در مسیر فدک
یکی از مسائل مهم در دوران حیات حضرت زهرا (س) ماجرای فدک بوده که روایتهای قابل توجهی در این باره وجود دارد. این روایتها هم در منابع شیعه نقل شده و هم در منابع اهل سنت؛ به طوری که خطبه فدکیه بانوی گرامی اسلام در منابعی از اهل سنت نیز درج شده است.وارث: درسال هفتم هجرت، پیامبر خدا (ص) برای سرکوبی یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئهگر رانده شده از مدینه به توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهی به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره، دژهای آن را تصرف کرد. پس از پیروزی کامل سپاه اسلام - با آن که اختیار اموال و جانهای شکست خوردگان همگی در دست پیامبر (ص) قرار داشت. ایشان با بزرگواری تمام پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آنها اجازه داد نصف خیبر را در اختیار داشتهباشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد. بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود باقی ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند.
هنگامى که خبر خیبریان به دهکده فدک رسید، همگى حاضر شدند که با پیامبر گرامى از در صلح وارد شوند و نیمى از اراضى فدک را در اختیار پیامبر (ص ) بگذارند و نیمى دیگر را به خود اختصاص دهند تا در برابر آن در انجام مراسم مذهبى کاملا آزاد باشند. در مقابل حکومت اسلامی نیز امنیت منطقه آنان را حفظ کند.
موقعیت جغرافیایی فدک
فدک نام سرزمینی در شمال مدینه در نزدیکی قلعههای خیبر است که حدود یکصد کیلومتر با مدینه فاصله دارد. ساکنین این قلعهها و سرزمینها طوایفی از یهود بودند، آمدن یهود به حجاز و سکونتشان در مدینه به قرنها قبل از ظهور اسلام برمیگردد. علمای یهود از پیامبران سلاماللهعلیهمأجمعین شنیده و در کتابها خوانده بودند که در آخرالزمان پیامبری مبعوث میشود که پیامبران پیشین را تصدیق میکند و دینش جهانگیر میشود.
فدک جزو سرزمینهایی بود که به نقل از مسلمان (شیعه و سنی) و غیرمسلمان (یهودیان مدینه) به خاطر قدرت اسلام در ابتدای پیدایش، توسط یهودیها بدون خونریزی به مسلمانان بخشیده شد، پیامبر(ص) ابتدا این سرزمین را بین بنیهاشم و بعد از نزول آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» در اختیار حضرت زهرا(س) قرار دادند که از سال ۷ تا ۱۱ هجری که وفات حضرت رسول(ص) بود در اختیار دختر پیامبر(ص) بود.
در روایات شیعه وارد شده است که دو هفته پس از رحلت حضرت رسول(ص) دختر ایشان حضرت زهرا(س) در حالی که دست امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را در دست داشتند وارد مسجد نبی شده و به ایراد سخنرانی پرداختند، محورهای اصلی خطبه حضرت زهرا (س) در مسجد، خداشناسی، معادشناسی، نبوت، بعثت، عظمت قرآن، فلسفه احکام و ولایت امیرالمونین(ع) بود.
البته به جز موارد گفته شده یکی دیگر از این محورها غصب زمین فدک بود، این موضوع را از چند منظر میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد، ابتدا عواید فدک است که از جمله آنها میتوان به تولید محصولات کشاورزی اشاره کرد که بنا به حاصلخیزی این منطقه در اختیار مسلمین بود و در آن آب و هوا خشک حاکم در عربستان، وجود چنین منطقهای برای بهره بردن از عواید آن بسیار مهم به شمار میرفت. هدف حضرت زهرا(س) از این عواید آن این بود که آن را در اختیار مسلمین قرار دهند و ذرهای از آن عواید در زندگی آن حضرت هزینه نمیشد، برای اثبات این امر میتوان به آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً» اشاره کرد که اهلبیت(ع) در سه شب متوالی در حالی که روزهدار بودند افطار خود را که تنها یک قرص نان بود به مسکین، اسیر و یتیم دادند. آن حضرت تا زمانی که مالک این زمین بودند تمام عواید آن را برای تبلیغ اسلام هزینه کردند.
اعطای فدک به حضرت زهرا (س)
چنانکه در روایات فراوان شیعه و اهل سنت آمده است، رسول خدا (ص) در زمان حیات خود فدک را به فاطمه زهرا (س) واگذار کردند و این سه سال قبل از رحلت پیامبر بود؛ یعنی همان ایامی که فدک به تصرف آن حضرت درآمد.
طبرسی در مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ وَالْمِسْکِین وَابْن السَّبِیلِ» از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) و نیز ابوسعید خدری چنین روایت می کند: همینکه آیه کریمه به پیامبر(صلی الله علیه وآله) دستور داد حقّ ذوی القربی؛ یعنی خویشاوندان پیامبر و مسکین و در راه مانده را بدهد، آن حضرت فدک را به فاطمه(سلام الله علیها)داد و سه سال قبل از وفات حضرتش در دست فاطمه بود.
