای آموزشی هم وجود نداشت، در حرکت دولت به سمت نماز، حرکتی صورت نمیگرفت، وضعیت قرائت نمازها و احکامها خیلی مشکل داشت، الان نسبت به قبل از انقلاب در خیلی از نقاط کشور ما پیشرفت داشتیم و بنده این را علنا دیدم.
کسانی که قرائت نمازشان را نزد بنده تصحیح میکنند، مثلا حدود ۶۰ سال داشتهاند و از روستاهای مختلف بودهاند، بنده میدیدم که فقط برای حمد و سورهشان ۱۵ غلط داشتند. میگفتند: حاجآقا! آن زمان روحانی کم بود و نمیآمد. همین بود که یاد گرفته بودند، ولی الان بالأخره ابزارهای آموزشی هم کمک کرده و نسبت به قبل از انقلاب بهتر هستیم ولی تا قله خیلی راه داریم.
* شما برای تبلیغ به جاهای مختلف زیاد میروید؟
بله.
* چرا؟
از طرف ستاد اقامهی نماز کشور، حاجآقای قرائتی در استانهای مختلف ویژهی کارکنان دولت، آموزش و پرورش و خود مدیران و حوزهی علمیهی جاهای مختلف کشور دورههایی برگزار میشود و توفیق داریم که در آنجا انجام وظیفه کنیم.
* به نظرتان آماری وجود دارد که به عنوان مثال چند درصد کشور نمازخوان هستند؟
ما از حاجآقای قرائتی پرسیدیم و ایشان بیان کردند که من آمار نمیدهم و صلاح هم نیست که آمار بدهیم.
شاید آمار مناسبی نسبت به آن چیزی که باید باشد، نباشد. بنده هم آمار دقیقی ندارم، ولی آن چیزی که بالأخره با مردم سروکار داریم، یک درصدهایی در ذهنمان تخمین میزنیم ولی اجازه دهید آن را هم خدمتتان عرض نکنم.
من به این نکته اشاره کنم که وضعیت مطلوب ما کجاست؟ قرآن میفرماید: «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ»؛ مردان خدا کسانی هستند که خرید و فروش و تجارت آنها را از یاد خدا و از نماز باز نمیدارد.
حضرت در تفسیر آیه فرمودند: اینها مسگران و آهنگرانی بودند... . ببینید در شغل آهنگرانی دستها کثیف میشود و بالأخره کار است و فرد میگوید که؛ کارم را انجام دهم... . ولی اینها آهنگرانی بودند که زمان نماز که میرسید با تمام سختی که بود، دست از کار میکشیدند، ممکن است دستشان خونی شده باشد یا هر چه و سریع مانع را برطرف میکردند و اقامهی نماز اول وقت داشتند. الان ما در اداراتمان، اگر زمانی بود که ما بگوییم ۹۰-۹۵ درصد ابتدای وقت نماز جماعت بخوانند، گاهی اوقات یک کنفرانسی برگزار میشود و یا برنامهای در سطح کشور برگزار میشود ولی متأسفانه وقت نماز آنطور که باید و شاید در نظر گرفته نمیشود.
اگر ما به این ملاک قرآن رسیدیم که تمام دانشآموزان ما اول وقت و با اشتیاق خودشان نماز خواندند و معلمان کلاس را تعطیل کنند و نگویند که حالا نیم ساعت دیگر مانده است و دانشگاه بگوید که نیم ساعت دیگر ساعت کاری است، اگر اینطور بود خوب نیست، اما اگر مثل شهید بزرگوار، شهید شهریاری که به ایشان میگفتند: آقا! بفرمایید سلف سرویس دانشگاه، بیان می کردند: من به نمازخانه بروم و نماز اول وقتم ترک نشود. اگر به آن وضعیت رسیدیم انشاءالله به وضعیت مطلوب رسیدهایم، البته عمل کردن به آن معارف نماز هم جزو وضعیت مطلوب هست.
