خلوت دلدادگان/ معامله شیرین با خدا در اعتکاف!
معامله شیرین با خدا در اعتکاف!
عجب معامله ی شیرینی است که انسان، برای خدا شود و خدا هم برای انسان! خودش فرمود: " خلقت أشیاء لأجلک"24، همه اشیاء را برای تو قرار دادم، " و خلقتک لأجلی" و تو را برای خودم، خلق کردم.
شیختا الأعظم، حضرت مفید عزیز رحمةالله فرمود: آقا جانمف امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف فرمودند: جدّم امیر المؤمنین علیه السلام به ذوالجلال و الاکرام عرضه داشت: خدایا! من أشیاء را که فرمودی:" خلقت الأشیاء لأجلک"، نمی خواهم؛ همان طور که من برای تو هستم و فرمودی:" و خلقتک لأجلی"، می خواهم تو هم برای من باشی، " و أنت لأجلی".
باید این طور باشیم. حدّوالای معرفتی، این است. اگر اعتکاف نبود، این ها را بیان نمی کردم. این ها برای شماست و شما بهتر می فهمید.یعضی ها می گویند: این ها سنگین است و نباید گفت، امّا من می گویم: اتفاقاً جوان های با صفای ما بهتر می فهمند.
لذا به خدا بگوییم: خدا! تو همه چیز را برای من قرار دادی، ولی من این ها را نمی خواهم. مگر تو من را نخواستی؟! یک دلیل این که من طرف تو نیامدم، این است که این اشیاء برای من شد و دست و پای من را گرفت.
خدایا! همان طور که من برای تو هستم، کاری کن که تو هم برای من باشی، این اشیاء از اطراف من کنده شوند، این دست و پا گیر ها از من دور شوند، من اوج بگیرم، پرواز کنم، به سوی تو بیایم و تو را درک کنتم.
در اعتکافتان، این را بخواهید. آن وقت ببینید چه حالی دارید و چه اعتکافی می شود. با اعتکاف دیگرتان فرق می کند و پرواز می کنید. حرف زدنتان عوض می شود، دیگران می فهمند و می گویند: او چرا این طور شده؟! او که این نبود! ولی نمی دانند در کجا این را به دست آوردید.
با این معامله ای که با خدا کردید، یک چیز دیگری می شوید. قلبتان، مرکز معرفت می شود. یک" بسم الله الرّحمن الرّحیم" می گویید و لب به سخن می گشایید، بعد می بینید چگونه درّ بیرون می ریزد! چون دیگر بنده ی خدا شدید و همه چیزتان، خدایی شده است. زبان و چشمتان، خدایی می شود. نگاهتان، نافذ می شود و دیگران را عوض می کند. نه اینکه نعوذ بالله نگاهتان شهوتی باشد، بلکه نگاهتان، ولیّ اللهی می شود. زبانتان، لسان الله، مثل لسان ولی ّ الله می شود.
24.الجواهر السنیه فی الأحادیث القدسیه(کلیات حدیث قدسی)، ص:710
غبطه ملائکه و انبیاء به حال معتکفین!
به خدا قسم! اگر پرده بالا می رفت، می دیدیم که ملائکه الله دارند با غبطه به معتکفین نگاه می کنند و دور سر آنان می چرخند. از محلّ اعتکاف معتکفین، نور به آسمان بالا می رود. معتکفین، از مقربین هستند. معتکفین، تبرّک عالم هستند، زمین را نورانی کردند و نفسشان شهر را امن کرده است. اگر این اعتکاف ها نبود، معلوم نیست چه می شد.
معتکفین، حالی دارند که خودشان هم خبر ندارند. به خدا قسم! انبیاء هم به این حال آنان غبطه می خورند. به جان آقا جانمان، خود مولا هم غبطه می خورند!