پیام عاشورا رعایت حقوق انسانهاست/ عملکرد ویژه امام حسین(ع) در دوران پدر و برادر
از آنجا که نقش امام حسین(ع) در دفاع از مکتب امامت و ولایت از عصر نخستین خلیفه اموی جلوه بیشتری مییابد و در منابع و مآخذ نیز توجه بیشتری به آن شده است، لذا در اینباره با حجتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعی، عضو هئیت علمی و رئیس مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی جامعةالمصطفی العالمیه به گفتوگو نشستیم.
استاد دانشگاه به ابعاد دیگری از زندگی آن حضرت و نیز فلسفه عاشورا و قیام امام حسین(ع) میپردازد؛
چرا خطبا وقتی میخواهند درباره امام حسین(ع) سخنرانی کنند عموما به ده روز ابتدای محرم میپردازند و از ۵۷ سال عمر حضرت قبل از واقعه عاشورا غفلت میشود؟
اینطور نیست که غفلت شده باشد. کتابهای مستقلی راجع به امام حسین(ع) قبل از عاشورا نوشته شده که از آن جمله میتوان به کتاب آقای محمدباقر مدرس بستانآبادی با عنوان «شخصیت امام حسین(ع) قبل از عاشورا» اشاره کرد که کتابی تاریخی، روائی، قرآنی، ادبی، فنی و اجتماعی است. همچنین آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی کتابی با عنوان «پرتوی از عظمت امام حسین(ع)» را به رشته تحریر درآوردهاند که برای دوران قبل از واقعه عاشورای اباعبداللهالحسین(ع) است.
علت اینکه عاشورا بیشتر مطرح میشود به دلیل این است که یک حادثه ویژهای در تاریخ اسلام است. مثل اینکه حضرت امام خمینی(ره) یک عمری در نجف و قم زندگی کردند، چرا شما سال ۵۷ را مطرح میکنید؟ کاملا مشخص است که سال ۵۷ اوج فعالیت امام خمینی(ره) بود.
حضرت اباعبدالله(ع) قبل از عاشورا ۱۰ سال امامت داشتند، قبل از آن در کنار پدر بزرگوارشان در جنگها بودند و این رویدادهای تاریخی، خود به تنهایی یک جلد کتاب جامع میشود، اما عاشورا برجسته شده است و خود ائمه اطهار(ع) هم اینگونه مطرح کردهاند و این سمبل قیام و نهضت امام حسین(ع) است.
در دوران امام حسن مجتبی(ع) و با توجه به صلح ایشان، عملکرد امام حسین(ع) چطور بود؟
در زمانی که امام دیگری امامت میکند، امام بعدی که به امامت نرسیده است در آن زمان صرفاً حمایت میکند. امام حسین(ع) به هیچ وجه در زمان امام حسن(ع) سخنی، نکتهای از خودشان بروز نمیدادند و حتی جلوتر از امام خود راه نمیرفتند، جایی که امام حسن(ع) صحبت میکرد، صحبت هم نمیکردند، ایشان کاملاً دنبالهرو امام زمان و حجت خدا بودند و یار، همراه و بازوی امام حسن(ع) در همه حالات بوده و هیچگاه خلاف آنچه که امام حسن(ع) میگفت حرکت نکردند.
به طور کلی آیا امام حسین(ع) قبل از مرگ معاویه فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشتند یا گوشه نشین بودند؟
خیر گوشه نشین نبودند. بدون تردید حضرت فعالیت داشتند. این ۱۰ سالی که امام(ع) همزمان با دوران معاویه ملعون سپری کردند، شاهد فعالیتها و سخنرانیهای متعددی از حضرت هستیم، سخنرانی امام(ع) در مِنا، اعتراض به قتل «حجر بن عدی» و «عمرو بن حمق خزاعی» در زمان معاویه است و فعالیتهای اقتصادی هم در مدینه داشتند. همان موقوفات و باغهای پدرشان دست ایشان بود. در این ۱۰ سال دوران امامت هم فعالیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشتند اما به احترام صلح امام حسن(ع) قیام نکردند.
در برخی منابع آمده است که امام حسین(ع) در واقعه کربلا از سپاه دشمن میخواهد که او را رها کنند تا به جایی دور دست غیر از کوفه و مدینه برود و در امان باشد. حکمت این درخواست امام چیست؟
امام(ع) بین سه چیز مخیّر بودند؛ یکی بیعت با یزید، که این را به هیچ وجه نمیپذیرفتند چرا که بیعت با یزید یعنی امضای مشروعیت یزید، یعنی هر ظلمی که یزید انجام میدهد من با امضایم آن را تأیید کردهام و لذا این نمیشود.