* شاید برای خیلیها سؤال باشد که ما اصلا چرا باید نماز بخوانیم؟ مگر خداوند احتیاجی به نماز خواندن ما دارد؟ شاید بعضی به خاطر همین موضوع اصلا نماز را کنار گذاشتهاند و میگویند: دل من با خداست، دل باید پاک باشد، چرا باید نماز بخوانم؟
در رابطه با اینکه خدا چه نیازی به نماز ما دارد، یکی از جوابهایی که ما میدهیم این است که اگر خداوند به نماز ما نیاز داشت، از قدرت خودش استفاده میکرد و ما را مجبور به خواندن نماز میکرد.
مثلا عروسی شیرین است و خدایی که شیرینی را در ارتباط یک دختر و پسر در شب عروسی قرار داده است، خداوند میتوانست آن شیرینی را در نماز هم قرار دهد و دیگر نیازی نبود که پیامبری بگوید نماز بخوانید؛ همه میرفتند و میخواندند.
اگر خداوند آن شیرینی که در یک خوراکی خوب قرار داده است، آن علاقهای که بین مادر و فرزند است، بین ما و نماز قرار میداد، دیگر نیازی نبود که پیامبری بیاید و بگوید و آیهی قرآن بفرستد. میتوانست قرار دهد؟ نمیتوانست قرار دهد؟ خدا میتوانست از قدرتش استفاده کند و تنبیه فوری یا تشویق فوری برای نماز قرار دهد. من مثالی میزنم و میگویم: دختر خانمهایی که نمازشان را اول وقت میخوانند و نماز شب هم میخوانند، هفتهای یک خواستگار داشته باشند. اگر نماز شب نمیخوانند، ماهی یک خواستگار داشته باشند، اگر نماز اول وقتشان آخر وقت میشود، سالی یک خواستگار داشته باشند و اگر اینها را نمیخوانند، کلا خواستگار نیاید. آن وقت چه میشود؟ همهی دخترها اهل نماز میشوند.
آقا پسری که دنبال کار میگردد، خداوند به هر کسی که نماز میخواند، کار بدهد. دیگر کار درست میشود. همهی مردم از کرونا میترسند، یک ویروس است و میترسند. خداوند یک ویروس ویژهی بینمازها قرار دهد و به محض اینکه نماز نخواندند، یک هفتهی بعد همه ویروس بگیرند و به ICU بروند. گاهی دیدیم که کسی بازی فوتبالش را رها کرده و میرود نماز بخواند. دانشگاهش را رها میکند و میگوید: نماز بخوانم. آن اشتیاقی که ما به غذا داریم که وقتی کمی گرسنه میشویم دیگر کسی را نمیشناسیم و به سمت غذا میرویم. میگویند: درس؟ میگوییم: فعلا درس را رها کنید. خداوند اگر میخواست، آن را قرار میداد، در حالی که در ابتدا خداوند هیچ علاقهای در نماز قرار نداده است و حتی سختی هم قرار داده است.
صبح بلند شوید و در سرما وضو بگیرید، تازه وضو گرفتید و نمازتان را هم خواندید، به محض اینکه سلام نماز را میدهید متوجه میشوید که از دیشب یک چسبی به دست شما بوده است و مجبور میشوید از ابتدا بخوانید. میگویید: خدا! من به جای آن ۱۰۰ تا صلوات میفرستم. ۱۰۰ تا صلوات فایدهای ندارد و باید از ابتدا بخوانی. یعنی گویی یک جاهایی هم خدا حال ما را با نماز گرفته است. خدا میخواهد به ما اثبات کند که من به نماز شما نیازی ندارم، گویی هیچ اقدامی انجام نمیدهد که ما تشویق شویم. میگوید: آینده به بهشت میروی. میگوید: الان یک چیزی به من بده؟ میگوید: الان نه. قرآن میفرماید: «أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ»؛ شما سر تا پا نیازمند به خداوند هستید، خداوند به شما نیازی ندارد.