همین مطلب را سیوطی در درّالمنثور از ابی سعید خدری نقل کرده است: چون آیه شریفه نازل شد پیامبر(صلی الله علیه وآله) فاطمه(علیها السلام) را فراخواند و فدک را به او داد.
غصب فدک
حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) در نامهای به والی بصره می نویسند؛ آری از آن چه آسمان بر آن سایه افکنده است، فدک در دست ما بود. مردمی بر آن بخل ورزیدند و مردمی سخاوتمندانه از آن چشم پوشی کردند.
به نظر میرسد اقدام دستگاه حاکمه نیز در غصب فدک همان هدف را تعقیب می کرد که اشاره شد و آن تهی دست نمودن خاندان پیامبر از بنیه مالی بود.
ادعاهای حضرت زهرا (س)
چنان که نزد شیعیان مشهور است، حضرت زهرا (س) فدک را ملک خود میدانست و برای اثبات مالکیت خود دو راه بخشش و ارث را پیگیری کرد. ابتدا آن حضرت اعطای فدک از طرف رسول خدا به خود را یاد آور و خواستار باز پس گرفتن این سرزمین از حکومت وقت شد، اما وقتی از این راه به نتیجهای نرسید و حکومت شهادت گواهان حضرت زهرا (س) را نپذیرفت، ایشان از راه دیگر وارد شد و از حکومت خواست میراث پدرش را که فدک نیز بخشی از آن است، به او واگذار کند و در این مورد به نص آیه قرآن درباره ارث متمسک شد که می فرماید : خداوند به شمار درباره [ارث] فرزندانتان سفارش می کند که سهم پسر دو برابر دختر است . . . '
ابوبکر در برابر این آیه چنان استدلال کرد که انبیا از خود ارث باقی نمی گذارند. حضرت زهرا (س) فرمود: چگونه است که هر گاه تو درگذشتی فرزندانت از تو ارث می برند اما ما از رسول خدا (ص) ارث نمی بریم؟ ! آن گاه به آیات دیگر قرآن که در موارد مختلف از ارث پیامبران گذشته سخن به میان آورده است،مانند آیه ششم سوره مریم و آیه شانزدهم سوره نمل تمسک جست.
در آیه ششم سوره مریم، حضرت زکریا بیان می دارد که خداوندا، من از خویشانم که پس از من وارثانم خواهند شد، بیمناکم .. . پس فرزندی به من عطا کن که از من و آل یعقوب ارث برد. در آیه شانزدهم سوره نمل از ارث بردن سلیمان پیامبر، از پدرش داوود پیامبر سخن به میان آمده است.
برخی تصور کردهاند که آنچه حضرت زهرا سلاماللهعلیها را خیلی رنج میداد این بود که اموالش را گرفتند! گاهی در مرثیهخوانیها گفته میشود که حضرت فرمودند: «نان بچههایم را گرفتید!» اگر بگوییم این یکی از بزرگترین ظلمهایی است که ما شیعیان به اهلبیت علیهمالسلام میکنیم حرف گزافی نزدهایم. چگونه کسانی که همه ثروتهای عالم در مقابل آنها به اندازه تل خاکستری ارزش ندارد، برای از دست دادن مال دنیا ناراحت شوند؟!
امیرالمومنین علیهالسلام در نهجالبلاغه میفرماید: وَ مَا أَصْنَعُ بِفَدَکٍ وَ غَیْرِ فَدَک؛ ۷ من را با فدک و غیر فدک چه کار؟! آیا واقعاً این گریهها، نالهها و دادخواهیها برای مال دنیا بود؟! چنین تصوری، تصوری خام، بیجا و نابخردانه است. حقیقت امر این است که این مسأله بهانهای بود برای اینکه حضرت زهرا سلاماللهعلیها حقایقی را افشا کند که تا قیامت این حقایق چنان آشکار بماند که کسی نتواند آنها را مخفی کند. به جز حضرت زهرا سلاماللهعلیها هیچکس نمیتوانست این حقایق را به این صراحت بیان کند؛ حتی شخص امیرالمومنین علیهالسلام! امیرالمؤمنین علیهالسلام خود طرف دعوا با خلفا بود و ادعای خلافت پیامبر صلیاللهعلیهوآله را داشت؛ لذا هر چه میگفت، میگفتند: «میخواهی به نفع خودت حرف بزنی!» اما حضرت زهرا سلاماللهعلیها حقایق را با لحنی بیان فرموند که امروز هم کسی جرأت ندارد با این لحن درباره آن اشخاص صحبت کند. در آن شرایط این تنها کاری بود که از دختر پیغمبر بر میآمد و ایشان با استفاده از همان چند روز به اندازه سالها و قرنها به اسلام خدمت کرد.
منابع: ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
ابناثیر، علی بن ابیکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ق.
ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، رضی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
استادی، رضا، «فدک»، در دانشنامه امام علی(ع)، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰ش.
امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۳ق.
افزودن دیدگاه جدید