شعر شب اول محرم/ حضرت مسلم(ع)

کد خبر: 115148
علی اکبر لطیفیان
وارث

دلم مبتلای یتیمان مسلم
سرم خاک پای یتیمان مسلم
که هستم گدای یتیمان مسلم
یتیم و وحید و فرید و اسیرند
دوتا مستجار و دوتا مستجیرند

دوتا مثل چشمه دوتا مثل آب و …
دوتا ماهتاب و دوتا آفتاب و …
دوتا یوسفِ رفته زیر نقاب و …
دو صاحب کرامت دو صاحب مدارج
دو باب العنایت دو باب الحوائج

دوتا قرص ماهی که همتا ندارند
دوتا بی گناهی که بابا ندارند
دو بی سر پناهی که مأوا ندارند
یکی روح مسلم یکی جان مسلم
الهی به قربان طفلان مسلم

دوتا یاکریم هوایِ حسین اند
دو گلدسته یِ کربلایِ حسین اند
فدایِ همه بچه هایِ حسین اند
دوتا طفل بی جان دوتا طفل بی سر
یکی نذر اکبر یکی نذر اصغر

دو عاشق که در دل قراری ندارند
دو خسته که راهِ فراری ندارند
به جز گریه کردن که کاری ندارند
دلِ عالم از اشک اینان شکسته
شده مویشان بسته،دندان شکسته

چه شد بر دهانِ دوتا بچه ها زد؟
چرا گردن آن دو را از قفا زد؟
یکی بر سرش زد یکی دست و پا زد
به زانو نشست و کبوتر کُشی کرد
کنار برادر، برادر کُشی کرد

بدن در فرات و سر هر دو را بُرد
به کیسه نهاد و به بزم جفا بُرد
گمان خولی است و سر شاه را بُرد
گرفتار خشم عبیدِ لعین شد
اجابت ز یا اَحکَمَ الحاکمین شد


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.