امیرالمؤمنین(ع) نماز میخواندند و بعد از نمازشان میفرمودند: «إِلَهِی هَذِهِ صَلاَتِی صَلَّیْتُهَا لاَ لِحَاجَةٍ مِنْکَ إِلَیْهَا». نماز امیرالمؤمنین(ع) ۱۰۰ درصد قبول بوده و ۱۰۰ درصد حضور قلب داشته است. ایشان میفرمایند: خدایا! تو به نماز منِ علی(ع) نیازی نداری. بقیه که دیگر معلوم است. «آنجا که عقاب پر بریزد / از پشهی لاغری چه خیزد؟!».
خداوند به نماز ما نیازی ندارد ولی ما باید برای دانشآموزان و دانشجویان کشور تبیین کنیم که ما به نماز نیاز داریم. اگر این تبیین صورت بگیرد، خودشان خیلی به خواندن نماز علاقهمند میشوند.
* شاید بعضیها بیان کنند که به جای اینکه به نماز بپردازید، بروید و جلوی اختلاس را بگیرید، جلوی دزدی را بگیرید.
رسیدگی به کدام مهمتر است؟ ما در کشورمان باید به اختلاس، دزدی، بدحجابی و ... بپردازیم و یا نماز؟ کدامیک مهمتر است؟
اولا اینکه همهی اینها مهم هستند، هم شراب مهم است، هم طلاق مهم است، هم بیحجابی مهم است، هم اختلاس مهم است، همهی اینها مهم است.
خداوند مثل پزشکی است که برای قسمتهای مختلف بدن ما قرص داده است. برای قلب، معده و همهی قسمتها قرصی داده است و باید همه را استفاده کنیم.
اگر قرار است خوب شویم، فقط یک قسمت نیست. اسلام میفرماید: نماز، رأس الاسلام است. سر اسلام است. ما از سرمان خیلی محافظت میکنیم. در ضربات حاضر هستیم دستمان ضربه ببیند ولی سرمان ضربه نبیند؛ اما سر، همهی بدن نیست. قسمتهای مختلف هم هست. پس نماز رأس الاسلام است و سر اسلام است و باید جاهای دیگر هم باشد.
نکتهی بعدی این است که: حالا کدام مهمتر است؟ سؤال من از شما این است که اگر دین را یک خانه حساب کنیم، آیا ستون مهمتر از قسمتهای دیگر ساختمان نیست؟ چند روز پیش یک ساختمان ۱۰ طبقه فروریخته و کشور را به هم ریخته است. مشکل این ساختمان چه بوده است؟ ستون سست بوده است و اگر ستون سست نباشد حالا یک در یا دیواری هم خراب شود، این همه ضربه نمیزند. فرمودند: «الصلاة عمود الدین»؛ نماز، ستون دین است.
من میخواهم یک نکته خدمتتان عرض کنم؛ آن کسی که اختلاس و دزدی میکند، خوب نماز نخوانده است. نماز همین ظاهر آن نیست که رکوع و سجده باشد، باطنی هم دارد. چرا این حرف را میزنم؟ آیهی قرآن میگوید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ»، این نماز جلوی فحشا و منکر را میگیرد و یکی از آن فحشا و منکرات، اختلاس است، یکی از آن فحشا و منکر، دزدی است، فروش مواد مخدر، بیعفتی و غیره است.