دوم تسلیم شدن؛ تسلیمی که با ذلت همراه بود، همانطور که یاران مختار خودشان را تسلیم کردند و مصعب ابن زبیر همه را گردن زد، امام اگر تسلیم بدون بیعت میشد، حتماً تکتک آنها را اعدام یا گردن میزدند که باز هم امام(ع) قبول نمیکردند و سومین راه این بود که امام بیایند و مبارزه را انتخاب کنند و شهید شوند، منتهی امام(ع) یک راه چهارمی هم پیشنهاد میکنند، میگویند؛ بگذارید من بروم، یعنی بیعت نکنم، تسلیم هم نشوم، هیچ حادثهای هم اتفاق نیفتد که آنها قبول نکردند و طبیعتاً اگر به امام حسین(ع) اجازه میدادند از این سرزمین خارج شوند، حضرت نه بیعت کرده بود، نه تسلیم و نه شهید شده بودند، درواقع یک زندگی جدیدی را و یک مبارزه جدیدی را آغاز میکردند و طبعاً آنها نمیگذاشتند این راه چهارم هم اتفاق بیفتد.
آیا میتوان از شیوه عملکرد شهادتطلبانه امام حسین(ع) در کربلا الگوگیری کرد؟ اگر میشود، چگونه؟
«میتوان» حرف غلطی است، «باید» الگوگیری کرد، نمونه بارز آن گاندی رهبر انقلاب هند است که از ایشان الگوگیری کرد. بسیاری از نهضتهای غیراسلامی و شخصیتهای غیراسلامی از ایشان الگوگیری کردند. حزبالله لبنان نمونه دیگر آن است یا سخن معروف شهید سلیمانی که گفتند؛ «ما ملت امام حسینیم» و اصولا ایشان براساس ملت امام حسین(ع) بودن با دشمن مبارزه کرد. امام حسین(ع) فرمودند که من برای شما اسوه هستم. اسوه یعنی الگو و بر این نکته تصریح کردند، لذا حتماً قابل الگوبرداری است.
شیوه امام حسین(ع) در جذب قلوب به چه نحو بود که حتی دشمنان از ایشان تمجید میکردند؟ ما چگونه باید از رفتار ایشان در برخورد با مخالفان و کسانی که هم اعتقاد ما نیستند، الگو بگیریم؟
کاملا مشخص است، شیوه امام حسین(ع) در عین حال که همچون شیوه پیامبر اکرم(ص) «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» بودند؛ یعنی در مقابل دشمن معاند شدید و محکم بودند کما اینکه عمر سعد را چند جا نفرین کردند، اما در مقابل کسانی که زمینه پذیرش داشتند، به شیوه رُحَماءُ بَینَهُم برخورد داشتند، لذا باید بدانیم همیشه در همه اتفاقاتی که پیش میآید در طول تاریخ، هم قهر لازم است هم مهر، هم أَشِدّاء لازم است و هم رُحَماء، ایشان از این دوبال بهره گرفتند.
آیا عاشورا یک پیام ثابت دارد یا برای هردورهای پیامی خاص دارد؟
پیام عاشورا یک جمله است و آن نپذیرفتن ظلم و یاری کردن حق است یا به عبارتی ظلمستیزی و رعایت حقوق انسانها مهمترین پیام عاشوراست. پیام عاشورا در هر عصر و زمانی اشکالش متفاوت است کما اینکه امروز مبارزه با ظلم، مبارزه با رژیم صهیونیستی و دفاع از مظلوم در واقع دفاع از مردم فلسطین، یمن و بلاد دیگر است. پیام عاشورا همین «هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ و..» دفاع از حریم و حرم و مبارزه با ظلم مهمترین پیام عاشوراست که همیشه وجود دارد.
شما به عنوان یک خطیب و منبری موفق و معروف که در مجالس مهم و از جمله نزد مقام معظم رهبری منبر میروید چه توصیهای به طلاب و فضلای جوان، مبلغین، سخنرانان و مادحین دارید؟
آن کسانی که در قالب مبلغ، ذاکر در مجالس حضور دارند، این شبها در سخنرانی و مداحیشان مواظب باشند، مستند برای مردم صحبت کنند. امام حسین(ع) را خوار و خفیف جلوه ندهند و درسهای مهم عاشورا که کاربردی است برای جوانان مطرح کنند.
سخنران، مخاطب و محتوای سخن؛ سه رکن اساسی یک سخنرانی مبلغ دینی است که ویژگی مهم یک سخنران داشتن اخلاص است، تا اخلاص و اخلاق نداشته باشیم امکان دعوت مردم به تقوا و خوش خلقی وجود ندارد. تا زمانی که تقوا، ایمان، علم و آگاهی یک مبلغ دینی برای خودش حل نشود سخن مانند باران روی سنگ صاف است.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید