5 ویژگی خاص امام حسین(ع) از منظر امام صادق(ع)
حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان در سخنرانی به مناسبت ماه محرم برای شناخت بهتر امام حسین(ع) به موضوع «۵ خصلت برگزیده اباعبدالله (ع)»، پرداخت.
برجستهترین خصایل سیدالشهدا(ع) از منظر امام صادق(ع)
انصاریان در این خصوص اظهارداشت: وجود مبارک امام صادق(ع) بنا به نقلِ کتاب شریف «کافی» در بخش فروع، پنج خصوصیت را برای حضرت اباعبداللهالحسین(ع) بیان میکنند که هر ۵ خصوصیت، یقیناً برای همه ما درس است. برای پدران و مادران نسبت به فرزندانشان، برای دوستان نسبت به دوستانشان، برای آموزگاران آموزشوپرورش برای شاگردان کلاسهایشان، برای اساتید دانشگاه برای دانشجویانشان تا در رابطه با این پنج مسئله بسیار مهم به وجود مبارک حضرت اباعبداللهالحسین(ع) اقتدا کنند.
این استاد اخلاق تصریح کرد: در این اقتدا هم یقیناً برکات و فیوضات عظیم الهی وجود دارد و رحمت و برکات خدا نسبت به انسان با این اقتدا طلوع میکند. این مسئله فقط حرف نیست و در طول تاریخِ بعد از حادثه کربلا ثابت شده که اقتداکنندگان به حضرت سیدالشهدا(ع) در این پنج حقیقت، از فیوضات ویژه پروردگار و برکات الهی در زندگیشان بهرهمند شدهاند.
رساندن پیامهای الهی به مردم بدون هیچ هراسی
وی تصریح کرد: مسئله اولی که امام صادق(ع) بهصورت اعتراف و اقرار بیان کردهاند، این است: «اَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ» یابن رسولالله، ای حسین عزیز! منِ امام صادق اقرار و اعتراف میکنم، گواهی میدهم که وجود مقدس تو پیامهای خدا را با همه وجود، زبان و اخلاق و عملت، به مردم رساند. در این زمینه هم از احدی واهمه نکردی و از سرزنشها به خودت هراس راه ندادی.
این مفسر قرآن ادامه داد: در قرآن میخوانیم: «وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ»(سوره مائده، آیه ۵۴) اولیای خدا در عمل به مسئولیت از سرزنش سرزنشکنندگان هیچ ترسی به خود راه نمیدهند و عاشق انجام وظیفه و مسئولیت خود هستند. اینها عاشق این هستند که پیامهای الهی را به هر قیمتی که تمام شود، برای تربیت مردم و خانواده برسانند.
خیرخواهیِ عام اباعبدالله(ع)
وی گفت: دوم اینکه امام ششم میفرمایند: «وَنَصَحْتَ» یا اباعبدالله، وجود مقدس تو خیرخواه بود. البته نه فقط برای افراد خودت، نه فقط برای خانواده خودت و نه فقط برای مردم شهری که در آنجا زندگی میکردی؛ بلکه خیرخواهی تو عام بود. فیض او عام است و فضل او عمیق/ جود او بیانتها و لطفش قدیم. خیرخواه کل جهان بود، نه جهانیان زمان خودش؛ بلکه خیرخواه همه مردم عالم و مردم تاریخ بود.
انصاریان با طرح این سوال که خیرخواهی یعنی چه؟ تصریح کرد: یعنی ایشان خیر مردم را میخواستند و دوست داشتند که همه مردم اهل سعادت شوند. عاشق این بودند که همه مردم اهل نجات باشند و درخت وجودشان به ثمر و کمال بنشیند. این کیفیت خیرخواهی اباعبدالله(ع) بود.
وفادار به تمام پیمانهای پروردگار
این مفسر قرآن کریم گفت: «وَوَفَیْتَ» به تمام عهدهای الهی و پیمانهای پروردگار ، پیمان توحید، نبوت، امامت، قرآن و دین، عمل کردهای؛ یعنی یک وفادار بهتمام معنا بودهای و باران وفا از همه وجودت سرازیر بود.
وی افزود: «وَأَوْفَیْتَ» هم وفادار بودی و هم در این وفاداری پایداری کردی؛ وفاداری دائمی داشتی و تعطیل نکردی، خسته و سست و کسل نشدی. وقتی در گودال قتلگاه افتادی، در این وفاداری به پیمانهای ملکوتی ثابتقدم بودی؛ حتی در گودال هم که افتاده بودی، وفای به پیمان کردی! به پیمان شهادت، تقویت دین، توحید، نبوت و امامت وفادار بودی.
کوشش با دل و جان در راه خدا
انصاریان گفت: پنجمین ویژگی هم که امام صادق(ع) میفرمایند، این است: «وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّٰه» با وجودت و با مال و جان برای خدا و در راه خدا کوشیدی. در حقیقت، تو موجودی بودی که تمام وجودت از زمان بهدنیاآمدن تا وقتی سر مبارکت از بدن جدا شد، در حال کوشش و فعالیت بودند. همه فعالیتها و کوششهای مثبت را داشتی.
مجاهدت در راه خدا بهنحو شایسته
این استاد اخلاق گفت: آیا نباید به او اقتدا کرد؟ آیا نباید ما هم در امور مثبت اهل کوشش و جهاد باشیم و برای خودمان، زن و بچهمان، پدر و مادرمان، مردم محله و شهر و مملکت خودمان کوشش کنیم؟ ما باید کوششهایی بکنیم که منافع و سودش برای آیندگان هم بماند و ظهور کند. این معنی جهاد است. کلمه جهاد فقط شامل میدان جنگ نیست؛ ما در قرآن کریم میخوانیم: «وَ جٰاهِدُوا فِی اَللّٰهِ حَقَّ جِهٰادِهِ»(سوره حج، آیه ۷۸) برای خدا زحمت بکشید، برای خدا بدوید و برای خدا بکوشید، آنهم کوشش کامل!
حق جهاد، یعنی کوششی جامع و کامل
وی گفت: حق جهاد، یعنی یک کوشش کامل، جامع و حرکتی همهجانبه، خسته و کسل هم نشوید. نگو من بازنشسته شدهام، من پیر شدهام یا من ناتوان شدهام؛ چون این تلقینها تلقینهای منفی است. ما انسانهایی را داشتهایم (من بعضیهایشان را دیده بودم) که بهترین تألیفات علمیشان را در صدسالگی از خود به یادگار گذاشتهاند. برای نمونه میتوان از سدیدالدین حمصی و مرحوم شیخ محمدتقی شوشتری نام برد. شیخ شوشتری نزدیک نود سال داشت که من خدمتشان رسیدم. صبح و ظهر و شب برای نماز جماعت میرفت، ورزش هم میکرد و تألیفات سنگینی را هم از خودش به یادگار گذاشت. ما هم باید بکوشیم، بجوشیم، جهاد کنیم، زحمت بکشیم و خودمان را با نشاط در امور مثبت هزینه کنیم.
افزودن دیدگاه جدید