این نماز اگر قدرت داشته باشد جلوی اینها را میگیرد. آیتالله بهاءالدینی فرمودند: بعضیها نماز نمیخوانند، پشتک میزنند. میگوید: آقایی که اختلاس کرده نماز میخوانده است. میگوییم: نماز نمیخوانده. دو تا دانشآموز با یکدیگر نشستهاند و درس میخوانند. زمانی که بنده در سالهای قبل برای کنکور میخواندم، دو دانشآموز کنار هم داخل کتابخانه مطالعه میکردند و هر دو هم با هم میرفتند و با هم میآمدند، یکی از آقایان رتبهی ۲۰۰ کنکور شد و یکی رتبهی ۲۵۰۰۰ شد. چرا؟ پس معلوم میشود که ایشان ظاهرا درس میخوانده، سرش در کتاب بوده ولی حواسش در جای دیگری بوده است، ولی ایشان واقعا درس میخوانده است. پس اگر نماز ما واقعا نماز باشد جلوی این گناهان را هم میگیرد.
* میخواهید بگویید که بالأخره خاوری هم در صف اول نماز جماعت میایستاد اما امروز کانادانشین است.
بله، نماز او نماز نبوده است. شخصی به پیامبر عزیزمان(ص) عرضه داشت: آقا! فلان شخصی که پشت سر شما نماز میخواند، دزدی هم میکند، فلان گناه بد را هم دارد. شما به او بگویید که این کار را انجام ندهد. حضرت فرمودند: نماز میخواند؟ اهل نماز است؟ گفت: بله. حضرت فرمودند: «إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ یَوْماً مَا»، اگر نمازش نماز باشد، به همین صورت که ادامه میدهد، خود این نماز یک روز او را از این گناهش بازمیدارد. در روایت دارد که؛ «فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ تَابَ»؛ مدتی طول کشید که دیدند او از این کارش دست برداشت. به شرط اینکه نمازش نماز باشد.
* پس با این اوصاف اگر مسئولان قضایی کشور در مباحث فرهنگی بیشتر کار کنند، جرایم کمتر خواهد شد؟
بله. بنده به یکی از زندانهای کشور رفتم و به آنها گفتم طبق آماری که گرفته شده، ۹۰ درصد از مجرمان تهران و مشهد در یک سالی که آمار گرفته بودند، اعلام کردند که یا ما نماز نخواندیم و یا آن روزی که جرم را انجام دادیم نماز نخواندیم. آیا این آمار درست است؟ رئیس زندان گفت: بله. ولی ما قسمتی از زندان داریم که آمارشان ۹۵ درصد است و خودمان آمار گرفتهایم. گفتم: کدام قسمت؟ گفت: قسمت قتل، قسمت مواد مخدر. یک قسمتی بود که جرایم خیلی سنگین بود و بنده داخل آن بند رفتم، گفت که آمار ما در اینجا ۹۵ درصد است که بی نماز بوده اند.
* بحث نماز برای جامعه متدین و فرهنگی ما خیلی مهم است؛ اما سوال اینجاست که آیا بخش فرهنگی ما که به نحوی متصدی این امور هم هست، در بحث دعوت به نماز درست عمل کرده است یا خیر؟
بنده اعتقاد دارم که اگر شیوهی دعوت ما به نماز خوب نباشد که بعضی جاها خوب نیست، باعث میشود که اثر معکوس داشته باشد.
اگر شیوههای ما در دعوت به نماز خوب و مناسب نباشد، به جای اینکه اثر مطلوب بدهد، اثر معکوس میدهد. به آقا میگوییم: این درب را به لولا وصل کن. این درب از جا درآمده است. آنچنان از لولا درمیآورید که نفر بعدی کلا نمیداند چه کند، از بیخ و بن درمیآورید.
بعضی از پدر و مادرها و معلمان و کلا مسئولین فرهنگی جامعه شیوههای دعوت به نماز را یا نمیدانند و یا به خوبی اجرا نمیکنند. من یک جایی شیوههای دعوت به نماز را میگفتم و یک آقایی آمد و گفت: آقا؟ گفتم: بله. گفت: این شیوهها برای شماست، ما یک شیوه داریم و جواب میدهد. گفتم: چیست؟ گفت: اسمش کمربند است. گفتم: الان جواب میدهد؟ گفت: بله، من کمربند را آویزان میکنم و خودشان هم میدانند. گفتم که این کار شما تا چند سال جواب میدهد؟ تا ۱۸-۱۹ سال که برسد دیگر جواب نمیدهد. بعد یک تأملی کرد و یک لبخندی زد که؛ بله، شما درست میگویید؛ پس ما باید شیوهمند عمل کنیم.
