آیت الله مصباح فرمانده جهاد تبیین در دفاع از ولایت بود
مجله تصویری «دلیل» در تلاش است تا اندیشه و زمانه آیت الله محمدتقی مصباح یزدی را برای نسل جوان و متفکر ایرانی روایت کند. آیت الله مصباح یزدی به عنوان یک روحانی اندیشمند و استاد برجسته علوم اسلامی وظیفه اصلی خودشان را رشد روح و معنویت انسانها میدیدند. برای آیت الله مصباح یزدی مهم بود که جوان امروزی چه نیازهایی دارد و چه سوالهایی در ذهن اوست و با چه زبانی باید با او صحبت کرد.
انقلاب اسلامی ایران مانند برخی از انقلابهای دیگر جهان بخشی دارد به نام انقلاب فرهنگی، انقلابی که بتواند در فرهنگ و نظام ارزشها و باورها اثرگذار باشد. امروزه وقتی که صحبت از فرهنگ میشود، فرهنگ در برابر تمدن قرار دارد، تمدن اشاره به بعد سخت افزاری یافتهها و دستاوردهای یک جامعه بشری همانند آن چیزی که امروز اسمش را فناوری و یا تکنولوژی میگذاریم. وقتی سخن از تمدن میگوئیم به دستاوردها و تولیداتی که در اثر دانش بشری به عنوان ارمغانی برای یک جامعه به شمار میرود اشاره میکنیم.
علامه مصباح یزدی بر این باور بود که فرهنگ دارای مؤلفههای فراوانی است ولی تمامی مؤلفههای فرهنگی به دو رکن و دو مؤلفه اصلی برمیگردد که عبارت است از باورها و ارزشها. وقتی سخن از فرهنگ در یک جامعه میآوریم یعنی سخن از باورها و اعتقادات یک جامعه و همچنین نظام ارزشی و نظام بایدها و نبایدها. معمولاً باورها گزارههای هست و نیست است و ارزشها، بایدها و نبایدهاست. یکی گزارههای توصیفی و دیگری گزارههای تجویزی، توصیهای و دستوری است.
علامه مصباح همواره به دنبال آن بود که یک فلسفه اسلامی کامل و نظام مند درست کند و انگیزه سیاسی اجتماعی برای این کار نیز داشتند. ایشان وقتی دیدند با رایج شدن علوم انسانی در جامعه مسلمانان همراه با این پیش فرضهای غربی که معمولاً پیدا میشود؛ مردم از تعلیمات دینی دور میشوند. برای مثال ایشان در روانشناسی، نظریات غربیها را میدید و شناخت داشت. البته به این باور داشت که در مقابل این روانشناسی و نظریات خوب و بد آن در مورد دین یک روانشناسی اسلامی باید باشد تا مخاطب ببیند که بدیل آن هست و دین محکوم یک طرفه نشود.ایشان هیچ وقت نمیگفت که مردم نباید مکاتب غربی را بخوانند و این علوم را کنار بگذارند. ولی آن استاد فقید میخواست بگوید که ما باید چیزی مطرح بکنیم به عنوان علوم انسانی اسلامی که مردم بدانند که یک بدیلی هم هست که لازم نیست که ما همه حرفهای متفکران غربی و شرقی در حوزه علوم انسانی را قبول بکنیم.
افزودن دیدگاه جدید