ماجرای ملّا آقای دربندی و درخواست نبخشیدن شمر از ابی عبدالله (ع)

کد خبر: 115144
 ملّا آقای دربندی واعظ متبحر و مشهوری بود که به خاطر علاقه و عشق وافر به حضرت سیّدالشهدا (ع) زبانزد خاصّ و عام بود. او آنقدر شیفتة عزاداری بر سیدالشهدا (ع) بود که در خواندن مصائب کربلا یا شنیدن آن از کثرت گریه و ناله، به حالت غش و بی هوشی می افتاد. در حالات ایشان نوشته‌اند که ...
وارث

حضرت سیدالشهدا (ع) علاوه بر آنکه در هنگام مرگ بر بالین شیعیان، ارادتمندان و گریه‌کنان خود حاضر می‌شود در عالم پس از مرگ و برزخ نیز به فریاد آنان می‌رسد.

فرزند مرحوم حاج شیخ عباس قمی، مرحوم حاج میرزا علی آقا محدث‌زاده، برای بنده نقل می‌کرد: «وقتی پدرم در نجف دفن شد، شب در عالم رؤیا به زیارتش نایل شدم و حال او را پرسیدم، او با چهره‌ای بشاش گفت: از لحظه ای که وارد برزخ شدم تاکنون، سه مرتبه مرا به محضر حضرت سیّدالشهدا (ع) برده اند و من ایشان را زیارت کردم.»

یکی دیگر از علمایی که به توفیق درک محضر حضرت سیّدالشهدا (ع) نائل آمد، آیت‌اللّه حاج میرزا علی آقا شیرازی بود.

شهید مطهری در مورد ایشان می گوید: «روزی ایشان در کلاس درس، در حالی که دانه های اشک‌ بر روی محاسن سپیدشان می غلطید، این خواب را نقل کرده و می‌گفت: در خواب دیدم مرگم فرا رسیده است، مردن را همان طوری که برای ما توصیف شده است در خواب یافتم، خودم را جدا از بدنم می دیدم و ملاحظه می کردم که بدن مرا به قبرستان برای دفن حمل می کنند، سپس مرا به گورستان بردند و دفن کردند.

من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگهان سگی سفید را دیدم که وارد قبر شد، در همان حال حس کردم که این سگ، همان تندخویی‌ها و رفتارهای خشن من است که به این صورت تجسّم یافته و به سراغ من آمده است، در آن هنگام مضطرب بودم و می‌ترسیدم که این سگ به من آسیبی بزند، در همین حال بودم که ناگهان متوجّه شدم حضرت سیّدالشهدا (ع) تشریف آورد و به من فرمود: نگران نباش، من آن را از تو جدا می کنم .»

همسانی مخالفان اشک و عزا با مخالفان دستورات الهی
اگر شیعیان برای مصائب حضرت امام حسین (ع) اشک می‌ریزند، به خاطر معرفت به مقام امامت و پیروی از انبیا و اولیای الهی است. از این رو قلب شیعیان در این مورد با قلب تمام انبیای الهی و معصومین هماهنگ است. این نتیجه مهم یکی از معانی است که در آیة هشتاد و سه از سوره مائده به آن اشاره شده ست:

(تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقّ)ِ

گریة بر امام حسین (ع) دارای ارزش فراوانی بوده و مسیر کمال و سعادتمندی را آشکار می‌سازد. امّا بعضی افراد جاهل با اصلِ گریه مخالفت کرده و آن را بی‌فایده می‌دانند! آنان متوجه نیستند که مخالفت با گریه، همانند مخالفت با دستورات الهی است. مخالفت با گریه، مخالفت با فرمایشات و سیرة امیرمؤمنان، علی (ع) و معصومین: است. امیرمؤمنان، علی (ع) بسیار اهل بکا و گریه بوده و شبی نبود که در عبادات بی‌نظیر خود برای پروردگار گریه نکند.

روزی معاویه، ضرار بن حمزة ضبائی را به کاخ خود دعوت کرد و از او خواست که در مورد امیرالمؤمنین (ع) سخن بگوید. ضرار می‌گوید:

«یَتَــــمَلْمَلُ تَمَلـــــْمُلَ السَّلِیم وَیَبکی بُکاءَ الحَزینِ»

علی (ع) در محراب عبادت، همانند مار گزیده به خود می‌پیچید و به صورت محزون می‌گرید.

امیرمؤمنان، علی (ع) برای خوف از عذاب الهی و کم بودن زاد و توشه اخروی و سرمایه‌های معنوی خود اشک می‌ریخت و می‌فرمود:

«آه من قلّة الزاد»

علاوه بر ایشان سایر معصومین نیز برای لقای الهی و مصائب خاندان وحی اشک می‌ریختند. با این توضیح می‌توان مخالف با گریه را مساوی مخالفت با دستورات خدا و اهل‌بیت دانست.

ملّا آقای دربندی و درخواست نبخشیدن شمر از ابی عبدالله (ع)
ملّا آقای دربندی واعظ متبحر و مشهوری بود که به خاطر علاقه و عشق وافر به حضرت سیّدالشهدا (ع) زبانزد خاصّ و عام بود. او آنقدر شیفتة عزاداری بر سیدالشهدا (ع) بود که در خواندن مصائب کربلا یا شنیدن آن از کثرت گریه و ناله، به حالت غش و بی هوشی می افتاد.

در حالات ایشان نوشته‌اند که در اقامة مصیبت حضرت سید الشهدا (ع) اهتمام فراوانی داشت و بر آن مواظبت می‌نمود. در این امر به گونه‌ای بود که در بالای منبر از شدّت گریه غش می‌کرد؛ در روز عاشورا لباس‌های خود را از بدن در می‌آورد و پارچه‌ای به خود می‌بست و خاک را به سر می‌ریخت و گِل به بدن می‌مالید و با همان شکل و صورت بر منبر می‌رفت و روضه‌خوانی می‌کرد.

وی شش ماه در سال را در ایران و شش ماه دیگر را در شهر کربلا به‌سر می‌برد. در مدّتی که در کربلا می زیست، هر روز و شب به حرم مطهر سالار شهیدان (ع) مشرف می شد و با گریه و ناله، از حضرت امام حسین (ع) می خواست که مبادا در قیامت از گناه شمر بگذرد و او را مورد عفو و بخشش قرار دهد؛ زیرا عقیده داشت حضرت امام حسین (ع) از چنان محبّتی نسبت به دیگران برخوردار است که امکان دارد در قیامت، از قاتل خود در کمال بزرگواری و کرامت گذشت کند!!

خلاصه سخن
با توجّه به مباحثی که گذشت می‌توان به ارتباط تنگاتنگ پروردگار با حضرت سیّدالشهدا (ع) پی برد؛ ارتباطی که فراتر از رابطه عاشق با معشوق است، ازاین‌رو سزاوار است پیروان و ارادتمندان به این امام همام، فرصت را غنیمت شمرده و با شرکت در مجالس عزاداری و اشک بر مصائب ایشان به کمالات و مقامات معنوی دست یابند و این راه را مسیر میانبری برای رسیدن به لقای الهی بدانند.

برگرفته از کتاب آیین اشک عزا در سوگ سید الشهدا (ع) نوشته استاد حسین انصاریان
منبع: خبرگزاری حوزه


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.