شهید چمران به آمریکا رفت، نمازش را ترک نکرد و بهتر شد که بدتر نشد، شهید عباس بابایی رفت و بهتر شد که بدتر نشد. اما گاهی اوقات ما داخل مراکز فرهنگیمان میبینیم که سستنمازی و بینمازی وجود دارد.
* در یکی از جلسات، سخنی را از مرحوم آیت الله العظمی بهجت بیان کردید که گفتند: کسی که میخواهد یک ساعت مطالعه کند و مطلبی را بفهمد، با یک نماز درست میتواند در ۱۰ دقیقه این مطلب را بفهمد.
بله. یک نکتهای هست که میگویند: آیا نماز با پیشرفت علم رابطه دارد؟ نماز با درس من ارتباط دارد یا نه؟ ما میگوییم که من میخواهم درس بخوانم و پیشرفت کنم. میخواهم پیشرفت کنم، درس سخت است، خدایا! چه کنم؟ خداوند به من میگوید: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ»، از نماز استعانت بجو، از نماز کمک بگیرید. من در نماز میایستم و رو به خدا میگویم: «إِیاکَ نَسْتَعِینُ»؛ خدایا! کمک کن.
من میگویم که وقتی من درخواست کمک از خدا و از نماز کردم که خداوند فرمود: کمک بگیر. یکی از این سه اتفاق ممکن است بیافتد:
۱. اینکه من رفتم و این کار را کردهام اما دستور خدا دستور به ضلالت بوده است، یعنی من رفتم و خدا من را گمراه کرده است، نماز خواندم و پسرفت کردم. این از خدا شایسته نیست.
۲. یا اینکه این نماز من در پیشرفت علمی من هیچ تأثیری نداشته است، پس دستور خدا دستور به بطالت بوده است، وقت من از دست رفته و هیچ فایدهای نداشته است.
۳. یا اینکه بفرمایید دستور خدا دستور به هدایت بوده است. در این صورت خداوند راست گفت: «صدق الله». خواندن نماز هر چه بهتر باشد ارتباط ما را با خدا وصل میکند و به قول امروزیها کانکت میشویم و اگر کسی خوب نماز بخواند بهتر میتواند فکر کند.
ابوعلی سینا مشکل علمی پیدا میکرد و هر زمانی که این مشکل برای او ایجاد می شد، به مسجد جامع میرفت و در آنجا دو رکعت نماز میخواند و برمیگشت و میگفت که مشکل من حل شد. حضرت آقا از شهید شهریاری این خاطره را تعریف کردند که شهید شهریاری میخواستند یکی از فرمولهای مهم را به دست بیاورند و گیر کرده بودند. ممکن است فرمول صفحهی سوخت ۲۰ درصدی بوده باشد که ایشان کشف کردند و چرخهی سوخت ما را کامل کردند، هر چه فکر کردند نرسیدند. گفتند: حالا برویم و دو رکعت نماز بخوانیم، رفتند و دو رکعت نماز خواندند و به همراهشان گفتند که نماز من که تمام شد، من متوجه شدم که چطور باید آن مسئلهی علمی را حل کنم. آیتالله بهجت فرمودند: ما به این نتیجه رسیدیم کسی که خوب نماز بخواند، میتواند مطلبی را که یک ساعت بخواند و بفهمد، ۱۰ دقیقهای بخواند و بفهمد.
* چند شیوه دعوت به نماز که به نظرتان میتواند مهم بوده و راهکاری باشد که بتوانیم از آنها استفاده کنیم، بفرمایید.
به توفیق الهی بنده شیوههای دعوت به نماز را از اساتید مختلف جمعآوری نموده و آنها را تبدیل به کلیپهایی کردهام که فعلا ۷۲ کلیپ شده است و شاید چند تا هم اضافه شود.
ما ۲۴ شیوهی دعوت به نماز را در آنجا توضیح دادیم. ابتدا شیوههای اشتباه را گفتیم که این شیوههای اشتباه را اجرا نکنید و بعد هم شیوههای درست را بیان کردیم که من یکی، دو تا از شیوهها را بیان می کنم.
یکی از شیوهها، شیوهی الگویی است. قرآن میفرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»، مربی برای دانشآموز و پدر و مادر برای فرزندشان یک الگوی خوبی باشند. شهید چمرانی که به اروپا و آمریکا رفت و نمازش کم نشد، پدر او در بازار تهران اهل نماز اول وقت در مسجد بود و هر روز هم به آنجا میرفت. مادر شهید چمران اهل خواندن نمازهای مستحبی بود. برادر شهید چمران میگوید که مادر ما مفاتیح را باز میکرد و میگفت: امروز چه نمازی دارد و باید چه کنیم؟ آن پدر، این فرزند را به بار میآورد. شیوهی الگویی را داریم.
حاج قاسم سلیمانی میگوید: من ۶۰ سال که عمر دارم، در این ۶۰ سال یک بار ندیدم که نماز صبح پدرم قضا شود و یا اصلا نمازی از او قضا شود، پدر من مقید به نماز خواندن است.
شهید مطهری میگوید: من انس به قرآن و نماز را از پدرم دارم. اینکه انسان ببیند، اثر دیدن بیشتر از اثر شنیدن است. اینکه من دائم بگویم ولی او نبیند. معمولا دانشآموز و فرزند ما یک گام در بحث تربیت از ما عقب است.
آقا امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ»؛ کسی که خودش را امام دیگران قرار میدهد باید قبل از اینکه دیگران را بسازد، خودش را بسازد و تربیت او تربیت رفتاری باشد، نه گفتاری. البته گفتاری هم خوب است. اینکه مدام ببیند نماز اول وقت میخوانیم، حتی اگر شب عروسی است، حتی اگر میهمان آمده است، حتی اگر لحظهی حساس فوتبال است. ببیند که نمازمان را مفصل میخوانیم، نوک کلاغی نمیخوانیم. ببیند که به تعقیبات مقید هستیم. این دیدن خیلی میتواند مؤثر باشد.
پیشنهاد من این است که خود پدر و مادرها یک برنامهای برای نماز خودشان بریزند. نماز خودمان ارتقاء پیدا کند.کانال مرکز تخصصی نماز در ایتا و سروش هست، در قسمت جستجوی آن بنویسند: کانال مرکز تخصصی نماز. یا از سایت قنوت که سایت مرکز تخصصی نماز است میتوانند لینک این کانال را پیدا کنند و عضو شوند. هر روز یک مطلب نمازی قبل از نماز ظهرشان در حد ۵-۱۰ دقیقه بخوانند. چون خداوند نماز را هر روز قرار داد و قرار است هر روز ما پیشرفت کنیم، پس باید هر روز یک نکتهی نمازی یاد بگیریم و آن نکاتی که بلدیم را تمرین کنیم. این باعث میشود که نماز خودمان بهتر شود و اطلاعات نمازی ما هم زیاد شود.
شیوهی اول، شیوهی الگویی و شیوهی دوم، شیوهی آگاهسازی است. دانشآموزان ما چقدر از نماز میدانند؟ در کتاب وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل از مجموع ۵۸ هزار حدیث، ۱۹ هزار حدیث نمازی وجود دارد. یک صفر از این عدد را کم میکنیم، ۱۹۰۰ تا میشود، یک صفر دیگر هم کم میکنیم و ۱۹۰ میشود، یک صفر دیگر هم کم میکنیم و ۱۹ میشود. جلوی هر دانشگاه یا دبیرستانی که شما میگویید برویم و وقتی دانشآموزی بیرون آمد، به او میگوییم: ۱۹ تا حدیث نمازی بگو و اصلا یک پراید به تو میدهیم. «الصلاة عمود الدین»، این یک حدیث است. دیگر چه؟ «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ»، این هم دو تا شد. دیگر چه؟ ۳-۴ تا که بگوید تمام میشود. اطلاعات نمازی ما ضعیف است که این خیلی مهم است. وقتی پدری با دانشآموز و فرزندش صحبت میکند باید اطلاعات نمازی او زیاد باشد و بتواند به او آگاهی بدهد.
مردی میگفت: من یک کاغذی دیدم که داخل آن نوشته بود: پیامبر خدا(ص) فرمودند: هر کسی که در نمازش سستی کند به ۱۵ بلا مبتلا میشود. «مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ»، این حدیثش است. این کاغذ را یک جایی به ما هدیه داده بودند و ما این را جلوی آیینهی خانه گذاشتیم. جوان ۲۰-۲۵ سالهی من آمد جلوی آیینه موهایش را شانه کند، او نماز نمیخواند، شاید هم سستی میکرد. او نگاه کرد و دید: هر کسی نماز نمیخواند برکت از عمرش میرود، برکت از روزیاش میرود، قبرش تنگ میشود، مرگش سخت میشود، در روز قیامت خداوند نظر رحمت به او نمیافکند. اینها را خواند و گذاشت. دیدم که رفت و وضویش را گرفت و نمازش را خواند. میخواست به جایی برود و کار داشت. نماز را خواند و رفت. یعنی خواندن یک حدیث چقدر تأثیرگذار است.
آقایی به من گفت: حاجآقا! من در نماز موفق نیستم و اصلا نماز نمیخوانم. یک رانندهی ماشین بود. به او گفتم: دوست داری پیامبر خدا(ص) تو را شفاعت کند؟ گفت: بله. گفتم: کسی که پیامبر خدا(ص) او را لعنت کند، شفاعت میکند؟ گفت: یعنی چه؟ گفتم: روایت دارد: «تارک الصلاة ملعونٌ فی التوراة، ملعونٌ فی الانجیل، ملعونٌ فی الزبور، ملعونٌ فی القرآن، ملعونٌ علی لسان جبرئیل، ملعونٌ علی لسان میکائیل، ملعونٌ علی لسان اسرافیل، ملعونٌ علی لسان محمد صلی الله علیه و آله و سلم»، چهار کتاب آسمانی و سه فرشته و منِ پیامبر(ص) او را لعنت میکنم. فرمودند: «لَا یَنَالُ شَفَاعَتِی مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ». اگر روز قیامت آمدی... . بعد تازه در ادامه فرمودند: کسی که بینماز باشد، در کنار حوض کوثر هم من را نمیبیند که به التماس بیافتد. آن راننده یک فکری کرد و گفت: باید برای نمازم کاری بکنم. اطلاعات نماز و آگاهسازی در بحث نماز خیلی مهم است.
- پیشنهادی برای مسئولان صداوسیما
اگر بنده مسئول صداوسیما بودم به آنها اعلام میکردم که شما هر روز یک دقیقه قبل از اخبار ساعت ۱۲، صلوات خاصهی امام رضا(ع) را گذاشتید، مدتی گذاشتید و همهی مردم یاد گرفتند و علاقهمند شدند. شما هر روز یک کلیپ یک دقیقه یا ۳۰ ثانیهای یک مطلب نمازی قبل از اخبار ساعت ۱۴ بگذارید، کشور متحول میشود، واقعا متحول میشود. مردم اطلاعات ندارند.
منبع: خبرگزاری حوزه
افزودن دیدگاه جدید